۳-امیر غدیر/ مختصات امامت (بخش سوم)

وجود و نمود این ویژگی برجسته و امتیاز شایسته سبب شده تا همگان (اعم از موافق و مخالف) ائمه علیهم‌السلام را در دوران حیات پر برکت خویش، پرچمدار مرجعیت علمی و دانش بدانند و به عجز خویش در برابر اقیانوس بیکران وجودی ایشان اعتراف نمایند تا حدی‌که خلیفه دوم…

**********************************************************************

پدیدآورنده: سید علی شاهچراغی

دسته‌بندی: خطبه

ب – عصمت و دوری از خطا

خطا و لغزش هادیان امم در تبیین دین الهی و عمل به‌آن، تزلزل و سلب اعتماد مردم را به‌دنبال خواهد داشت که عاقبتی جز توقف حرکت بشر به‌سوی کمال و انحراف از صراط مستقیم ندارد، بدین‌خاطر پیراسته بودن امام از گناه، اشتباه، لغزش و خطا امری حتمی و خلل‌ناپذیر است که عقل بدان حکم کرده و دلایل متقن نقلی از جمله آیات و روایات ذیل آن‌را تأیید و تسدید می‌نماید:

آیه تطهیر

خداوند متعال در آیه‌ی سی‌و سوم سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب، اراده تکوینی پروردگار بی‌همتا را طهارت اهل بیت علیهم‌السلام از هر گونه رجس و نجس می‌داند تا کسی را یارای انکار و مخالفت با آن نباشد.

«إِنَّمَا يُرِيدُ للَّهُ لِيُذْهِبَ عَنکُمُ لرِّجْسَ أَهْلَ لْبَيْتِ وَيُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيراً»[۱]

«جز اين نيست كه خداوند مى‏خواهد از شما اهل بيت هر پليدى را بزدايد و شما را به شايستگى پاك گرداند.»

بر همین اساس در تفسیر ابن ‌کثیر، احادیث متعددی از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله نقل شده، که مصداق «اهل بیت» را خانواده علی و فاطمه سلام‌الله علیهما دانسته است؛ هم‌چون این حدیث ارزشمند که انس بن مالک نقل کرده است:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ‏ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ إِذَا خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الْفَجْرِ يَقُولُ: الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ‏ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا»[۲]

«پیامبر(ص) به مدت شش ماه، هنگام رفتن برای نماز صبح، وقتی به درب خانه فاطمه سلام‌الله علیها می‌رسید، صدا می‌‌زدند:‌ نماز! ای اهل بیت! «خدا چنین می‌خواهد که آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»»

حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام نیز در بیان گران‌بهای خویش خطاب به مردی از اهل شام، «أهل ‌بیت» را فرزندان فاطمه سلام‌الله علیها معرفی می‌کنند:

«أَ مَا قَرَأْتَ فِي الْأَحْزَابِ‏ – إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً – قَالَ: وَ لَأَنْتُمْ‏ هُمْ‏ قَالَ: نَعَمْ»[۳]

«آیا در سوره احزاب خوانده‌ای «خدا چنین می‌خواهد که آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» [مرد شامی] گفت: آیا شما اهل بیت هستید؟! امام فرمودند: بله.»

آیه أولی‌الامر

آیه مبارکه أولی‌الامر که در مبحث نصب امام نیز مورد استناد قرار گرفت از جمله دلایل عصمت ائمه اطهار سلام‌الله علیهم است. خداوند متعال در این آیه خطاب به اهل ایمان می‌فرماید:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ و َأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ»[۴]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را اطاعت کنید.»

دستور بی‌قید و شرط باری‌تعالی به اطاعت از رسول‌ و صاحبان امر، دلیل گویا و روشن عصمت اهل بیت علیهم‌السلام از گناه و خطا است، زیرا تبعیت از رهبرانی که اهل معصیت و اشتباه هستند، سبب انحراف و ضلالت انسان‌ها و مخالف حکمت ارسال رسل و پیشوایان هدایت می‌باشد. توجه به این نکته نیز مهم است که آیه‌ی شریفه، مؤمنان را با دستور واحد به پیروی و اطاعت از رسول خدا و أولی‌الامر فرمان می‌دهد که شاهد و گواه هم‌تراز بودن رسول و صاحبان امر و نیز طهارت ایشان از خطا است.

حدیث ثقلین

حدیث متواتر و ارزشمند ثقلین از بهترین دلایل روایی عصمت اهل بیت علیهم‌السلام است؛ زیرا اگر این باور و اعتقاد وجود داشته باشد که امکان تخلف و جدایی از حق در کتاب خدا راه ندارد، همان‌گونه که آیات متعدد قرآن کریم بر آن دلالت دارد:

«وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيرا»[۵]

«و آن (قرآن) را راستين فرو فرستاده‏ايم و راستين فرود آمده است و تو را جز نويدبخش و بيم‏دهنده نفرستاده‏ايم.»

باید با توجه به هم‌رتبه بودن اهل بیت علیهم‌السلام با قرآن کریم که مورد تأکید حدیث ثقلین است، حکم به عصمت و عدم تخلف ایشان از طریق حق نمود، زیرا فرض خطا و انحراف اهل بیت علیهم‌السلام همان و مفارقت و جدایی از قرآن کریم و عدم مطابقت سخن نبوی با واقع، همان.

حدیث یاقوت سرخ

امیرالمؤمنین علیه‌السلام سخن ماندگاری را از پیامبر أعظم صلی‌الله علیه و آله نقل کرده‌‌اند که در آن به عصمت اهل بیت علیهم‌السلام تصریح شده است. آن‌حضرت در این حدیث شریف می‌فرمایند:

«مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى الْقَضِيبِ‏ الْيَاقُوتِ‏ الْأَحْمَرِ الَّذِي غَرَسَهُ اللَّهُ بِيَدِهِ وَ يَكُونُ مُسْتَمْسِكاً بِهِ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ فَإِنَّهُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَفْوَتُهُ وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَة»[۶]

«هر کس خشنود است به شاخه یاقوت سرخ بنگرد، ‌شاخه‌‌ای که خداوند با دست خود کاشته است، و بدان چنگ اندازد باید به علی و امامانی که از فرزندان او هستند، تمسک جوید؛ چرا که آنان بهترین خلق خداوند عزّ و جلّ و برگزیده او هستند و از هرگونه گناه و اشتباه، معصوم و مُبرّایند.»

فضیلت پر ثمری که امام هادی علیه‌السلام نیز در زیارت کامله و جامعه‌ی کبیره بدان تصریح کرده‌اند:

«عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيرا»[۷]

«خدا شما را از لغزش‌ها حفظ کرد، و از فتنه‌ها ایمن داشت، و از آلودگی‌ پاک کرد، و پلیدی را از شما برد، و پاک‌تان نمود، پاک‌کردنی شایسته.»

ج – علم امام

جایگاه امامت، مستلزم آن‌است که رهبر الهی، به عنوان پیشوا و الگوی جامعه‌ی اسلامی، از بالاترین مرتبه‌ی علم و آگاهی برخوردار باشد تا سره را از ناسره و حق را از باطل تشخیص داده، کشتی هدایت و نجات امت اسلامی را در امواج فتنه‌ها، شبهات و سؤالات گوناگون به سرمنزل مقصود رساند. هم‌چنین بندگان خدا جهت دستیابی و نیز حرکت در صراط مستقیم محتاج آگاهی‌ و دانستن حقایق هستند، پس باید کسی باشد که توان برآورده ساختن و پاسخ به سؤالات و نیازهای معرفتی آنان را داشته باشد. هشام‌ بن حکم در این‌زمینه از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است:

«لَا يَحْتَجُّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ بِحُجَّةٍ لَا يَكُونُ عِنْدَهُ كُلُّ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ»[۸]

«خدای تعالی برای خلقش حجتی قرار نمی‌دهد که همه نیازهای مردم نزد او نباشد.»

بدین‌جهت پروردگار کریم در قرآن کریم نه‌تنها از علم و دانش مخصوص نبی مکرم صلوات‌الله علیه و آله خبر می‌دهد، بلکه بهره‌مندی پیامبر از اخباری که امکان آگاهی و اطلاع بدان برای کسی وجود ندارد را مطرح ساخته است:

«تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحیها إِلَیک ما کنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُک مِنْ قَبْلِ هذا»[۹]

«این از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی می‌کنیم. پیش از این، نه تو آن را می‌دانستی و نه قوم تو.»

بر این اساس اگر هدایت و راه‌بری بشریت، محتاج علومی فراتر از دانش طبیعی و اتصال به عالَم غیب باشد که خداوند متعال در اختیار رسول خویش قرار داده، این امتیاز بزرگ برای ائمه علیهم‌السلام نیز ثابت خواهد بود، چنان‌که در زیارت جامعه‌ی کبیره بدان تصریح شده است:

«وَ عِنْدَكُمْ مَا نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلَائِكَتُهُ وَ إِلَى جَدِّكُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِينُ آتَاكُمُ اللَّهُ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِين‏»[۱۰]

«و نزد شماست آن‌چه را بر رسولانش نازل فرموده، و فرشتگانش به زمین فرود آورده‌اند، و به جانب جدّ شما، روح الأمین برانگیخته شد؛ خدا آنچه به شما عنایت کرده به احدی از جهانیان مرحمت نکرده است.»

در فرازی از این زیارت گران‌بها درباره علم ذوات طیبه امامان علیهم‌السلام نیز آمده است:

«السَّلَامُ عَلَى مَحَالِ‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ‏ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ كِتَابِ اللَّهِ وَ أَوْصِيَاءِ نَبِيِّ اللَّهِ وَ ذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه‏»[۱۱]

«سلام بر جایگاه‌های شناخت خدا، و مسکن‌های برکت خدا، و معدن‌های حکمت خدا، و نگهبانان راز خدا، و حاملان کتاب خدا، و جانشینان پیامبر خدا، و فرزندان رسول خدا، درود، رحمت و برکات خدا بر او و خاندانش.»

وجود و نمود این ویژگی برجسته و امتیاز شایسته سبب شده تا همگان (اعم از موافق و مخالف) ائمه علیهم‌السلام را در دوران حیات پر برکت خویش، پرچمدار مرجعیت علمی و دانش بدانند و به عجز خویش در برابر اقیانوس بیکران وجودی ایشان اعتراف نمایند تا حدی‌که خلیفه دوم در ستایش جایگاه علمی امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌گوید:

«قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ أَعْلَمُكُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب‏»[۱۲]

«همانا من از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله شنیدم که می‌فرماید، عالم‌ترین شما، علی‌بن ابی طالب است.»

آن‌حضرت علیه‌السلام اگر چه خانواده‌اش پس از رحلت پیامبر صلوات‌الله علیه و آله مورد تعدی و هتک قرار گرفته و حقش غصب شد اما از راهنمایی و ارائه مشورت به خلفا جهت اصلاح امور مسلمین دست بر نداشتند تا تاریخ شاهد اعترافاتی این‌گونه باشد:

«لَوْ لَا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَر»[۱۳]

«اگر علی نبود، قطعا عمر هلاک گشته بود.»

فضیلت و منقبتی که از طریق آن‌حضرت به فرزندان معصوم ایشان علیهم‌السلام نیز منتقل شده است. مرحوم بحرانی مؤلف کتاب عوالم‌العلوم و المعارف به نقل از صحابه، تابعین و علمای مذاهب مختلف اسلامی مطالب ارزنده‌ای را درباره علم، فضیلت، ورع و تقوای امام زین‌العابدین علیه‌السلام نقل می‌کند، همانند این سخن ابوحازم مدنی که نظیرش در کتب اهل سنت آمده است:[۱۴]

«ما رأيت هاشميا أفقه‏ من‏ علي‏ بن‏ الحسين‏»[۱۵]

«هیچ‌کدام از بنی‌هاشم را فقیه‌تر از علی‌بن الحسین ندیدم.»

شمس‌الدین ذهبی نیز در کتاب سِیَر اعلام النبلاء از ابوحنیفه نقل کرده که از وی پرسیدند: داناترین فردی که دیده‌ای، چه کسی بوده است؟ او در پاسخ گفت:

«مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ»[۱۶]

«من هرگز کسی را داناتر از جعفربن محمد ندیدم.»

مالک بن انس، رئیس مذهب حنفی از مکاتب چهارگانه اهل سنت هم در این زمینه بیانی شفاف و صریح دارد:

«ما رأت عین ولا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر أفضل من جعفر بن محمد الصادق علماً و عبادةً و ورعاً»[۱۷]

«هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر قلب هیچ بشری خطور نکرده که فردی از حیث علم، عبادت و تقوا، برتر از جعفر بن‌ محمد الصادق باشد.»

در حالات امام محمد‌بن علی الرضا علیهما‌السلام آمده که با توجه به سن کم ایشان در آغاز امامت، شیعیان دچار حیرت و تردید شدند. از این ‌رو گروهی از اصحاب و فقهای شیعه به مدینه رفته، در مجلسی که ترتیب یافته بود از عبدالله بن موسی بن جعفر سؤالاتی فقهی پرسیدند ولی عبدالله به پرسش‌های آنان پاسخ نادرست داد. این ماجرا موجب اضطراب حاضران شد، اما امام جواد علیه‌السلام در حالی که بیشتر از هفت سال سن نداشت، سؤالات را یکی پس از دیگری پاسخ گفت. اهل جلسه وقتی علم امام را دیدند، اضطرابشان زائل و آثار شادی در وجودشان پدیدار گشت.[۱۸]

 

[۱]. احزاب/۳۳

[۲]. تفسیر ابن کثیر (ط دار المعرفه، ۱۴۱۲)، ج۳، صفحه ۴۹۲

[۳]. تفسیر ابن کثیر (ط دار المعرفه، ۱۴۱۲)، ج۳، ص۴۹۵ – شواهد التنزیل، ج۲، پاورقی ص۳۲

[۴]. نساء/۵۹

[۵]. إسراء/ ۱۰۵

[۶]. عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۵۷

[۷]. بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۲۹

[۸]. کافی (الاسلامیه)، ج۱، ص۲۶۲

[۹]. هود/۴۹

[۱۰]. بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۳۲

[۱۱]. بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۲۸

[۱۲]. کافی (دار الحدیث)، ج۱۴، ص۶۸۰

[۱۳]. تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۰۶

[۱۴]. ذهبی، تذکرة الحفاظ، دارالاحیاء التراث العربی، ج۱، ص۷۵

[۱۵]. عوالم العلوم و المعارف، ج۱۸، ص۳۱۰

[۱۶]. سیر اعلام النبلاء (ط الرساله)، ج۶، ص۲۵۷

[۱۷]. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام (لابن شهر آشوب)، ج۴، ص۲۴۸ – عوالم العلوم، ج۲۰، ص۶

[۱۸]. بحار الانوار، ج۵۰، ص۹۹ – ۱۰۰

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.