و ستمگران را مى ‏بينى كه چون عذاب را بنگرند، مى ‏گويند: آيا راهى براى برگشتن [به دنيا] هست؟

سه گانه ی حیات/ قیامت، ویژگی ‏ها و آثار

ویژگی دیگر قیامت که در قرآن مطرح گردیده و توجه به آن بسیار مهم است، نزدیکی زمان این حادثه ‏ی عظیم می ‏باشد؛ امری که باور و توجه به آن، اثری شگرف در تربیت و رشد انسان بر جای می ‏گذارد و او را به تلاش و حرکت در مسیر کمال و انجام اعمال صالح…

**********************************************************************

 پدید آورنده: سید علی شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

«سه گانه ی حیات/ قیامت، ویژگی ‏ها و آثار»

پس از آن که در مباحث گذشته مطالبی پیرامون لحظات پایانی عمر و زندگی سراسر حادثه‏ ی برزخ مطرح گردید، در این بخش از سلسله مباحث سه ‏گانه‏ ی حیات، به موضوع قیامت می ‏پردازیم‏؛ موضوعی که هدف اصلی در سلسله مباحث مربوط به معاد قلمداد می‏ گردد و افراد بی‏ شماری به دنبال شناخت معارف مرتبط با آن هستند. بر این اساس و به عنوان بخش آغازین مطالب مربوط به قیامت، به برخی از ویژگی ‏ها و آثار این حادثه ‏ی عظیم اشاره می ‏گردد:

حتمیت وقوع

واقعه‏ ی قیامت که در سور مختلف قرآن کریم از آن سخن به میان آمده است، رخدادی یقینی و قطعی است که کسی را توان انکار آن نخواهد بود. خداوند متعال در سوره‏ی مبارکه‏ ی «واقعه» در این زمینه می ‏فرماید:

«إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ * لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ»[۱]

«آن واقعه چون وقوع يابد * در وقوع آن دروغى نيست.»

هم‏ چنین در سوره ‏ی مبارکه ‏ی «الحاقه» درباره‏ ی آن آمده است:

«الْحَاقَّةُ * مَا الْحَاقَّةُ * وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ»[۲]

«آن رخ­ دهنده * چيست آن رخ­ دهنده؟ * و چه دانى كه آن رخ ­دهنده چيست.»

سپس در ادامه می ­فرماید:

«فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ» [۳]

«پس آن روز است كه واقعه [آن‏ چنانى] وقوع يابد.»

رخدادی بی ‏مانند که شکی در آن نخواهد بود:

«وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا»[۴]

«و [هم] آن كه رستاخيز، آمدنى است [و] شكى در آن نيست»

نزدیکی قیامت

ویژگی دیگر قیامت که در قرآن مطرح گردیده و توجه به آن بسیار مهم است، نزدیکی زمان این حادثه ‏ی عظیم می ‏باشد؛ امری که باور و توجه به آن، اثری شگرف در تربیت و رشد انسان بر جای می ‏گذارد و او را به تلاش و حرکت در مسیر کمال و انجام اعمال صالح وا می ‏دارد.

کلام الهی در این خصوص چنین است:

«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ»[۵]

«قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت»

از طرف دیگر نیز پندار گناه‏ کاران نسبت به دور بودن قیامت را مطرح می ‏سازد تا پوچی آن را آشکار نماید:

«إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَ نَرَاهُ قَرِيبًا» [۶]  

«همانا آنان، [عذاب] را دور مى ‏بينند * و ما آن [عذاب] را نزدیک مى‏ بينیم.»

در همین زمینه در آیه ‏ای دیگر می ‏فرماید:

«وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ» [۷]

«و آن­ ها را از آن روز قريب [الوقوع] بترسان. آن ­گاه كه جان ­ها به گلوگاه مى ‏رسد، در حالى كه اندوه خود را فرو مى ‏خورند.»

در نزدیک بودن زمان برپایی قیامت و حساب ‎رسی اعمال، همین بس که در سوره ‏ی مبارکه‏ ی حشر، از آن با عنوان «فردا» یاد می ‏شود:

«وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»[۸]

«از خدا پروا داريد و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش چه فرستاده است.»

چنان‏ چه مجرمان و سبک­ سران نیز با همین ویژگی قیامت، مورد تهدید واقع می ‏گردند:

«سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ»[۹]

«به زودى فردا بدانند، دروغ ‏گوى گستاخ كيست.»

چرایی غفلت از قیامت

در این بین ممکن است سؤالی در ذهن شکل گیرد، مبنی بر این ‏که چرا برخی از انسان‏ ها با وجود ادله‏ ی متعدد عقلی و نقلی بر حتمی بودن وقوع قیامت، منکر آن می‏ گردند و نسبت به گرفتاری‏ های پیش روی خویش، این ‏گونه بی ‏توجهند؟! غفلتی که قرآن کریم درباره ‏ی آن فرموده است:

«لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ»[۱۰]

«[به او مى ‏گويند] واقعاً از اين [حال] سخت در غفلت بودى و[لى] ما پرده‏ ات را [از جلوى چشمانت] برداشتيم و ديده ‏ات امروز تيز است.»

در مقام جواب به این سؤال، به نظر می‏ رسد، بیان دو مطلب از قرآن کریم مفید باشد:

  • دوستی دنیا

محبت دنیا و جذابیت‏ های پوچ آن از جمله عواملی است که سبب فراموشی قیامت می‏ گردد و پذیرش و روبرو شدن با آن را دشوار می ‏سازد:

«يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»[۱۱]

«از زندگى دنيا، ظاهرى را مى ‏شناسند و حال آن­ كه از آخرت غافلند.»

  • انجام گناه

تماشای بهشت جاویدان و رؤیت آتش سوزان دوزخ اگر چه مقدور همگان است، اما گناه و ارتکاب معصیت، چنان پرده و حجابی در برابر دیدگان انسان ایجاد می ‏کند که مشاهده ‏ی این واقعیت آشکار را برای فرد غیر ممکن می ‏سازد و او را به انکار آن وا می‏ دارد:

«كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ * ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ»[۱۲]

«هرگز چنين نيست اگر علم ‏اليقين داشتيد * به يقين دوزخ را مى ‏بينيد * سپس آن را قطعاً به چشم یقین در مى‏ يابيد.»

وقوع ناگهانی

از دیگر ویژگی ‏های قیامت که هراس را در جان آدمی بر می ‏انگیزاند، وقوع یک‏ باره‏ و ناگهانی این واقعه ‏ی سهمگین می ‏باشد. مخلوقات الهی در حالی که به زندگی در دنیا مشغول هستند، به گونه‏ ای غیر منتظره با معاد مواجه شده و در برابر این واقعیت سخت قرار می ‏گیرند:

«فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ * وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَذَا يَوْمُ الدِّينِ * هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»[۱۳]

«و آن تنها يك فرياد است و بس و به ناگاه، آنان به تماشا خيزند * و مى ‏گويند: اى واى بر ما، اين است روز جزا * اين است همان روز داورى كه آن را تكذيب مى ‏كرديد.»

واژه ‏ی «زجره» در آیه ‏ی شریفه به معنای فریاد بلند، حکایت از وقوع نفخه ی دوّمی دارد که به صورت ناگهانی و بر اثر دمیدن اسرافیل در صور پدیدار می ‏گردد.

در این ‏باره در سوره‏ ی مبارکه‏ ی اعراف نیز می‏ خوانیم:

«ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغتَهً» [۱۴]

«[اين حادثه‏ که] بر آسمان ­ها و زمين گران است. جز ناگهان به شما نمى ‏رسد.»

اشراط ‏الساعۀ

قیامت کبرای الهی اگر چه به صورت ناگهانی رخ می ‏نماید و انسان را مات و مبهوت عظمت خود می ‏سازد، اما با علائمی همراه خواهد بود که در متون دینی از آن با عنوان «أشراط ‏الساعۀ» یاد می‏ شود؛ وقایعی هم‏ چون زلزله‏ ی عظیم، کنده شدن کوه ­ها از جای خود و متلاشی شدن آن ‏ها، تلاطم دریاها و اقیانوس ‏ها، بیرون ریختن آن‏ چه زمین در خود پنهان کرده است، خروج انسان‏ ها از قبر و نگاه از سر حیرت و نگرانی به اطراف و… .

در این خصوص، هنگامی که قرآن کریم از وقوع زلزله‏‏‏ ی عظیم و مهیب در آستانه‏ ی قیامت خبر می ‏دهد:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ» [۱۵]

«اى مردم از پروردگار خود پروا كنيد، چرا كه زلزله رستاخيز، امرى هولناك است»

از آن به عنوان واقعه ‏ای هراسناک تعبیر می ‏کند که درهم پیچیده شدن طومار عالم را موجب شده و حوادثی بزرگ را به دنبال می ‏آورد:

«يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى‏ وَ ما هُمْ بِسُكارى‏ وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَديد» [۱۶]

«روزى كه آن را ببينيد، هر شيردهنده ‏اى آن را كه شير مى ‏دهد [از ترس‏] فرو مى ‏گذارد، و هر آبستنى بار خود را فرو مى ‏نهد، و مردم را مست مى ‏بينى و حال آن ‏كه مست نيستند، ولى عذاب خدا شديد است.»

بیداری از غفلت ‏ها

سپری شدن عمر در گناه و لذائذ دنیوی سبب می ‏گردد که آدمی در خوابی عمیق فرو رفته و غفلتی نابود کننده او را فرا گیرد، اما با وقوع مرگ متوجه حقایق و واقعیات اطراف خویش می‏ گردد، اگر چه، این هوشیاری زمانی کامل می ‏گردد که پای به عالم هولناک قیامت گذارد و صحنه ‏های تکان‏ دهنده‏ ی آن را مشاهده ‏نماید:

«لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» [۱۷]

«[به او مى ‏گويند] واقعاً كه از اين [حال] سخت در غفلت بودى و[لى] ما پرده ‏ات را [از جلوى چشمانت] برداشتيم و ديده ‏ات امروز تيز است.»

خداوند متعال در آیه ­ای دیگر در این رابطه می ­فرماید:

«يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى» [۱۸]

«[آن] روز است كه انسان، آن­چه را كه در پى آن كوشيده است، به ياد آورد.»

دشواری گذر زمان

با برچیده شدن بساط دنیا و شکل گیری قیامت، افراد شاهد مناسبات جدیدی خواهند بود که تاکنون به چشم خویش ندیده ‏اند؛ یکی از این حوادث، طولانی شدن و سختی گذر زمان است که وضعیت را برای حاضران در صحنه ‏ی قیامت، طاقت فرسا می ‏سازد. واقعیتی که آیه ‏ی چهارم سوره ‏ی مبارکه ‏ی معارج به روشنی بر آن دلالت می ‏کند:

«تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ»[۱۹]

«فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است، به سوى او بالا مى ­روند.»

تنهایی در قیامت

وقتی برای انسان در دنیا مشکلی رخ می ‏دهد، پناه بردن و یاری طلبیدن از پدر، مادر، فرزندان، برادران، خواهران، بستگان، دوستان صمیمی و نیز بهره ‏گیری از روابط عاطفی، اولین اقدام برای برطرف ساختن گرفتاری خواهد بود. این عادت دنیوی، سبب می ‏گردد تا آدمی در صحنه ‏ی قیامت نیز در صدد یافتن فردی بر آید که او را از مهلکه ‏ی قیامت یاری و نجات بخشد؛ در حالی که فریادرسی را نمی ‏یابد‏؛ زیرا در آن وضعیت طاقت ‏فرسا نزدیک ‏ترین افراد به انسان نیز به گرفتاری خویش مشغولند و به سبب ترس و اضطراب شایع قیامت، به تنها چیزی که می ‏اندیشند، فرار از مواجه گردیدن با مشکلات جدید است:

«يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ * وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ * وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ * لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ»[۲۰]

«روزى كه آدمى از برادرش، و از مادرش و پدرش و از همسرش و پسرانش مى ‏گريزد؛ در آن روز هر كسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مى ‏دارد.»

بر اساس این آیه‏ ی شریفه در صحنه‏ ی قیامت کسی را بهره ‏ای از مالکیت و قدرت نیست تا توان برطرف ساختن مشکلی از دیگری را داشته باشد؛ مگر کسانی که خداوند به ایشان اذن داده باشد:

«يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» [۲۱]

«روزى كه كسى براى كسى هيچ اختيارى ندارد؛ و در آن روز، فرمان از آنِ خداست.»

حقیقتی که در بیان امام باقر علیه ­السلام نیز مورد تأکید واقع گردیده است:

«إنّ الأَمرَ يَومَئِذٍ لِلّهِ وَ الأَمرُ كُلُّه لِلّهِ»[۲۲]

«امر در این روز، برای خداست و تمام امر، برای خداست.»

به همین خاطر وقتی از پیامبر صلّی ­الله علیه و آله سؤال شد: آیا انسان در قیامت، به یاد دوست مهربان و صمیمی خود می ­افتد؟ در جواب فرمودند:

«ثَلاثَهُ مَوَاطِنِ لَا يَذكُرُ أَحَدٌ أَحَدًا: عِندَ المِيزَانِ حَتّى يَنظُرُ أَ يَثقُلُ مِيزانُه أَم يَخِفُّ؟ وَ عِندَ الصِّراطِ حَتّى يَنظُرُ أَ يُجَوِّزُه أَم لَا؟ وَ عِندَ الصُّحُفِ حَتّى يَنظُرُ بِيَمينِه أَ يَأخُذُ الصُّحُفَ أَم بِشِمَالِه؟ فَهذِه ثَلاثَهُ مَواطِنُ لَا يَذكُرُ فيهَا أَحَدٌ حَميمَه وَ لَا حَبيبَه وَ لَا قَريبَه وَ لَا صِدّيقَه وَ لَا بَنيهِ وَ لَا وَالِدَيهِ وَ ذَلِكَ قَولُ اللهِ تَعَالَى: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيه‏»[۲۳]

«سه موقف است كه هيچ­ كسی در آن­ ها به ياد فرد دیگر نمى ­افتد: اول، به هنگام سنجش اعمال است تا معلوم گردد، آيا ميزان فرد، سنگين است يا سبك. سپس بر صراط است تا معلوم گردد، آيا از آن مى ­گذرد يا نه و موقعیت بعدی، زمانی است که نامه ­هاى اعمال را به دست انسان­ ها می دهند تا معلوم گردد آن را با دست راست می‏ گیرد يا با دست چپ. اين سه موقف است كه در آن­ ها كسى به فكر كسى نيست؛ نه دوست صميمى، نه يار مهربان، نه افراد نزديك، نه دوستان مخلص، نه فرزندان و نه پدر و مادر؛ و اين همان است كه خداوند متعال درباره ‏ی آن مى ‏فرمايد: در آن روز، هر كسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مى ‏دارد.»

چنان‏ چه در ذیل آیه ‏ی شریفه‏:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئًا»[۲۴]

«اى مردم از پروردگارتان پروا داريد و بترسيد از روزى كه هيچ پدرى به كار فرزندش نمى ‏آيد و هيچ فرزندى [نيز] به كار پدرش نخواهد آمد»

در این رابطه در برخی از تفاسیر، حدیثی نقل گردیده است، مبنی بر این که:

«در قيامت، مادر و فرزندى را مى ‏آورند كه هر دو بار سنگينى از گناه بر دوش دارند، مادر از فرزند تقاضا مى ‏كند، در عوض آن همه زحمات كه در دنيا براى تو كشيدم، مقدارى از بار مسئوليت گناه مرا را بر دوش گير؛ فرزند به مادر مى‏ گويد: از من دور شو كه خودم از تو گرفتارترم!.»[۲۵]

آرزوی بازگشت به دنیا

انسانی که سرمایه‏ ی عمر را با کارهای پوچ و بیهوده تباه کرده است، در صحنه ‏ی قیامت، آرزوی بازگشت به دنیا را به منظور جبران گذشته ‏ی از دست رفته ‏ی خویش مطرح می‏ سازد، اگر چه این آرزو دست ‏نایافتنی باشد:

«وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُؤُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ»

«و كاش هنگامى را كه مجرمان نزد پروردگارشان، سرهاشان را به زير افكنده ‏اند، مى ‏ديدى [كه مى ‏گويند] پروردگارا ديديم و شنيديم. ما را باز گردان تا كار شايسته كنيم، چرا كه ما يقين داريم.»

انسان گنه ‏کار این تقاضا را بر زبان جاری می ‏سازد و دلیل آن را تحصیل اعمال صالح بیان می ‏دارد:

«أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» [۲۶]

«يا چون عذاب را ببيند، بگويد: كاش مرا برگشتى بود، تا از نيكوكاران مى ‏شدم.»

درخواستی که در آیه ‏ای دیگر، این ‏گونه تکرار می ‏گردد:

«وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ» [۲۷]

«و ستمگران را مى ‏بينى كه چون عذاب را بنگرند، مى ‏گويند: آيا راهى براى برگشتن [به دنيا] هست؟.»

اما آدمی باید بداند که این آرزو برای او سودی به همراه نخواهد داشت:

«لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا» [۲۸]

«كسى كه قبلاً ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده است، ايمان آوردنش، سودی نمى ‏بخشد.»

اگر چه لب به اعتراف نیز بگشاید:

«فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ» [۲۹]

«به گناهان ‏مان اعتراف كرديم. پس آيا راه بيرون‏ شدنى [از آتش] هست؟»

زیرا خداوند متعال با پاسخی کوبنده، جواب آرزوهای پوچ آنان را می ‏دهد:

«أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمينَ مِنْ نَصيرٍ»[۳۰]

«مگر شما را [آن قدر] عمر دراز نداديم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد، عبرت مى‏ گرفت؛ و [آيا] براى شما هشدار دهنده نيامد؟ پس بچشيد كه براى ستمگران ياورى نيست.»

این پاسخ مستدل و منطقی، راه عذر را بر انسان بسته و او را از بازگشت و جبران گذشته‏ ی سراسر سیاه خویش ناامید می ‏سازد؛ چنان‏ چه رسول خدا صلی ­الله علیه و آله درباره ‏ی آن فرمود:

«مَنْ عَمَّرَهُ اللَّهُ سِتِّينَ سَنَةً فَقَدْ أَعْذَرَ إِلَيْهِ» [۳۱]

«کسی که شصت سال خداوند به او عمر داده است، راه عذر را بر او بسته است.»

و در حدیث ذیل نیز این مطلب مهم را مورد تأکید قرار می ‏دهد:

«إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى مَلَكاً يَنْزِلُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ فَيُنَادِي يَا أَبْنَاءَ الْعِشْرِينَ! جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّلَاثِينَ! لَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ يَا أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِينَ! مَا ذَا أَعْدَدْتُمْ لِلِقَاءِ رَبِّكُمْ وَ يَا أَبْنَاءَ الْخَمْسِينَ! أَتَاكُمُ النَّذِيرُ وَ يَا أَبْنَاءَ السِّتِّينَ! زَرْعٌ آنَ حَصَادُهُ وَ يَا أَبْنَاءَ السَّبْعِينَ! نُودِيَ لَكُمْ فَأَجِيبُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّمَانِينَ! أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ وَ أَنْتُمْ غَافِلُونَ ثُمَّ يَقُولُ لَوْ لَا عِبَادٌ رُكَّعٌ وَ رِجَالٌ خُشَّعٌ وَ صِبْيَانٌ رُضَّعٌ وَ أَنْعَامٌ رُتَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبّاً»[۳۲]

«خداوند تعالى را فرشته ‏­اى است كه هر شب نازل مى ­‏شود و صدا مي­ زند: اى بيست ساله ‏­ها؛ جديت و كوشش كنيد و اى سى ساله ‏­ها؛ زندگى و دنيا شما را فريب ندهد و اى چهل ساله ­‏ها؛ براى ديدار پروردگارتان، چه آماده كرده ­‏ايد؟ و اى پنجاه ساله‏­ ها؛ براى شما ترساننده (آثار پيري و مرگ ) آمد و اى شصت ساله‏­ ها؛ وقت درو كردن رسيده (وقت رفتن نزديك شده) و اى هفتاد ساله ‏­ها؛ شما را مى ‏­خوانند، پس جواب دهيد و اى هشتاد ساله ‏­ها؛ ساعت (آخر عمر) شما آمد و شما غافل هستيد!. سپس گويد: اگر نبودند بندگان ركوع‏ كننده و مردان خاشع و اطفال شيرخوار و حيوانات چرنده، عذاب سختى بر شما نازل مي ­شد.»

پس باید از فرصتی که در اختیار انسان قرار داده شده است، کمال استفاده را برد و توشه ‏ای مفید برای آخرت فراهم ساخت؛ زیرا تنها انجام عمل صالح و نیکو در دنیاست که نجات آدمی در قیامت را ممکن می‏ سازد و او را از شدائد قیامت مصون می ‏دارد:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»[۳۳]

«اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد؛ از خدا پروا داريد و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش، چه فرستاده است و [باز] از خدا بترسيد. در حقيقت ‏خدا به آن­ چه مى ‏كنيد، آگاه است»

آیه‏‏ ی شریفه ‏ای که امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه، در کتاب شرح چهل حدیث، درباره‏ ی آثار مداومت در قرائت آن می ‏فرماید:

«جناب عارف بزرگوار و شیخ عالی مقدار[۳۴] ما می‏ فرمودند که مواظبت به آیات شریفه آخر سوره حشر، از آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» تا آخر سوره مبارکه، با تدبر در معنی آن‏ها در تعقیب نمازها، خصوصاً در اواخر شب که قلب فارغ البال است، خیلی مؤثر است، در اصلاح نفس.»[۳۵]

وحشت و هراس

وضعیت سخت و طاقت ‏فرسای انسان در صحنه‏ ی قیامت، اشک را در دیدگان پیشوایان دینی و امامان معصوم علیهم ­السلام ‎‏جاری و آثار خوف و هراس را در وجودشان آشکار می ‏ساخته است؛ خوف و هراسی که ناله ‏های امام سجاد علیه ­السلام در دعای ارزشمند ابوحمزه ثمالی گواه روشن آن است:

«أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ أَبْكِي لِخُرُوجِي عَنْ قَبْرِي عُرْيَاناً ذَلِيلًا حَامِلًا ثِقْلِي عَلَى ظَهْرِي أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِي وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِي إِذِ الْخَلَائِقُ فِي شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِي لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَ ذِلَّة»[۳۶]

«گريه مى ‏كنم براى بيرون رفتن جان از بدنم، گريه مى ‏كنم براى تاريكى قبرم، گريه مى ‏كنم براى‏ تنگى لحدم، گريه مى ‏كنم براى پرسش دو فرشته قبر، منكر و نكير از من، گريه مى ‏كنم براى درآمدنم از قبر عريان و خوار، در حالى ‏كه بار سنگينى را بر دوش مى ‏كشم، يك بار از طرف راست و بار ديگر از جانب چپم نگاه مى ‏كنم، هنگامى ‏كه مردمان در كارى جز كار من هستند، چه براى هر كسى از آنان در آن روز، كارى است كه او را بس است. در آن روز چهره‏ هايى روشن و خندان و خوشحالند و بر چهره ‏هايى غبار بدفرجامى نشسته و سياهى و خوارى آن­ ها را پوشانیده­ است.»

هراس و خوفی که رسول خدا صلی ­الله علیه و آله درباره ‏ی آن می ‏فرماید:

«وَ مَا مِنْ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ لَا سَمَاءٍ وَ لَا أَرْضٍ وَ لَا رِيَاحٍ وَ لَا جِبَالٍ وَ لَا بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا وَ هُنَّ يَشْفَقْنَ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ أَنْ تَقُومَ فِيهِ السَّاعَةُ»[۳۷]

«هيچ فرشته مقرب و آسمان و زمين و باد و کوه و خشکي و دريايي نيست، مگر اين که از روز جمعه بيم دارد، مبادا رستاخيز در آن به پا شود.»

برخی از بزرگان در معنای این حدیث شریف فرموده‏ اند: مقصود از خوف زمین و آسمان و دریا و… وحشت موکّلین و اهل آن­‏ هاست که از اضطراب و ترس شدید آنان حکایت دارد.

رهایی از خوف و هراس

مناسب است در بخش پایانی مطالب، به منظور آشنایی هر چه بیش ‏تر با عوامل برطرف کننده ‏ی فزع و نگرانی قیامت، به برخی از این اسباب که در بیان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم ‏السلام وارد گردیده است، اشاره‏ ای گردد:

  • ولایت و محبت اهل بیت (ع)

خداوند متعال در سوره ‏ی مبارکه ‏ی نمل، انجام «حسنه» را عامل در امان ماندن از هراس روز قیامت معرفی می‏ فرماید:

«مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» [۳۸]

«هر كس نيكى به ميان آورد، پاداشى بهتر از آن خواهد داشت و آنان، از هراس آن روز ايمن هستند.»

هنگامی که از امیرالمومنین علیه ­السّلام پیرامون تفسیر این آیه‏ ی شریفه سؤال شد، فرمودند:

«الْحَسَنَةُ مَعْرِفَةُ الْوَلَايَةِ وَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ» [۳۹]

«حسنه، معرفت و شناخت ولایت و محبت ما اهل بیت علیهم ­السلام است.»

مسأله‏ ای که در سوره‏ ی مبارکه ‏ی انبیاء نیز این‏ گونه مطرح گردیده است:

«إنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ * لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ * لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ»[۴۰]

«بى ‏گمان كسانى كه قبلاً از جانب ما به آنان وعده نيكو داده شده است، از آن [آتش] دور داشته خواهند شد * صداى آن را نمى ‏شنوند و آنان در ميان آن­ چه دل ‏هاي ‏شان بخواهد، جاودانند * دلهره بزرگ، آنان را غمگين نمى ‏كند.»

  • کمک به مؤمنین

مرحوم شیخ صدوق رضوان ‏الله علیه در کتاب ارزشمند ثواب‏الأعمال و عقاب الأعمال، روایت ذیل را از امام صادق علیه ­السّلام نقل کرده است:

«مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً، نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ كُرَبَ الْآخِرَة» [۴۱]

«کسی که از مؤمن، غمی را برطرف سازد، خداوند، غم آخرت را از او برطرف می ­سازد.»

  • گریه از خوف خدا

در برخی از روایات آمده است که حضرت موسی علیه ­السّلام از خداوند متعال پرسید: پاداش کسی که از خشیت تو گریه کند، چیست؟ خداوند در جواب فرمود:

«أَقِي وَجْهَهُ مِنْ حَرِّ النَّار ِوَ أُومِنُهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر» [۴۲]

«من صورت او را از آتش جهنّم حفظ خواهم کرد و او را از روز ناله و فریاد بزرگ، ایمن می ­سازم.»

  • پرهیز از گناه

شخصی که زمینه­ و مقدمات انجام گناه برایش آماده و مهیاست، اما به خاطر خداوند از آن چشم ­پوشی می ‏کند، در قیامت از آسایش و امنیت برخوردار خواهد بود. در این زمینه از رسول خدا صلی ­الله علیه و آله نقل شده است:

«مَنْ عَرَضَتْ لَهُ فَاحِشَةٌ أَوْ شَهْوَةٌ فَاجْتَنَبَهَا مِنْ مَخَافَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ النَّارَ وَ آمَنَهُ‏ مِنَ‏ الْفَزَعِ‏ الْأَكْبَر»[۴۳]

«کسی که بر او گناه یا شهوتی عارض شود و از آن به خاطر ترس از خداوند اجتناب نماید، خداوند آتش را بر او حرام ساخته و او را از ناله و فریاد بزرگ، ایمن می ‏سازد.»

  • فرو خوردن خشم

امام باقر علیه ­السلام در روایتی درباره ‏ی کظم غیظ و اثر آن در دوری از فزع روز قیامت می ‏فرماید:

«مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى إِنْفَاذِهِ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَ إِيمَاناً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة» [۴۴]

«کسی که خشم خود را فرو خورد، در حالی­ که قادر بر اظهار آن­ است، خداوند قلب او را از امنیت و ایمان تا روز قیامت پر می ­سازد.»

هم‏ چنین در برخی روایات، قرائت سوره ‏های قدر، یوسف، دخّان و احقاف در روز جمعه، خواندن سوره‏ ی عصر در نوافل و نیز زیارت اهل قبور مؤمنان و صالحان، از عوامل برطرف سازنده‏ ی وحشت و ترس روز قیامت معرفی گردیده است.

[۱]. واقعه/ ۱ و۲

[۲]. الحاقه/ ۱ الی ۳

[۳]. الحاقه/ ۱۵

[۴]. حج/ ۷

[۵]. قمر/ ۱

[۶]. معارج/ ۶ و۷

[۷]. غافر/ ۱۸

[۸]. حشر/ ۱۸

[۹]. قمر/ ۲۶

[۱۰]. ق/ ۲۲

[۱۱]. روم/ ۷

[۱۲]. تکاثر/ ۵ الی ۷

[۱۳]. صافات/ ۱۹الی۲۱

[۱۴]. اعراف/ ۱۸۷

[۱۵]. حج/ ۱

[۱۶]. حج/ ۲

[۱۷]. ق/ ۲۲

[۱۸]. نازعات/ ۳۵

[۱۹]. معارج/ ۴

[۲۰]. عبس/ ۳۴ الی ۳۷

[۲۱]. انفطار/ ۱۹

[۲۲]. تفسیر کنز الدقائق و بحرالغرائب، ج۱۴، ص۱۷۳

[۲۳]. البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص۵۸۶

[۲۴]. لقمان/ ۳۳

[۲۵]. تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۲۶

[۲۶]. زمر/ ۵۸

[۲۷]. شوری/ ۴۴

[۲۸]. انعام/ ۱۵۸

[۲۹]. غافر/ ۱۱

[۳۰]. فاطر/ ۳۷

[۳۱]. بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۸۵

[۳۲]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۲، ص۱۵۷

[۳۳]. حشر/ ۱۸

[۳۴]. آیت الله شیخ محمد علی شاه ‏آبادی (ره)

[۳۵]. شرح چهل حدیث، ص۲۸۶

[۳۶]. بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۹

[۳۷]. الخصال، ج۱، ص۳۱۶

[۳۸]. نمل/ ۸۹

[۳۹]. الکافی، ج۱، ص ۱۸۵

[۴۰]. انبیاء/ ۱۰۱ الی۱۰۳

[۴۱]. ثواب الاعمال، ص۱۴۹

[۴۲]. الامالی (الصدوق)، ص۲۰۸

[۴۳]. من لایحضر الفقیه، ج۴، ص۱۴

[۴۴]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۹، ص۱۲

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.