روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی باقی نخواهد ماند

زادراه/ اهل تقوا(بخش اول)

این خطر عظیم سبب شده تا امام باقر علیه‌السّلام ضمن تقسیم قاریان قرآن به سه گروه، آثار جاودانه‌ی قرائت آیات نورانی قرآن کریم را تنها از آنِ گروه سوم دانسته و آنان را…

**********************************************************************

پدید آورنده: سید محمد شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

زادراه/ اهل تقوا(بخش اول)

در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم‌السّلام به ویژه سخنان نورانی امیرمؤمنان علی علیه‌السّلام به‌ نشانه‌ها و صفات پرهیزکاران اشاره شده تا ضمن تبیین حقیقت تقوا و پرهیزکاری، برای جویندگان حقیقت و کمال، امکان تمییز تقواپیشگان راستین از مدعیان پرهیزکاری و پارسایی فراهم گردد؛ زیرا تقوا و خویشتن‌داری همانند سایر ویژگی‌های معنوی هم‌چون ایمان، کفر، نفاق و… در قلب آدمی جای داشته و با چشم سر قابل رؤیت نیست تا بتوان آن را مشاهده نمود. علایم و نشانه‌هایی که امروزه در جامعه مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار می‌گیرد و کمتر از آن سخن به میان می‌آید.

خداترسی

پیشوای پرهیزکاران حضرت علی علیه‌السّلام در بیانی ارزشمند، به‌منظور بیان برخی از نشانه‌های برجسته اهل تقوا به خصلت مهم خداترسی متقین اشاره می‌نمایند؛

«[إنَّ لِلتَّقوی عَلامات]؛ الخَوفَ مِن الجَلِیل …»[۱]

«همانا برای پرهیزکاری نشانه‌هایی است؛ [یکی از آن‌ها] ترس از خداوند بزرگ است…»

صفت ممتازی که حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی صلّی‌الله علیه و آله از آن به‌عنوان راه و درب رسیدن به تقوا یاد کرده‌اند؛

«بابُ التَّقْوَى الْخَشْيَةُ»

«درب تقوا، ترس از خداوند است.»

آن‌حضرت صلوات‌الله علیه و آله در ادامه کلام گهربار خویش، به راه‌کار دست‌یافتن به موهبت ارزشمند خشیت در برابر پروردگار منّان نیز اشاره می‌نمایند؛

«وَ دَلِيلُ الْخَشْيَةِ التَّعْظِيمُ لِلَّهِ تَعَالَى وَ التَّمَسُّكُ بِخَالِصِ طَاعَتِهِ فِي أَوَامِرِهِ وَ الْخَوْفُ‏ وَ الْحَذَرُ مَعَ الْوُقُوفِ عَنْ مَحَارِمِه‏»[۲]

«و مسیر خشيت و خداترسی، تجليل و بزرگ‌داشت خداوند متعال، انجام بندگى و اطاعت خالصانه و نگرانی و توقف در برابر محرمات‏ الهی است.»

  • معنا و مفهوم ترس از خدا

با توجه به این حقیقت که خداوند، مهربان‌ترین مهربانان است و بندگانش همواره باید به لطف و مهربانی آن رحمت بی‌نهایت امیدوار باشند، ترس از ذات پاک خداوند، بی‌معنا و بی‌مفهوم و یأس و ناامیدی از پروردگار هستی گناهی نابخشودنی خواهد بود. بر این اساس ضروری است، خوف و ترس از خداوند سبحان که در آیات کتاب الهی و سخنان معصومین علیهم‌السلام وارد شده را به دو معنای ذیل حمل نمود؛ ترس از مقام و منزلت خداوند و یا ترس آدمی از گناهانی که در برابر خدای عزّ و جلّ مرتکب شده است؛ ترسی برگرفته از معرفت و شناخت و ترسی برخاسته از خیانت و گناه؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام درباره ترس از انجام گناه فرمودند:

«لا تَخَفْ إلّا ذَنْبَك»[۳]

«جز از گناه خود مترس.»

  • نشانه‌ی خوف از خدا

نکته‌ی قابل تأمل، اثر متقابل ترس از خداوند متعال و تقوا است که در سخنان روشنگرانه‌ی پیشوایان دین مطرح شده و خویشتن‌داری و پرهیز از بدی‌ها شرط خوف راستین و ترس حقیقی از خداوند متعال دانسته‌ شده است؛ چنان‌که حضرت سیدالسّاجدین علیه‌السّلام فرمودند:

«لَيْسَ الْخَوْفُ‏ مَنْ بَكَى وَ جَرَتْ دُمُوعُهُ مَا لَمْ يَكُنْ لَهُ وَرَعٌ‏ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ إِنَّمَا ذَلِكَ خَوْفٌ كَاذِب‏»[۴]

«خوف اين نيست كه كسى گريه كند و اشكش جاری شود اما ورعى كه او را از گناهان دور نماید، در وی نباشد؛ چرا که اين‌گونه خوف، دروغی بیش نیست.»

پس چه زیبا و درس‌آموز است، بهره گرفتن از سخن حکیمانه امام راحل رحمۀ‌الله علیه به‌هنگام رویارویی با صحنه‌های گناه تا با استمداد از کلام ارزشمند الگوی ممتاز وارستگی و پرهیزکاری، از ارتکاب گناهان و زشتی‌ها در امان ماند؛ موعظه‌ای ارزنده که مهم‌ترین پیام آن، پرهیز از خیانت و ترس از گناه است؛

«عالَم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.»[۵]

انس با قرآن

از ویژگی‌های برجسته‌ی تقواپیشگان، انس و ارتباط‌ با قرآن کریم است. پرهیزکاران، قرآن را دوست داشته و آگاهانه آن‌را تلاوت کرده و به دستورات حیات‌بخش کتاب الهی جامه‌ی عمل می‌پوشانند. انس و الفتی که طالبان حقیقت و جویندگان معرفت به ارتباط با آن فراخوانده شده‌اند و از مراحل تکامل آدمی به شمار می‌رود.

حضرت علی علیه‌السّلام در خطبه صد و نود و سه نهج‌البلاغه – معروف به خطبه‌ی متقین – در تبیین اوصاف پرهیزکاران درباره این حقیقت ژرف و سرمایه‌ی عظیم می‌فرمایند:

«أَمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ‏ أَقْدَامَهُمْ تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلًا يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ»[۶]

«پرهيزكاران به هنگام شب براى عبادت برپايند، در حالى كه اجزاى قرآن را شمرده شمرده و سنجيده تلاوت می‌كنند، خود را به آيات قرآن اندوهگين ساخته و داروى دردشان را از آن برمی‌گيرند و هرگاه به آيه‏اى بشارت‌دهنده برسند، به مورد بشارت روی آورده و روح‌شان از روى شوق به آن خيره می‌گردد و گمان می‌برند كه مورد بشارت، در برابر ديدگان‌شان قرار دارد و چون به آيه‏اى بگذرند كه در آن بيم داده شده و ترس از خدا در آن باشد،‏ گوش دل به آن مى‏سپارند و گويا صداى بر هم خوردن شعله‏هاى آتش، در گوش‌شان طنين‌‌ افكن است.»

  • تجلی قرآن بر اهل تقوا

مؤانست و پیوند معنوی قرآن کریم و اهل تقوا ارتباطی دو سویه است؛ اگر پرهیزکاران با کتاب خدا انس و ارتباط مستمر‌ دارند، قرآن کریم نیز الفتی خاص با پارسایان داشته و برای آنان تجلی ویژه‌ای به‌همراه دارد و مایه‌‌ی هدایت و راهنمایی ایشان خواهد بود؛

«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين‏»[۷]

«آن كتاب با عظمتی است که شك در او راه ندارد و راهنماى پرهيزکاران است.»

به دیگر سخن، اگر چه بر اساس آیه‌ی صد و هشتاد و پنج سوره‌ی مبارکه‌ی بقره، بزرگترین رسالت قرآن کریم و هدف از نزول آن، هدایت و راهبری مردم به راه راست است؛

«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاس وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقان‏»[۸]

«ماه رمضان، همان ماهى است‏ كه قرآن به عنوان راهنمایى برای مردم و نشانه‏هاى هدايت و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده‏ است.»

اما به گواهی آیات نخست سوره‌ی مبارکه‌ی بقره، هر کس از تقوای بیشتر برخوردار باشد و قلبش به نور خویشتن‌داری پاکیزه‌تر گردد، از نور قرآن بهره‌ی زیادتری خواهد برد و حقایق کتاب آسمانی بر جانش تأثیر بیشتری خواهد گذاشت. بر این اساس، توفیق، تنها نصیب پرهیزکارانی‌ خواهد بود که از هدایت و راهنمایی قرآن بهره‌مند شده و به‌سبب مأنوس بودن با قرآن کریم، ضمن تحصیل سود فراوان در دنیا، از پاداش عظیم الهی در قیامت برخوردار می‌شوند؛ چنان‌که پیامبر گرامی اسلام صلّی‌الله علیه و آله فرمودند:

«مَنْ‏ كَانَ‏ الْقُرْآنُ‏ حَدِيثَهُ‏ وَ الْمَسْجِدُ بَيْتَهُ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّة»[۹]

«هر كس قرآن، كلام او و مسجد، خانه‌‌اش باشد، خداوند براى او خانه‏اى در بهشت بنا می‌کند.»

قاریان بی‌تقوا

قرائت آیات نورانی قرآن و انس با ظاهر کتاب آسمانی، دلیل و نشانه‌ی صلاح و رستگاری آدمی نخواهد بود، زیرا بسیارند انسان‌هایی که روز و شب به خواندن قرآن سرگرم بوده و بدون تدبر در حقایق آسمانی آن و تأمل در معارف درس‌آموزش، به تکرار الفاظ و عبارات این کتاب روح‌بخش می‌پردازند. این‌گونه افراد به‌سبب عدم برخورداری از گوهر تقوا و خویشتن‌داری، استفاده‌ی چندانی از قرآن کریم نبرده و در سایه‌ی فجور و بی‌تقوایی، از تحقق بخشیدن به آموزه‌های قرآن کریم در زندگانی خویش بی‌بهره‌ می‌مانند و در نهایت نیز آن‌طور که از پیامبر اکرم صلّی‌الله علیه و آله روایت شده است، مورد نفرین و نکوهش قرآن کریم قرار می‌گیرند؛

«رُبَّ تالِ القُرآنِ وَ القُرآنُ یَلعَنُه»[۱۰]

«بسا کسانی که قرآن می‌خوانند، ولی قرآن آنان را نفرین می‌کند.»

بیماری شایع و خطر مهلکی که به گواهی روایات معصومین علیهم‌السّلام در دوران غیبت آخرین حجت خدا عجّل‌الله تعالی فرجه دامن‌گیر جامعه‌ی اسلامی می‌شود؛ بدان‌گونه که بی‌توجهی به حقایق قرآنی و اکتفا نمودن به ظاهر کتاب آسمانی، در برخی روایات، از جمله نشانه‌های دوره‌ی آخر‌الزمان قلمداد شده است.

در این زمینه از پیام‌آور رحمت و حکمت، حضرت محمد مصطفی صلّی‌الله علیه و آله نقل شده است:

«يَأْتِي‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ زَمَانٌ‏ يَخْلُقُ الْقُرْآنُ‏ فِي قُلُوبِ الرِّجَالِ كَمَا تَخْلُقُ الثِّيَابُ عَلَى الْأَبْدَان»[۱۱]

«زمانی بر مردم خواهد آمد که قرآن در دل‌های مردان کهنه خواهد شد، هم‌چنان‌که لباس‌ها بر بدن‌ها کهنه و مندرس می‌گردد!»

هم‌چنین پیشوای پارسایان حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در حکمت سیصد و شصت و پنج نهج‌البلاغه می‌فرمایند:

«يَأْتِي‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ زَمَانٌ‏ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ‏ إِلَّا رَسْمُه‏»[۱۲]

«روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی باقی نخواهد ماند!»

این خطر عظیم سبب شده تا امام باقر علیه‌السّلام ضمن تقسیم قاریان قرآن به سه گروه، آثار جاودانه‌ی قرائت آیات نورانی قرآن کریم را تنها از آنِ گروه سوم دانسته و آنان را آراسته به ویژگی‌های اهل تقوا معرفی نمایند؛

«قُرَّاءُ الْقُرْآنِ ثَلَاثَةٌ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَةً وَ اسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ وَ اسْتَطَالَ بِهِ عَلَى النَّاسِ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ وَضَعَ دَوَاءَ الْقُرْآنِ عَلَى دَائِهِ وَ أَسْهَرَ بِهِ لَيْلَهُ وَ أَظْمَأَ بِهِ نَهَارَهُ وَ أَقَامَ بِهِ فِي مَسَاجِدِهِ وَ تَجَافَى بِهِ عَنْ فِرَاشِهِ فَبِأُولَئِكَ يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ وَ بِأُولَئِكَ يُدِيلُ اللَّهُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ بِأُولَئِكَ يُنَزِّلُ اللَّهُ الْغَيْثَ مِنَ السَّمَاءِ فَوَ اللَّهِ لَهَؤُلَاءِ فِي قُرَّاءِ الْقُرْآنِ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَر»[۱۳]

«قاريان قرآن سه دسته‏اند: كسى كه قرآن مى‏خواند و آن را سرمايه قرار داده و با آن از پادشاهان پول مى‏گيرد و به مردم فخر مى‏فروشد؛ و کسی كه قرآن مى‏خواند و حروف آن را حفظ مى‏كند ولى حدود احكام آن را ضايع مى‏كند؛ و کسی كه قرآن مى‏خواند و دواى قرآن را بر بيمارى دلش مى‏گذارد و شب را با آن بيدار مى‏ماند و روز را به خاطر روزه‏دارى تشنه مى‏ماند و در مساجد با آن مشغول است و به وسيله‌ی آن از بستر خود دور مى‏شود، خداوند عزيز و جبّار به خاطر آنان، از آسمان باران نازل مى‏كند، به خدا سوگند، اين قاريان قرآن از ياقوت سرخ كمترند.»

البته بدیهی و روشن است که انس با قرآن کریم به تنهایی برای رشد و تکامل انسان پرهیزکار کافی نیست، بلکه ضروری است با برقراری پیوند و ارتباط عمیق با اهل بیت علیهم‌السّلام به عنوان راسخون در علم[۱۴] و مفسران برگزیده‌ی وحی[۱۵] از آیات درس‌آموز کتاب آسمانی بهره‌ی کامل گرفت. زیرا تمسک به هر یک از این دو سرمایه‌ی ارزنده، بدون دیگری أبتر بوده و موجب سعادت و نجات آدمی نخواهد شد.

عمل به قرآن

عمل به تعالیم انسان‌ساز قرآن کریم، تخلّق به آموزه‌های اخلاقی و نیز پیاده نمودن أحکام و حِکَم حیات‌بخش کتاب مقدّس نبی خاتم صلوات‌الله علیه و آله در عرصه‌های گوناگون جامعه‌ی اسلامی از نشانه‌های مهم پرهیزکاران است که در کلام نورانی حضرت علی علیه‌السّلام به آن اشاره شده است؛

«[إنَّ لِلتَّقوا عَلامات]؛ … وَ العَمَلَ بِالتَّنزیلِ»[۱۶]

«همانا برای پرهیزکاری نشانه‌هایی است؛ [یکی از آن‌ها] … عمل کردن به کتاب فرو فرستاده شده از سوی خدا است.»

زیرا تقوا، شعار و نماد نیست و به صِرف داشتن اعتقاد و آگاهی نیز اطلاق نمی‌شود، بلکه به‌ مجموعه‌ای از دانسته‌های علمی و رفتارهای عملی اطلاق می‌شود که باید جسم و جان را به آن آراسته ساخت؛ همان‌گونه که از سخن حکیمانه‌ی رسول خدا صلوات‌الله علیه و آله استفاده می‌شود؛

«تَمَامُ‏ التَّقْوَى‏ أَنْ‏ تَتَعَلَّمَ مَا جَهِلْتَ وَ تَعْمَلَ بِمَا عَلِمْت‏»[۱۷]

«تمام تقوا آن است که آنچه را نمی‌دانی، بیاموزی و به آنچه می‌دانی، عمل کنی.»

در سخن ارزشمند پیامبر اعظم صلوات‌الله علیه و آله تقوا و پرهیزکاری ثمره‌ی علم و عمل معرفی می‌شود؛ علم به توحید و مبدأ آفرینش، اعتقاد به معاد و فرجام خلقت و عمل به دستورات الهی و انجام واجبات و نیز پرهیز از محرمات. بر این‌اساس پایبندی به دستورات جاودانه‌ی آخرین کتاب آسمانی به‌عنوان برترین کتاب در زمینه اندیشه و عمل، از مهم‌ترین ویژگی‌های پرهیزکاران به شمار می‌رود و هر کس از چنین علم و عملی بهره‌مند شود، بی‌تردید به حقیقت تقوا دست یافته و از تقوا‌پیشگان خواهد بود.

آخرین سفارش امام‌المتقین (ع)

از روایات و دلایل متقن درباره اهمیت و ضرورت عمل بر طبق دستورات قرآن کریم، بخشی از آخرین وصایای پیشوای پرهیزکاران حضرت علی علیه‌السّلام است. آن امام همام با اشاره به ضرورت عمل بر طبق آیات الهی، خطاب به امت اسلامی به‌ ویژه شیعیان و پیروان راستین مکتب امامت و ولایت می‌فرمایند:

«اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُم‏»[۱۸]

«خدا را، خدا را! درباره‌ی قرآن، مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما سبقت جویند.»

جای سؤال است که چرا امیر مؤمنان علیه‌السّلام چنین هشداری را به مسلمانان و شیعیان خود می‌دهد؟! مگر ممکن است، یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان، عامل به دستورات قرآن کریم باشند و در این زمینه از مسلمانان پیش افتاده و سبقت گیرند؟! در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت: متأسفانه تحقق چنین وضعیتی غیر ممکن و دور از ذهن نیست؛ اگر مسلمانان در عمل به فرامین کتاب الهی کوتاهی ورزیده و دستوراتش را رها سازند و در مقابل، غیر مسلمانان از دروغ اجتناب نموده، قانون امانت‌داری را رعایت نمایند و به دیگر دستورات اخلاقی پایبند شوند، در حقیقت به فرامین قرآن عمل کرده و رفتارشان را منطبق با آموزه‌های آسمانی قرآنی کریم نموده‌اند، هرچند اقرار به این مطلب نکنند و اعتقادی به معجزه‌ی پیامبر خاتم صلوات‌الله علیه و آله نداشته باشند.

اهمیت این مسأله سبب شده تا تربیت یافتگان مکتب معصومین علیهم‌السّلام با توجه به تأکید و سفارش اولیاء الهی درباره‌ی عمل به فرامین حیات‌بخش قرآن کریم و دوری جستن از ترک عمل به آیات الهی، خود را از ابتلا به این بلا و گرفتاری دور سازند، چنان‌که در حالات جناب ابوذر غفاری آمده است:

«جَاءَ أَبُو ذَرٍّ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّی‌اللهُ عَلَیه وَ آلِه فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ أَتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَ لَا أَعْمَلَ بِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ قَلْباً أَسْكَنَهُ الْقُرْآنَ»[۱۹]

«ابوذر به محضر پیامبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله شرفیاب شد و گفت: ای رسول خدا! همانا می‌ترسم از این‌که قرآن را فراگیرم و به آن عمل نکنم! پس آن حضرت فرمودند: خداوند هر قلبی که قرآن را در آن نشانده، عذاب نخواهد کرد.»

[۱]. سبل الهدی و الرشاد، ج۱، ص۴۲۱

[۲]. مصباح‌الشريعة، ص۲۳

[۳]. غرر‌الحكم و درر‌الكلم، ص ۷۴۳

[۴]. عدةالداعي و نجاح‌الساعي، ص۱۷۶

[۵]. صحیفه نور، ج۱۱، ص۸۲

[۶]. نهج‌البلاغه، ص۳۰۴

[۷]. بقره/ ۲

[۸]. بقره/ ۱۸۵

[۹]. ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال، ص ۲۷

[۱۰]. بحار‌الأنوار، ج ۸۹، ص ۱۸۴

[۱۱]. مجموعه ورام، ج‏۱، ص۲۱۷

[۱۲]. نهج‌البلاغة، ص۵۴۰

[۱۳]. الكافي، ج‏۲، ص۶۲۷

[۱۴]. آیه‌‌ی هفتم سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران [ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم] بر اساس روایات، بر اهل‌بیت علیهم‌السّلام تطبیق شده است.‏

[۱۵].  خداوند متعال در آیه‌ی ۱۶۴ سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران و آیه‌ی ۲ سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه، [يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة] از جمله مسئولیت‌های پیامبر و جانشینان آن حضرت علیهم‌السّلام را تفسیر و تعلیم قرآن کریم برشمرده است.

[۱۶]. سبل الهدی و الرشاد/ ج۱/ ص۴۲۱

[۱۷]. مجموعه ورام، ج‏۲، ص ۱۲۰

[۱۸]. نهج‌البلاغة، ص ۴۲۲

[۱۹]. جامع‌الأخبار(للشعيري)، ص۴۸

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.