امیر غدیر/ فضائل و مناقب (بخش پانزدهم) [نماز]
فضایل و مناقب علوی، اقیانوس ژرف و بیکرانی است که هر چه در آن تعمق صورت پذیرد، نکات ارزندهتری را از خصائص پیشوای پرهیزکاران در برابر انسان نمایان میسازد؛ از اینرو فضیلت دیگری که در اقامۀ نماز علی علیهالسلام وجود دارد و باید بیشتر از پیش بدان پرداخت، توجه بهاین حقیقت است که سابقۀ نماز آنحضرت را حتی نمیتوان محدود…
*******************************************
پدیدآورنده: سید علی شاهچراغی
دستهبندی: خطبه
امیر غدیر/ فضائل و مناقب (بخش پانزدهم)
فریضۀ نماز که در قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسلام از آن با تعابیری چون بازدارنده از زشتیها[۱]، عمود دین[۲]، پرچم ایمان[۳]، معراج مؤمن[۴]، عامل تقرب بهخداوند متعال[۵] و نزول رحمت الهی[۶] یاد شده، از برجستهترین عبادات و شعائر دین مبین اسلام بهشمار میرود.
این موقعیت ارزنده و جایگاه رفیع باعث گشته تا در زندگانی سراسر طاعت پیشوای عارفان و عابدان، حضرت علیبن ابیطالب علیهالسلام نیز از موقعیت ویژه و خاص برخوردار شود و مولای متقیان ارتباطی دائمی و پیوسته با آن داشته باشد؛ شخصیت برجستهای که در کعبه، قبلهگاه مسلمانان، دیده بهجهان گشود و عمر گرانبهایش را صرف تبلیغ و ترویج این عبادت ارزنده کرد تا اینکه سرانجام در محراب نماز بهشهادت رسید.
هر چند فهم مقام عبادی امیرالمؤمنین علیهالسلام برای کسی – جز پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله و عترت طاهرین علیهمالسلام – ممکن نیست، لیکن میتوان با مطالعه و تأمل در سیرۀ قولی و عملی آنحضرت و تدبر در عبادات عاشقانه و خالصانهاش، درسهای بیشمار آموخت و در طریق بندگی پروردگار عالم از آن بهره گرفت.
۱٫ اولین نمازگزار
نخستین فضیلت ارزشمند حضرت علی علیهالسلام در موضوع نماز که از برترین خصائص آن امام همام نیز بهشمار میرود و صاحبان کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و سیره را بهثبت آن واداشته، پیشتازی امیر مؤمنان علیهالسلام در اقامۀ نماز، این فرصت ناب خشوع و خضوع بهدرگاه الهی است.
ثعلبی دربارۀ شأن نزول آیات نوزدهم تا بیستوسوم سورۀ توبه[۷] بهنقل از بزرگان عامه مینویسد:
«علی علیهالسلام با عباسبن عبدالمطلب و طلحهبن شیبه در حال صحبت بود. طلحه گفت: همانا کلیدهای خانۀ [خدا] در دست من است و اگر بخواهم شب را در آنجا بهسر میبرم. عباس گفت: من مسئول آبرسانی و سیرابکردن حجاج هستم و اگر بخواهم شب را در مسجد [الحرام] بهسر میبرم. در اینهنگام علی علیهالسلام فرمود:
«لَا أَدْرِي مَا تَقُولَون لَقَدْ صَلَّيْتُ إِلَى الْقِبْلَةِ سِتَّةَ أَشْهُرٍ قَبْلَ النَّاسِ وَ أَنَا صَاحِبُ الْجِهَادِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى هذِهِ الأیَۀ[۸]؛ نمیدانم شما چه میگویید. همانا من شش ماه قبل از همة مردمان بهسوی قبله نماز خواندهام و صاحب جهاد هستم. پس خداوند متعال این آیه را نازل کرد».
ابنعباس نیز در تفسیر آیۀ شریفۀ «وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِين»[۹] وجود مقدس پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و علی علیهالسلام را اولین کسانی معرفی میکند که بهاقامۀ نماز پرداختهاند.
«هُمَا أَوَّلُ مَنْ صَلَّى وَ رَكَع[۱۰]؛ رسول خدا و علیبن ابیطالب اولین کسانی هستند که نماز خوانده و رکوع کردهاند».
همچنین حاکم نیشابوری مؤلف کتاب «المستدرک علی الصحیحین» از ابنعباس نقل میکند: علی علیهالسلام برخوردار از چهار خصلت بود که اینویژگیها برای فرد دیگری نیست. یکی از این خصائص، پیشگام بودنش در خواندن نماز، همراه رسول خدا صلیالله علیه و آله است.
«هُوَ أَوَّلُ عَرَبِيٍّ وَأَعْجَمِيٍّ صَلَّى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ[۱۱]؛ او در بین همۀ عربها و غیر عربها اولین کسی است که با پیامبر صلیالله علیه و آله نماز گزارد».
خباببن أَرَتّ که خود از پیشگامان پذیرش اسلام در مکه است و در دوران سختی و فشار بر مسلمانان از اظهار آیین حق، خوف و هراس بهدل راه نداده است، میگوید:
«رأيت عليّاً يُصلّي قبل الناس مع النبيّ وهو يومئذ بالغٌ مستحكم البلوغ[۱۲]؛ علی را دیدم که قبل از همة مردم، همراه با پیامبر نماز میخواند و او در آن هنگام بهحد بلوغ و کمال رسیده بود».
نسایی از محدثان بزرگ عامه و از مؤلفین صحاح ستّه در کتاب «خصائص امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب» این مطلب را بهنقل از زیدبن أرقم آورده است[۱۳]؛ چنانکه محمدبن جریر طبری در کتاب تاریخش بهنقل از «ابن اسحاق» که اولین سیرهنویس در اسلام و صاحب معتبرترین کتاب سیره در نزد اهل سنت است، این فضیلت را برای حضرت، ثابت میداند[۱۴].
در این زمینه حدیث ذیل نیز از وجود مطهر پیامبر أعظم صلیالله علیه و آله نقل شده است:
«أوَّلُ مَن صَلَّى مَعِيَ عَلِي[۱۵]؛ اولین کسی که همراه من نماز خواند، علی علیهالسلام بود».
فضیلت گرانبهایی که امیرالمؤمنین علیهالسلام در مواقع مختلف بدان مباهات میکرد.
«أنا أوَّلُ رَجُلٍ صَلَّى مَعَ النَّبِي صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّم[۱۶]؛ من اولین مردی هستم که با پیامبر صلیالله علیه و آله نماز خواندهام».
چنانکه در توصیف مرتبت امام و چرایی پذیرش مسئولیت حکومت، از این فضیلت سخن بهمیان میآورد:
«اللّهُمَّ اِنّى اَوَّلُ مَنْ اَنابَ، وَ سَمِعَ وَ اَجابَ، لَمْ يَسْبِقْنى اِلاّ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بِالصَّلاةِ[۱۷]؛ پروردگارا! من اولین کسی هستم که بهتو دل داده و دستورت را شنیده و پاسخ گفتهام. هیچ کس در نماز، جز پیامبر صلّیاللّه علیه وآله بر من پیشی نگرفت».
از اینرو امام هادی علیهالسلام در زیارت روز غدیر، خطاب بهوجود مقدس امیر مؤمنان میفرماید:
«وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى لَهُ وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِی دَارِ الشِّرْکِ وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً وَ الشَّیْطَانُ یُعْبَدُ جَهْرَةً[۱۸]؛ تو اوّل كسى هستی كه بهخدا ايمان آوردى و براى او نماز خواندى و جهاد كردى و خود را در خانة شرك براى حق آشكار نمودى، در حالىكه زمين انباشته بهگمراهى بود و شيطان آشكارا عبادت مىشد».
امتیاز بزرگی که بر اساس آیۀ شریفۀ قرآن کریم از عوامل شرافت و کمال اهل ایمان بهشمار میرود.
«وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ»[۱۹]؛ «و پیشگامان پیشگامند، آنها مقرّبانند!»
بدینخاطر امام باقر علیهالسلام مصداق بارز آیۀ «وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ»[۲۰]؛ «و برخی از آنان در کارهای نیک بهفرمان خدا پیشگامند» را امیر مؤمنان علی علیهالسلام معرفی میکند[۲۱].
هر چند نخستین مطلب دربارۀ نماز امیرالمؤمنین علیهالسلام سبقت جستن در برپایی نماز و توفیق اقامۀ نماز همراه پیامبر أعظم صلیالله علیه و آله است، لیکن تحقیق در اینباره آدمی را بهنکات ارزشمند دیگری نیز رهنمون میسازد که هر یک، مرتبه و منزلت بالاتری را نسبت بهدیگری، برای آنامام همام ثابت میکند که در ادامه بهبرخی از آنها اشاره میشود.
الف – اقامۀ نماز در مسجدالحرام پس از دعوت آشکار پیامبر (ص) بهاسلام
یکی از افتخارات بزرگ امیر مؤمنان علیهالسلام اقامۀ نماز در برابر دیدگان مردم در فضای مسجدالحرام پس از علنی شدن دعوت پیامبر بهاسلام است؛ کاری که در شرایط تیره و تار حاکم بر جامعۀ جاهلی آنروز، بسیار خطرناک بوده و بهمعرفت، شجاعت و ایثار فراوان نیاز داشته است.
ملا فتحالله کاشانی در تفسیر «منهجالصادقین» که از تفاسیر فارسی شیعه در قرن دهم هجری بهشمار میرود، مینویسد:
«كلبى كه از أعاظم اهل سنت است، روايت كرده از ابوصالح و او از ابن عباس كه او فرمود: يكى از جمله آيات باهرات كه در شأن مصطفى (ص) و اهل بيت عليهمالسّلام نازل شده است، اين آيۀ كريمه است كه «وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ» كه در سورة البقره واقع شده و ايشانند اول راكعان و كسى بر ايشان در سجود سبقت نكرده، بلكه اهل اسلام در ركوع و سجود بهايشان اقتدا نمودهاند و اين بديهى است كه مرتبۀ متبوع أجل و أرفع و أسنى و أعلى از درجۀ تابع است و حافظ ابو نعيم اصفهانى نيز ناقل اين خبر است و بدان كه يحيىبن عفيف الكندى روايت كرده از پدر خود و او از جدش كه او گفت در اوايل اسلام و ابتداى رسالت سيد أنام عليهالصلاة و السلام بهمكه رسيدم، ميخواستم كه از عطريات و ثياب تجمل چيزى بهدست آرم براى اهل و عيال خود؛ پس در مسجد الحرام بهمجلس عباسبن عبدالمطلب نشسته بودم و در خانۀ كعبه نظر ميكردم و اين در وقت زوال بود، ناگاه جوانى [را] ديدم كه بهجانب آسمان نگاه مىكرد، پس برخواست و روى بهخانۀ كعبه كرد و آنگاه ديدم كه پسرى مراهق پيدا شد و از جانب راست آن جوان ايستاد، پس زنى را ديدم كه در مسجد در آمد و در قفاى آن هر دو بايستاد و ديدم كه آن جوان بهركوع رفت و آن پسر مراهق و آن زن متابعت كردند، پس از ركوع سر بر آوردند و بهسجود رفتند. من از عباس پرسيدم كه عجب امري است كه مشاهده ميكنم و اين غريب حالتى است كه در شهر شما واقع شده است. عباس گفت: تو ايشان را مىشناسى؟. گفتم: نه!. گفتم: آن جوان چه نام دارد؟ گفت: محمد (ص) که برادرزادۀ من است، پسر عبداللَّهبن عبدالمطلب و آن پسر مراهق كه ميبينى علىبن ابىطالب (ع) است، برادرزادۀ من و آن زن خديجه بنت خويلد است كه زوجۀ محمد است (ص)؛ و او دعوى ميكند و ميگويد: من پيغمبر خدايم و خدا يكي است و پروردگار جميع سماوات و أرضين است و آنچه تو مشاهده كردى دين و آيين او است»[۲۲].
هیثمی نیز در «مجمع الزوائد» ماجرای اولین ملاقات ابن مسعود با رسول خدا صلیالله علیه و آله را بهنقل از این صحابی بزرگوار آورده است که از پیشتازی علی علیهالسلام و حضرت خدیجه سلامالله علیها در خواندن نماز و اقتدا بهپیامبر صلیالله علیه و آله در مسجدالحرام حکایت میکند.
«در سفری که بهمکه داشتم در محضر عباسبن عبدالمطلب نشسته بودیم که مردی از بابالصفا وارد مسجدالحرام شد، مردی سفیدروی که صورتش بهسرخی میزد، مویی مجعد تا اطراف گوشهایش داشت، خوشبو، با بینی بلند و دندانهایی درخشنده، چشمهایی بزرگ و سیاه، محاسنی انبوه، مویی باریک بر سینه، دستها و پاهایی زبر و خشن، که دو لباس سفید بر تن داشت و چون ماه شب چهارده میدرخشید. در سمت راست او نوجوانی که موی صورتش روییده نشده بود قدم برمیداشت، پسری زیبا رو که در آستانۀ بلوغ بود و زنی آنان را در پشت دنبال میکرد که خود را پوشانده بود. جوان، ارادۀ حجرالاسود نمود و آن را مسح کرد، سپس نوجوان و زن نیز حجر را مسح کردند. جوان، خانۀ کعبه را هفتبار طواف کرد و نوجوان و زن نیز همراهش چنین کردند، سپس رکن را مسح نمود، دستانش را بالا برد و تکبیر گفت، نوجوان نیز در جانب راست او ایستاد، دستانش را بالا برد و تکبیر گفت. زن نیز پشت آندو ایستاد و چنین کرد، قنوت[۲۳] جوان بهطول انجامید، سپس رکوع رفت و رکوعش نیز بهطول انجامید، سرش را از رکوع بلند کرد و در حالیکه ایستاده بود بهقنوت رفت و سپس سجده نمود و همراه او نوجوان و زن نیز بهسجده رفتند؛ همان کردند که آن جوان کرد و او را دنبال میکردند. ابن مسعود میگوید: ما در مکه چیزی ناشناخته را دیدیم، پس رو بهعباس کرده و گفتیم: ای ابافضل! ما این دین را در میان شما نمیشناسیم، آیا اتفاقی افتاده است؟ عباس گفت: بله. آیا اینان را میشناسید؟ پاسخ گفتیم: نه!. گفت: این برادرزادۀ من محمدبن عبدالله است. نوجوان، علیبن ابیطالب است و زن، خدیجه بنت خویلد میباشد. سپس گفت:
«أَمَا وَاللَّهِ مَا عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ أَحَدٌ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى هَذَا الدِّينِ إِلَّا هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةُ[۲۴]؛ بهخدا سوگند تاکنون بر روی زمین هیچکس خدا را بهاین دین پرستش نکرده است، جز این سه تن».
ب – اقامۀ نماز در دورۀ دعوت مخفیانه بهاسلام
پس از آنکه اقامۀ نماز مولای متقیان و حضرت خدیجه با رسول خدا صلواتالله علیهم در مسجدالحرام بر اساس منابع عامه و خاصه بهاثبات رسید، مطلب مهم دیگری که شأن و جایگاه ارزشمند مولیالموحدین علیهالسلام را نشان میدهد و مرتبۀ دیگری از کمال را برای وی مشخص میسازد، اقامۀ نماز توسط آنحضرت از آغازین لحظات بعثت پیامبر خاتم صلواتالله علیه و آله است. بر ایناساس علی علیهالسلام نهتنها در هنگام آشکار شدن دعوت پیامبر صلیالله علیه و آله، اولین فردی است که نماز را برپا داشته، بلکه از آغاز رسالت پیامبر صلواتالله علیه و آله بدان مبادرت ورزیده است.
نویسندۀ کتاب فضائلالخمسه فی صحاحالسته با اشاره بهاین مطلب که علیبن ابیطالب همراه رسول خدا رهسپار کوهها و بیابانهای اطراف مکه میشدند و دور از چشم مردم حجاز، نماز را اقامه میکردند و با فرا رسیدن شب بهمکه بر میگشتند، ماجرای ذیل که مربوط بهدوران دعوت مخفیانه بهاسلام است را نقل میکند.
«ابوطالب از کار محمد و علی صلواتالله علیهما آگاه شد و آنان را در حال عبادت بهدرگاه الهی دید، پس بهرسول خدا عرضه داشت: ای پسر برادرم! تو را بر چه دینی میبینم؟ پیامبر فرمود: عمو جان! این دین خدا، فرشتگان و پیامبرانش هست، این دین ابراهیم نبی است. سپس خود را فرستادۀ پروردگار معرفی کرد و ابوطالب را بهآیین توحید دعوت نمود. در اینهنگام ابوطالب رو بهعلی علیهالسلام کرد و گفت: این چه دینی است که تو بر آن هستی؟ علی علیهالسلام فرمود: يا أبة آمنت برسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم و صدقت بما جاء به و صليت معه للّه و اتبعته[۲۵]؛ پدرجان! من بهرسول خدا صلیالله علیه و آله ایمان آوردم و آنچه را آورده، تصدیق کرده و با وی نماز گزاردم و او را پیروی کردم».
جالب اینجاست، ترمذی در سنن خویش حتی زمان اقامۀ نماز حضرت علی علیهالسلام را بهنقل از «أنس بن مالک» ثبت کرده است.
«بُعِثَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ، وَ صَلَّى وَ عَلِيٌّ يَوْمَ الثُّلَاثَاءِ[۲۶]؛ پیامبر صلیالله علیه و آله در روز دوشنبه مبعوث شد و نماز گزارد و علی در روز سهشنبه».
ج – اقامۀ نماز قبل از بعثت پیامبر (ص)
فضایل و مناقب علوی، اقیانوس ژرف و بیکرانی است که هر چه در آن تعمق صورت پذیرد، نکات ارزندهتری را از خصائص پیشوای پرهیزکاران در برابر انسان نمایان میسازد؛ از اینرو فضیلت دیگری که در اقامۀ نماز علی علیهالسلام وجود دارد و باید بیشتر از پیش بدان پرداخت، توجه بهاین حقیقت است که سابقۀ نماز آنحضرت را حتی نمیتوان محدود بهدوران بعثت رسول خدا صلواتالله علیه و آله دانست، زیرا علی علیهالسلام قبل از نبوت رسول اکرم صلیالله علیه و آله و وجوب این عبادت از سوی خداوند متعال اهل نماز و اقامۀ آن بوده است؛ چنانکه ابن ماجه در سُنَن خویش و حاکم نیشابوری در المستدرک علیالصحیحین از حضرت علیبن ابیطالب علیهالسلام نقل کردهاند:
«أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ صَلَّيْتُ قَبْلَ النَّاسِ لِسَبْعِ سِنِينَ قَبْلَ أَنْ يَعْبُدَهُ أَحَدٌ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ[۲۷]؛ من، بندۀ خدا و برادر رسول خدا صلیالله علیه و آله هستم. من، صدیق اکبرم و کسی پس از من آن را نگوید، جز انسان دروغگو. من هفت سال پیش از مردم و قبل از اینکه فردی از این امت، خدا را بپرستد، نماز خواندم».
توفیق بینظیری که حضرت محمد صلیالله علیه و آله دربارۀ آن میفرماید:
«صَلَّتِ الْمَلَائِكَةُ عَلَيَّ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ سَبْعَ سِنِينَ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمْ يُصَلِّ مَعِي رَجُلٌ غَيْرُه»[۲۸]
«فرشتگان بر من و علی هفت سال درود میفرستادند، بهخاطر آنکه کسی همراه من، جز او نماز نمیگزارد».
البته طایفهای از اخبار و روایات بهنماز خواندن آن حضرت، پنج[۲۹] یا شش سال[۳۰] قبل از دیگر مردمان اشاره دارد که با در نظر گرفتن وجوب نماز در واقعۀ معراج، چنانکه بسیاری از محققان و پژوهشگران اسلام معتقد بهآن هستند[۳۱] و همچنین در نظر داشتن وقوع معراج در سال سوم بعثت که برخی از پژوهشگران، دلایل متعددی را نسبت بهآن اقامه کردهاند[۳۲]، باید گفت: سابقۀ اقامۀ نماز توسط حضرت علی علیهالسلام بهسالها قبل از بعثت و وجوب آن از سوی شارع مقدس باز میگردد.
مؤید اینمطلب نیز روایاتی است که بهنماز و حج رسول اکرم صلیالله علیه و آله در سنین خردسالی پیامبر اشاره دارد، نظیر اینروایت گهربار که از وجود مقدس امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده است:
«حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عِشْرِينَ حَجَّةً مُسْتَسِرّاً مِنْهَا عَشَرَةُ حِجَجٍ أَوْ قَالَ سَبْعَةٌ الْوَهْمُ مِنَ الرَّاوِي قَبْلَ النُّبُوَّةِ وَ قَدْ كَانَ صَلَّى قَبْلَ ذَلِكَ وَ هُوَ ابْنُ أَرْبَعِ سِنِينَ وَ هُوَ مَعَ أَبِي طَالِبٍ فِي أَرْضِ بُصْرَى[۳۳]؛ رسول خدا صلیالله علیه و آله بیست حج مخفی انجام داد که ده و یا هفت تای آنها – تردید از راوی است – حَجّۀالاسلام بودند و کاملاً قبل از نبوت انجام شد و از سنّ چهار سالگی که همراه با ابوطالب در سرزمین بُصری[۳۴] بودند، نماز میخوانده است».
چنانکه امیر مؤمنان علیهالسلام در نامۀ منظوم خویش بهمعاویه مینویسد:
«وَ صَلَّيْتُ الصَّلَاةَ وَ كُنْتُ طِفْلًا مُقِرّاً بِالنَّبِيِّ فِي بِطْنِ أُمِّي»[۳۵]
«وقتی طفلی خردسال بودم، نماز خواندم و در حالیکه در شکم مادرم بودم بهپیامبر اقرار کردم».
[۱]. عنکبوت، ۴۵
[۲]. المحاسن، ج۱، ص۴۴
[۳]. جامع الاخبار (للشعیری)، ص۷۳
[۴]. تفسیر کبیر یا مفاتیح الغیب (فخرالدین رازی- دار احیاء التراث العربی)، ج۱، ص۲۳۳
[۵]. تحف العقول، ص۳۹۱
[۶]. غرر الحكم و درر الكلم، ص۸۱۷
[۷]. «أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُون …»؛ توبه، ۱۹ – ۲۳
[۸]. تفسیر ثعلبی (دار احیاء التراث العربی)، ج۵، ص۲۰
[۹]. بقره، ۴۳
[۱۰]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۱۱۱
[۱۱]. المستدرک علی الصحیحین (حاکم نیسابوری- دار الکتب العلمیه: بیروت)، ج۳، ص۱۲۰
[۱۲]. شرح نهج البلاغه (لابن ابی الحدید)، ج۱۳، ص۲۳۴
[۱۳]. خصائص علی (نسایی – مکتبه المعلا: الکویت)، ج۱، ص۲۱
[۱۴]. تاریخ الطبری (ابوجعفر الطبری – دار التراث: بیروت)، ج۲، ص۳۱۲
[۱۵]. کنز العمال (متقی الهندی – موسسه الرساله)، ج۱۱، ص۶۱۶، ح۳۲۹۹۲
[۱۶]. کنز العمال (المتقی الهندی – موسسه الرساله)، ج۱۳، ص۱۲۴
[۱۷]. نهج البلاغه، نامۀ ۱۳۱
[۱۸]. زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص۴۶۹
[۱۹]. واقعه، ۱۰ – ۱۱
[۲۰]. فاطر، ۳۲
[۲۱]. تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره (علی استرآبادی-موسسه النشر الاسلامی)، ص۴۷۱
[۲۲]. منهج الصادقین فی الزام المخالفین (ملا فتح الله کاشانی – نشر کتابفروشی محمدحسن علمی)، ج۱، ص۱۷۵
[۲۳]. قیام.
[۲۴]. مجمع الزوائد و منبع الفوائد (نورالدین هیثمی- مکتبه القدسی: قاهره)، ج۹، ص۲۲۲
[۲۵]. فضائل الخمسه فی صحاح السته (فیروز آبادی)، ج۱، ص۱۹۸
[۲۶]. سنن ترمذی (محمد بن عیسی ترمذی-ت شاکر- مکتبه و مطبعه المصطفی البابی الحلبی: مصر)، ج۵، ص۶۴۰
[۲۷]. المستدرک علی الصحیحین (حاکم نیشابوری – دارالکتب العلمیه: بیروت)، ج۳، ص۱۲۰، سنن ابن ماجه (ابن ماجه – دار احیاء الکتب العربیه)، ج۱، ص۴۴
[۲۸]. الفصول المختاره (شیخ مفید – کنگره شیخ مفید: قم)، ص۲۶۲
[۲۹]. اسد الغابه (ابن اثیر- دارالفکر: بیروت)، ج۳، ص۵۹۰
[۳۰]. کنز العمال (للمتقی الهندی- موسسه الرساله)، ج۱۳، ص۱۲۲، ح۳۶۳۹۱
[۳۱]. نشریه تاریخ در آیینه پژوهش سال ۱۳۸۴ شماره ۷، مقاله تاریخ وجوب نمازهای یومیه در اسلام، غلامعلی عزیزیکیا.
[۳۲]. الصحیح من سیره النبی الاعظم صلیالله علیه و آله (سید جعفر مرتضی عاملی-دارالحدیث)، ج۳، ص۹۴٫ مؤلف در این اثر با استناد به ۹ دلیل، قویترین قول از اقوال زمان وقوع معراج را سال سوم پس از بعثت میداند.
[۳۳]. بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۶۱
[۳۴]. شهری در شام که قریش برای تجارت رهسپار آن میشد.
[۳۵]. الاحتجاج علی اهل اللجاج (للطبرسی)، ج۱، ص۱۸۰
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!