سفرنامه غنا
در اینجا نان نیست، سیبزمینی نیست، میوه نیست جز موز و انبه؛ برنج نیست و مردم به سختی یک وعده غذا تهیه میکنند. او میگفت: «من معمولاً یک وعده غذا میخورم و آن هم فقط… ادامه مطلب …
در اینجا نان نیست، سیبزمینی نیست، میوه نیست جز موز و انبه؛ برنج نیست و مردم به سختی یک وعده غذا تهیه میکنند. او میگفت: «من معمولاً یک وعده غذا میخورم و آن هم فقط… ادامه مطلب …
به هر نقطه که میرسیدیم، ساختمانی، منطقهای، آسمانخراشی و یا تجارتخانهای را نشان میداد که از من است. با این توضیح، معلوم شد که ثروتی فوقالعاده دارد و نمیدانستیم که…
پس از یک ساعت و ربع رانندگی، به شهر سیبی رسیدیم. فکر میکردیم هرچه نباشد، شهری است و آثار از رشد و ترقی در آن باید باشد، ولی من جز یک ساختمان دو سه اتاقهی مربوط به
چگونه از آن همه ظلم و ستم منفجر نشدی و قلب هر متجاوز پرتغالی و هلندی و فرانسوی را ندریدی؟ ای کاش امروز فقط آن تاریخ سیاه و ذلتبار و دردمند را گذرانیده بودی و همه چیز تمام شده بود. من امروز هم، همان جانیان قدیم را میبینم که با… ادامه مطلب …
بعد از نهار و خواب، با تاریکی شب به دیدار بازار رفتیم که البته بسته شده بود. بعضی دکانین باز بودند. با نام ایران، بشّاش میشدند. شهر عدن….
آثار آهنی و هنرمندانهای که چمران ساخته بود، عجیب بود. خط زیبای چمران روی دیوار به انگلیسی و شعارهای ضد امریکایی. ساختمان دستساخت چمران، باغچهی تولید درخت و قلم چمران، همه آثار جالب و دیدنی و نشانهی…
ساعت ۴:۳۰ مصاحبهی مطبوعاتی بود که اکثر روزنامهنگاران راولپندی و اسلامآباد در سالن زیبا و طاغوتی رزیدانس، مجتمع بودند و من با مقدمهای مصاحبه را شروع کردم و سؤالات مختلفی راجع به…
ادامه مطلب …
روزی که او را کاندیدای پست نخستوزیری کردند، من رجایی را مجموعهای یافته بودم از یک انسان تربیتیافته و متخلّق به اخلاق اسلامی و ساخته و پرداختهی دورانی پررنج و پر از درد که…
یکی از دو عضو کادر سیاسی میگفت: «شما ببینید هند چگونه در جلب افکار جهانیان و اعمال مقاصد خود، هنرمندانه عمل میکند. این روزها دهلی مرکز رفتوآمدهاست تا فقط یک چیز را جا بیاندازند، فقط یک چیز و آن اینکه…
نمایندگان انجمنهای اسلامی شهرهای مختلف، در اظهارات خویش به طور عام چند مسأله را مورد توجه قرار دادند؛ از جمله وضع… ادامه مطلب …