۱۵-امیر غدیر/ فضائل و مناقب (بخش یازدهم) [عبادت]
یگانه شخصیتی که بر اساس اخبار و سخن بزرگان فِرق اسلامی، پس از نبی مکرم صلواتالله علیه و آله، دارای مستحکمترین پیوند و ارتباط با قرآن کریم است و خدمات جاودانهاش در مسیر حفظ و نشر معارف کتاب الهی، اندیشمندان مختلف را بهحیرت واداشته، وجود…
***************************************************
پدیدآورنده: سید علی شاهچراغی
دستهبندی: خطبه
امیر غدیر/ فضائل و مناقب (عبادت)
۵- عبادت معیار
اسلام، دین عمل است و تسلیم و فرمانبرداری بدون آن، معنا و مفهوم ندارد؛ از اینرو در جایجای معارف دینی از عمل و ضرورت آن، سخن بهمیان آمده است، چنانکه امام باقر علیهالسلام در بیانی ارزنده بهجابر فرمود:
«اى جابر! آيا كسى كه ادعای تشيع ميكند، او را بس است كه از محبت ما دم زند؟ بهخدا شيعۀ ما نيست، جز آنكه از خدا پروا كند و او را اطاعت نمايد. اى جابر! آنان شناخته نشوند، جز با فروتنى، خشوع، امانت، فراوانی ياد خدا، روزه، نماز، نيكى بهپدر و مادر، مراعات همسايگان مستمند، بدهکاران، يتيمان، راستى در گفتار، تلاوت قرآن، بازداشتن زبان از مردم، جز از نيكى آنها، و اینکه امانتدار بستگان خويش باشند».
جابر میگويد: عرض كردم: يا ابن رسولاللّه! ما امروز كسى را داراى اين صفات نمیشناسيم. حضرت فرمود:
«اى جابر! بهراههاى مختلف نرو. آيا براى مرد كافى است كه بگويد، من على را دوست دارم و از او پيروى میكنم ولی اهل کار نباشد؟! پس اگر بگويد: من رسول خدا صلىاللّه عليه و آله را دوست دارم – رسول خدا كه بهتر از على است – سپس از رفتار او پيروى نكند و بهسنتش عمل ننمايد، محبت بهپيغمبر هيچ سودى بهاو نمیرساند. پس، از خدا پروا كنيد و براى آنچه نزد خداوند است، عمل كنيد. خدا با هيچكس خويشاوندی ندارد. دوستترين بندگان خداوند عزّ و جلّ [و گراميترينشان نزد او] باتقواترين و مطيعترين آنهاست. اى جابر! قسم بهخدا جز با اطاعت، نمیتوان بهپروردگار تبارك و تعالى تقرب جست. همراه ما حوالۀ آزادى از دوزخ نيست و هيچ كس بر خدا حجت ندارد. هر كس مطيع خدا باشد، دوست ما و هر كس نافرمانى خدا كند، دشمن ماست. ولايت ما جز با پرهیزکاری بهدست نیاید»[۱].
نکتۀ دیگری که توجه بهآن در مبحث عبادت ضروری است، لزوم بهرهمندی از الگو و اسوه در مسیر عمل بهفرامین الهی است، چرا که جویندۀ سعادت، تنها با سرمشق قرار دادن طلایهداران توحید است که میتواند طریق معرفت را بپیماید و از سقوط در درههای هلاکت و نابودی، خود را رهایی بخشد. از اینرو در تفسیر نمونه، ذیل آیۀ مبارکۀ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ»[۲] آمده است:
«برنامههاى عملى، هميشه مؤثرترين برنامهها است، چون عمل، حكايت از ايمان عميق انسان بهگفتارش مىكند، و سخنى كه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند. هميشه وجود الگوها و سرمشقهاى بزرگ در زندگى انسانها، وسيلۀ مؤثرى براى تربيت آنها بوده است، بههمين دليل، پيامبر و پيشوايان معصوم، مهمترين شاخۀ هدايت را با عمل خود نشان مىدادند و لذا هنگامى كه سخن از «سنت» بهميان مىآيد، گفته مىشود، سنت، عبارت است از «قول» و «فعل» و «تقرير» معصوم، يعنى پيشوايان معصوم، سخن و عمل و سكوتشان همه حجت و راهنما است؛ و نيز بههمين دليل است كه عصمت در تمام پيامبران و امامان، شرط است تا الگوهايى در همۀ زمينهها باشند. قرآن نيز بر اين مسالۀ مهم صحه گذارده، الگوها و سرمشقهايى در همۀ زمينهها براى مؤمنان معرفى مىكند. از جمله در آيات مورد بحث، دو بار از ابراهيم و يارانش سخن مىگويد و در سورۀ احزاب، شخص پيامبر ص [را] بهعنوان الگو و اسوه بهمسلمانان معرفى مىنمايد. (بايد توجه داشت، «اسوه» معنى مصدرى دارد، و بهمعنى تأسى كردن و پيروى عملى است، هر چند در استعمالات روزمرۀ فارسى بهمعنى كسى است كه مورد تأسى قرار مىگيرد)»[۳].
چنانکه روایت امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیۀ نورانی «يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ»[۴] بر آن تأکید دارد، زیرا حضرت میفرماید:
«إِمَامٌ تَأْتَمُّونَ بِهِ»[۵]
«(مقصود از نور) امامی است که از او پیروی میکنید».
مطلب مهمی که از آن امام همام در تفسیر آیۀ مبارکۀ «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[۶] نیز بهیادگار مانده است؛ بهویژه اینکه در آن بهنام مقدس امیرالمؤمنین و امامان معصوم علیهمالسلام تصریح شده است.
«النُّورُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ عَلِيٌ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةُ ع»[۷]
«(مقصود از) نور در اینجا علی علیهالسلام و ائمه علیهمالسلام است».
حتی برخی از مفسرّان قرآن کریم در تفسیر آیۀ «شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ»[۸] که در شأن اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نازل شده[۹]، معنای «مقیاس سنجش و الگوی بارز برای اعمال سایرین» را مطرح کردهاند[۱۰] تا تأکید دیگری باشد بر این حقیقت جاودانه.
در نوشتار حاضر اگر چه سخن، دربارۀ مختصات عبادی امیرالمؤمنین علیهالسلام و معیار بودن عبادات آنحضرت برای همگان است و بر این فضیلت مولای متقیان تأکید شده، لکن همانطور که در آیات نورانی قرآن و سخنان معصومین علیهمالسلام آمده است، این امر تنها مخصوص عبادات نبوده، بلکه پیروی از خاندان عصمت و طهارت در همۀ کارها بایسته و مطلوب است، چنانکه مولای متقیان در نامه بهعثمانبن حنیف که با هدف نکوهش وی بهسبب حضور در میهمانی أغنیا نوشته شده، میفرماید:
«أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي به وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا كَقُوتِ أَتَانٍ دَبِرَةٍ وَ لَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَى وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَةٍ مَقِرَةٍ»[۱۱].
«آگاه باش كه هر پيروى را پيشوايى است كه بهاو اقتدا مىكند و از نور دانشش روشنى مىجويد. بدان كه پيشواى شما از دنياى خود، بهدو جامۀ فرسوده و از خوراكىها بهدو قرص نان اكتفا كرده است. بدانيد كه شما چنين نتوانيد كرد؛ اما مرا بهپارسايى و كوشيدن و پاكدامنى و درستى ورزيدن يارى كنيد. بهخدا سوگند كه از دنياى شما زرى نيندوختم و از غنيمتهاى آن ذخيره ننمودم و بر جامۀ كهنهام، وصلهاى نيفزودم و از زمين آن، بهاندازۀ يكوجب تصرف نكردم و نه چيزى جز بهاندازۀ خوراك چارپاىِ پشتزخمى برگرفتم، در حالىكه آنهم در چشم من پستتر و بىارزشتر از داروى تلخى است».
اکنون که سخن دربارۀ ویژگیها و خصائص عبادی امیرالمؤمنین علیهالسلام بدینجا رسید، مناسب است برخی از مصادیق عبادی آنحضرت نیز مطرح شود؛ بهامید آنکه شیعیان و محبان امامالمتقین علیهالسلام با تأسی بهایشان، بهرهمند از مقامات معنوی و درجات بلند آن شخصیت بینظیر عالم وجود باشند.
الف – قرآن کریم
کتاب الهی، از سوی پروردگار متعال بهعنوان فرقان[۱۲]، نور[۱۳]، ذکر[۱۴]، هدایتگر[۱۵]، تبیان[۱۶]، شفا و رحمت[۱۷]، مبشّر و منذر[۱۸]، معرفی و بهارتباط مستمر و پیوسته با آن تأکید شده است؛ از اینرو تلاوت[۱۹]، حفظ[۲۰]، آموزش[۲۱] و نشر معارف قرآن کریم[۲۲]، عمل عبادی شمرده میشود و بیتوجهی بهاین اقیانوس بیکران معارف توحیدی، شکایت رسول أعظم صلیالله علیه و آله را در پی خواهد داشت.
«وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»[۲۳]
«و پیامبر [خدا] گفت: «پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند».
یگانه شخصیتی که بر اساس اخبار و سخن بزرگان فِرق اسلامی، پس از نبی مکرم صلواتالله علیه و آله، دارای مستحکمترین پیوند و ارتباط با قرآن کریم است و خدمات جاودانهاش در مسیر حفظ و نشر معارف کتاب الهی، اندیشمندان مختلف را بهحیرت واداشته، وجود مطهر امیرالمؤمنین علیهالسلام است. از اینرو در طلیعۀ مبحث مصادیق عبادی آنحضرت، بهاقدامات ماندگار ایشان در راستای انجام تکلیف خداوند متعال نسبت بهکتاب الهی و میراث گرانبهای نبوی صلواتالله علیه و آله اشاره میشود.
– جمعآوری قرآن
از درخشانترین اعمال عبادی حضرت علی علیهالسلام در ارتباط با قرآن کریم، گردآوری آیات نازل شده بر پیامبر أعظم صلواتالله علیه و آله و حفظ آن از فراموشی، تغییر، کاستی و یا فزونی بوده است؛ مسألهای که در طول ۲۳ سال نزول وحی، سبب نگرانی و دلواپسی رسول خدا صلیالله علیه و آله بود و خداوند متعال با وعدۀ حفظ آیات الهی که بهدست حضرت علیبن ابیطالب و فرزندان مطهرش علیهمالسلام انجام گرفت، آنرا برطرف ساخت.
شاهد بر این مدعا مطلبی است که از ابن عباس در تفسیر آیۀ مبارکۀ «إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَه»[۲۴] نقل شده است. او میگوید:
«ضَمِنَ اللَّهُ مُحَمَّداً أَنْ يَجْمَعَ الْقُرْآنَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب»[۲۵]؛ خداوند برای محمّد صلیالله علیه و آله ضمانت کرد که علیّبن ابیطالب علیهالسلام بعد از پیامبر، قرآن را جمع کند». سپس دربارۀ تحقق این وعدۀ الهی میگوید: «فَجَمَعَ اللَّهُ الْقُرْآنَ فِي قَلْبِ عَلِيٍّ وَ جَمَعَهُ عَلِيٌّ بَعْدَ مَوْتِ رَسُولِ اللَّهِ بِسِتَّةِ أَشْهُر»[۲۶]؛ خداوند، قرآن را در قلب علی علیهالسلام جمع کرد و علی بعد از پیامبر صلیالله علیه و آله در مدت شش ماه، آنرا گردآوری کرد».
امیرالمؤمنین علیهالسلام که از دغدغه و سفارش رسول خدا صلیالله علیه و آله[۲۷] نسبت بهحفظ و مراقبت از قرآن کریم آگاه بود، همانطور که خود، بدان تصریح کرده است، پس از رحلت پیامبر با کنارهگیری از اجتماع بهانجام آن اهتمام ورزید. این در حالی است که سران مهاجر و انصار با نادیده گرفتن خطراتی که متوجه دین خدا و معجزۀ الهی بود، در سقیفۀ بنیساعده، مشغول دعوا و نزاع بر سر مسألهای شدند که پیامبر صلیالله علیه و آله تکلیف آنرا از قبل مشخص کرده بود.
«لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَقْسَمْتُ أَوْ حَلَفْتُ لَا أَضَعُ رِدَائِي عَنْ ظَهْرِي حَتَّى أَجْمَعَ مَا بَيْنَ اللَّوْحَيْنِ فَمَا وَضَعْتُ رِدَائِي عَنْ ظَهْرِي حَتَّى جَمَعْتُ الْقُرْآن»[۲۸]
«وقتی رسول الله صلیالله علیه وآله رحلت کرد، قسم یاد کردم که ردا بر دوش نگیرم تا وقتی آنچه بین دو لوح هست را جمع کنم؛ پس ردا را برنگرفتم تا اینکه قرآن را جمع کردم».
حسکانی از بزرگان اهل سنت در کتاب «شواهد التنزیل لقواعد التفضیل» از عِکرمه نقل میکند:
«زمانی که ابوبکر برای خلافت خود بیعت میگرفت، علی از بیعت سرباز زده و از خانه بیرون نیامد. عمر، خِطاب بهحضرت گفت: از خانه بیرون نیامدی و از بیعت ابوبکر سر باز زدی؟! علی پاسخ داد: پس از رحلت رسول خدا صلیالله علیه و آله سوگند یاد کردم که جز برای نماز واجب، ردا بر دوش نگیرم تا قرآن را جمع کنم؛ زیرا خوف تغییر آنرا داشتم».[۲۹]
از این نکته نیز نباید غافل شد که هیچکدام از صحابه در انجام این کار سترگ، لایقتر و شایستهتر از امیرالمؤمنین علیهالسلام نبودهاند و موقعیت ایشان را نداشتهاند؛ چرا که آنحضرت از آغازین لحظات بعثت تا واپسین لحظات عمر مبارک رسول خدا صلیالله علیه و آله، همراه پیامبر بوده و آیات الهی را از زبان مطهر ایشان دریافت میکرده است. همچنین بهاتفاق فریقین، امیرالمؤمنین علیهالسلام از معدود کاتبان وحی الهی محسوب میشود[۳۰] و همانطور که خود بِدان تصریح کرده است، آگاه بهشأن نزول، مکان نزول، زمان نزول و حقایق آیات الهی است.
«وَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْتُ فِيمَا نَزَلَتْ وَ أَيْنَ نَزَلَتْ أَ بِلَيْلٍ نَزَلَتْ أَمْ بِنَهَارٍ نَزَلَتْ فِي سَهْلٍ أَوْ جَبَلٍ إِنَّ رَبِّي وَهَبَ لِي قَلْباً عَقُولًا وَ لِسَاناً سَئُولًا»[۳۱]
«بهخدا سوگند! هیچ آیهای از آیات قرآن نازل نشد مگر آنکه میدانستم در مورد چه چیزی نازل شده و در کجا فرود آمده است؛ آیا در شب نازل شده یا در روز، در کوه نازل گشته یا صحرا. همانا پروردگارم بهمن قلبی فهمنده و زبانى پرسشگر بخشیده است».
· ویژگی مصحف جمعآوری شده توسط علی (ع)
مصحف گردآوری شده توسط حضرت علی علیهالسلام از امتیاز ویژهای برخوردار است که برتری و برجستگی آنرا در برابر دیگر نسخ قرآن کریم رقم زده است. این ویژگی ارزنده چنانکه بسیاری از بزرگان مذاهب اسلامی بر آن تأکید کردهاند، وجود علوم و معارف بینظیری است که بهعنوان تفسیر و تأویل وحی الهی، در کنار آیات قرآن آمده است. چنانکه ابن سیرین میگوید:
«گمان میکنند، علی علیهالسلام، قرآن را بهترتیب نزول آیات نوشته است، در حالی که اگر با آن برخورد کنند، مشاهده خواهند کرد، در آن علم و دانش است»[۳۲].
احمدبن علی طبرسی از بزرگان شیعه در کتاب «احتجاج» وقتی ماجرای عرضه کردن این مصحف نورانی توسط امیرالمؤمنین علیهالسلام بهحاکمان وقت جامعۀ اسلامی را از زبان مطهر ایشان میآورد، در اینباره نقل میکند:
«وَ لَقَدْ أَحْضَرُوا الْكِتَابَ كَمَلًا مُشْتَمِلًا عَلَى التَّأْوِيلِ وَ التَّنْزِيلِ وَ الْمُحْكَمِ وَ الْمُتَشَابِهِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ لَمْ يَسْقُطْ مِنْهُ حَرْفُ أَلِفٍ وَ لَا لَامٍ فَلَمَّا وَقَفُوا عَلَى مَا بَيَّنَهُ اللَّهُ مِنْ أَسْمَاءِ أَهْلِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ أَنَّ ذَلِكَ إِنْ ظَهَرَ نَقَصَ مَا عَهِدُوهُ قَالُوا لَا حَاجَةَ لَنَا فِيهِ نَحْنُ مُسْتَغْنُونَ عَنْهُ بِمَا عِنْدَنَا»[۳۳]
«كتاب را در حالیكه كامل و مشتمل بر تأویل و تنزیل و محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ بود و حرف «الف» و «لام»ی از آن نیفتاده بود، برایشان آوردند. وقتی بر آنچه خداوند از اسامى اهل حق و باطل بیان کرده است، آگاه شدند و دريافتند اگر آشكار شود، نقشههاشان بر باد خواهد رفت، گفتند: آنچه نزد ماست، كافى است و نيازى بهآن نداريم».
در اینباره در کتاب مناقب آل ابیطالب علیهمالسلام نیز آمده است:
«حضرت پس از قرار دادن مصحف شریف در برابر حاضران، با اشاره بهحدیث ثقلین، وجود نورانی خود و مصحف حاضر را دو ثقل مطرح در بیان رسول خدا صلیالله علیه و آله دانست که توأمان مایۀ سعادت و دوری از خطر انحراف امت اسلام هستند. لکن در این بین، عمر برخاست و گفت: اگر این مصحف، همان قرآن نزد ماست، ما را بههیچ یک از شما نیاز نیست. پس علی علیهالسلام کتاب را برداشت و بعد از آنکه حجت را بر آنان تمام کرد، بازگشت».[۳۴]
در کتاب شریف کافی نیز آمده است: حضرت پس از اتمام حجت، سوگند یاد کرد که دیگر این کتاب را نخواهند دید. سپس فرمود:
«إِنَّمَا كَانَ عَلَيَّ أَنْ أُخْبِرَكُمْ حِينَ جَمَعْتُهُ لِتَقْرَءُوهُ»[۳۵]
«همانا بر من لازم بود كه پس از جمع كردنش، شما را بدان آگاه كنم تا آنرا بخوانيد».
بدینجهت وقتی در زمان حکومت خلیفۀ دوم، کار تدوین مصحف آغاز شد، خلیفه، ابن عباس را برای گرفتن مصحف، نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام فرستاد، اما حضرت پاسخ داد: بهخدا قسم! قبل از آنکه بدان دست یابی، باید گردنم را بزنی. ابن عباس میگوید: عرضه داشتم: چرا؟! علی علیهالسلام در پاسخ، با استناد بهآیات قرآن کریم، دیگران را شایستۀ دسترسی بهآن نمیداند.
«إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»[۳۶] يَعْنِي لَا يَنَالُهُ كُلَّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ إِيَّانَا نَحْنُ عَنَى الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِيراً وَ قَالَ: «أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا»[۳۷] فَنَحْنُ الَّذِينَ اصْطَفَانَا اللَّهُ مِنْ عِبَادِهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ لَنَا ضَرَبَ الْأَمْثَالَ وَ عَلَيْنَا نَزَلَ الْوَحْي فَغَضِبَ عُمَرُ»[۳۸]
«بهدرستی خداوند میفرماید: «جز پاکیزهشدگان با آن تماس برقرار نکنند»، یعنی جز پاکیزهشدگان بههمۀ قرآن دست نمییابند. همانا ما مقصود هستیم. خداوند، پلیدی را از ما دور کرده و کاملاً پاکیزه ساخته است؛ و خداوند میفرماید: «سپس اين كتاب را بهگروهى از بندگان برگزيدۀ خود بهميراث داديم». پس ما آن کسانی هستیم که خداوند از میان بندگان خود برگزید و ما انتخابشدگان توسط خدا هستیم. مثالها برای ما آمده و وحی بر ما نازل گشته است. پس عمر از شنیدن این جملات، خشمگین شد».
از آنپس، این مصحف گرانبها بهامانت نزد اهل بیت علیهمالسلام قرار گرفته و هماینک مسئولیت مراقبت از آن بر عهدۀ حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف است[۳۹].
-
کتابت قرآن
یکی از فعالیتهای عبادی امیرمؤمنان علیهالسلام در مسیر حفظ و حراست از آیات الهی، کتابت و نوشتن قرآن کریم توسط آنحضرت است. شاهد بر این سخن نیز نسخههای خطی متعددی است که انتسابش بهحضرت علی علیهالسلام، توسط کارشناسان خبره تائید شده و در موزههای مشهوری چون موزۀ آستان قدس رضوی، موزۀ لندن و اشتوتگارت آلمان نگهداری میشود؛ آثار مقدس و گرانبهایی که با خط زیبای کوفی نوشته شده و دربرگیرندۀ همۀ قرآن، یک سوره و یا آیهای از کتاب خدا است.
بدیهی است، این نسخ، غیر از مصحف گردآوری شده توسط آنحضرت علیهالسلام است، زیرا همانگونه که در سطور قبل گذشت، مصحف جمعآوری شده توسط آن امام همام، فقط دربرگیرندۀ آیات قرآن نبوده، بلکه مشتمل بر آیات، معارف، حقایق و رموز قرآنی است، در حالیکه نسخ موجوده فاقد این ویژگی است. دیگر اینکه مصحف شریف، پس از عدم استقبال حاکمان وقت جامعۀ اسلامی، از دسترس اشخاص دور ماند و نزد امامان معصوم علیهمالسلام نگهداری میشود.
[۱] . الكافي (ط – الإسلامية)، ج۲، ص۷۴
[۲]. ممتحنه، ۶
[۳]. تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۵
[۴]. ««شما را نورى عطا كند كه در روشنايى آن راه بجوييد»؛ حدید، ۲۸
[۵]. الكافي (ط – الإسلامية)، ج۱، ص۴۳۰
[۶]. «و از آن كتاب كه بر او نازل كردهايم پيروى كردند، رستگارانند»؛ الأعراف، ۱۵۷
[۷]. الكافي (ط – الإسلامية)، ج۱، ص۱۹۴
[۸]. حج، ۷۸
[۹]. كتاب سليمبن قيس الهلالي، ج۲، ص۶۴۷
[۱۰]. تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۸۵
[۱۱]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص۴۱۷-۴۱۸
[۱۲]. «تَبارَکَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلي عَبْدِهِ»؛ فرقان، ۱
[۱۳]. «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبينٌ»؛ مائده، ۱۵
[۱۴]. «وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّکْرِ»؛ ص، ۱
[۱۵]. «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُديً لِلْمُتَّقينَ»؛ بقره، ۲
[۱۶]. «وَ نَزَّلْنا عَلَيْکَ الْکِتابَ تِبْياناً لِکُلِّ شَيْءٍ»؛ نحل، ۸۹
[۱۷]. «یَا أیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُم مَوْعِظَهٌ مِن رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِى الصُّدُورِ وَهُدىً وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛ اسراء، ۸۲
[۱۸]. «قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَديداً مِنْ لَدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً»؛ کهف، ۲
[۱۹]. «مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فِي الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَيْهِ وَ إِنْ كَانَا كَافِرَيْنِ»؛ کافی (الاسلامیه)، ج۲، ص۶۱۳
[۲۰]. «لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ قَلْباً وَعَى الْقُرْآنَ»؛ امالی (للطوسی)، ص۷
[۲۱]. «إِنْ أَرَدْتُمْ عَيْشَ السُّعَدَاءِ وَ مَوْتَ الشُّهَدَاءِ وَ النَّجَاةَ يَوْمَ الْحَسْرَةِ وَ الظَّلَلَ يَوْمَ الْحَرُورِ وَ الْهُدَى يَوْمَ الضَّلَالَةِ فَادْرُسُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ كَلَامُ الرَّحْمَنِ وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ رُجْحَانٌ فِي الْمِيزَانِ»؛ بحار الانوار، ج۸۹، ص۱۹
[۲۲]. «ما اجتَمَعَ قَومٌ في بَيتٍ مِن بُيوتِ اللّه ِ يَتلُونَ كتابَ اللّه ِ و يَتَدارَسُونَهُ بينَهُم إلاّ نَزَلَت علَيهِمُ السَّكينَةُ ، و غَشِيَتهُمُ الرَّحمَةُ، و حَفَّتهُمُ الملائكةُ، و ذَكَرَهُمُ اللّه ُ فيمَن عِندَهُ»؛ کنز العمال (موسسه الرسالۀ)، ج۱، ص۵۱۸، ح۲۳۲۰
[۲۳]. فرقان،۳۰
[۲۴]. قیامت، ۱۷
[۲۵]. مناقب آل ابی طالب علیهمالسلام (لابن شهر آشوب)، ج۲، ص۴۰
[۲۶]. مناقب آل ابی طالب علیهمالسلام (لابن شهر آشوب)، ج۲، ص۴۱
[۲۷]. همان.
[۲۸]. کشف الغمه فی معرفه الائمه (ط-القدیمه)، ج۱، ص۱۱۸
[۲۹]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۷
[۳۰]. تاریخ الیعقوبی (احمد بن ابی یعقوب-دار صادر)، ج۲، ص۸۰
[۳۱]. بحار الانوار، ج۴۰، ص۱۵۷
[۳۲]. معرفة القراء الکبار علی الطبقات و الاعصار (ذهبی- دار الکتب العلمیه: ۱۴۱۷ ق)، ج۱، ص۱۳
[۳۳]. الاحتجاج علی اهل اللجاج (للطبرسی)، ج۱، ص۲۵۷
[۳۴]. مناقب آل ابیطالب علیهمالسلام (لابن شهر آشوب)، ج۲، ص۴۱
[۳۵]. کافی (الاسلامیه)، ج۲، ص۶۳۳
[۳۶]. واقعه، ۷۹
[۳۷]. فاطر، ۳۲
[۳۸]. کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۴۷
[۳۹]. التمهید فی علوم القرآن (محمدهادی معرفت-انتشارات التمهید)، ج۱، ص۲۹۷
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!