وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيَامَة

۱-حلال و حرام/ تشریع، حق الهی

تحلیل و تحریم، در اختیار ذات خداوند تبارک و تعالی است و کسی از این حق برخوردار نیست و اجازه دخالت در این امر را ندارد. قطعیّت این حکم به گونه‌ای است که شخص پیامبر صلى الله‏ علیه‏ و آله‏ نیز حق تحلیل و تحریم چیزی را حتی بر نفس خویش ندارد…

**************************************************

 «حلال و حرام/ تشریع، حق الهی»

پدید آورنده: سید محمد شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

 

دین مبین اسلام دربردارنده معارف فراوانی است که در کنار یکدیگر برنامه‌ سعادت انسان را طراحی کرده و طریق هدایت او را روشن ساخته است. بخشی از این دستورات که در اصطلاح، نام احکام اسلامی را به خود گرفته، اموری است که با زبان تحلیل و تحریم از طرف شارع مقدس بیان شده تا زندگی در پرتو حلال های خداوند و بهره بردن از آن، مطلوب و ارتکاب حرام های الهی با نهی و بیان پیامدهای شوم آن همراه باشد.

همین امر موجب شده است که اندیشمندان اسلامی به مبحث حلال شناسی و حرام شناسی توجه ویژه ای داشته باشند و به دنبال پاسخِ سؤالات بی شمار مربوط به آن برآیند؛ پرسش هایی این چنین: فلسفه تحلیل و تحریم چیست؟ چه چیز‌هایی در اسلام، حلال است و چه چیز حرام؟ راه های دریافت و رسیدن به آن چگونه است؟ قول و سخن چه کسانی در این خصوص حجت است؟ آیا حلا‌ل ها و حرام ها اموری جاودانه اند یا این که زمان و مکان سبب تغییر آن می شود؟ و … زیرا چه بسا افرادی نادانسته مرتکب حرام می شوند که اگر آشنای به آن بودند، انجامش نمی دادند و یا این که احکام الهی را از جماعتی گرفته اند که فاقد صلاحیت بوده و در راه ناصوابی قدم گذاشته‌ اند که نباید به آن وارد می شده اند.

آن چه در سلسله مقالات «حلال و حرام» خواهد آمد، بررسی برخی از این دستورات و فرامین است که توسط خداوند متعال وضع شده و از طریق رسول اعظم حضرت محمد‌بن عبدالله صلوات الله علیه و آله به ما رسیده است؛  اگر چه قبل از پرداختن به این موارد، ذکر برخی نکات ضروری می نماید.

تشریع، حق انحصاری خداوند

تحلیل و تحریم، در اختیار ذات خداوند تبارک و تعالی است و کسی از این حق برخوردار نیست و اجازه دخالت در این امر را ندارد. قطعیّت این حکم به گونه‌ای است که شخص پیامبر صلى الله‏ علیه‏ و آله‏ نیز حق تحلیل و تحریم چیزی را حتی بر نفس خویش ندارد؛ بلکه آن حضرت و دیگر پیامبران الهی و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وظیفه ی تبلیغ و رسانیدن احکام را بر عهده دارند و مشرّع بودن ایشان منوط به اذن پرودگار است. خداوند متعال در آیه ابتدایی سوره مبارکه تحریم در همین زمینه خطاب به پیامبر اسلام می فرماید:

«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغي‏ مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»[۱]

«ای پیامبر! چرا برای خشنودی همسرانت، آن چه را خدا برای تو حلال گردانیده حرام می کنی؟ خدا[ست که] آمرزنده مهربان است.»

برخی از مفسران در تفسیر و شأن نزول این آیه شریفه آورده اند:

«پيامبر صلی الله علیه و آله گاه كه نزد زينب بنت جحش (يكى از همسرانش) مى رفت، زينب او را نگاه مى داشت و از عسلى كه تهيه كرده بود، خدمت پيامبر ص مى آورد، اين سخن، به گوش عايشه رسيد، و بر او گران آمد، مى گويد: من با حفصه (يكى ديگر از همسران پيامبر) قرار گذاشتيم كه هر وقت پيامبر ص نزد يكى از ما آمد، فوراً بگویيم: آيا صمغ مغافيرخورده اى؟! (مغافير، صمغى بود كه يكى از درختان حجاز به نام عرفط – بر وزن هرمز – تراوش مى كرد و بوى نامناسبى داشت) و پيامبر ص مقيد بود كه هرگز بوى نامناسبى از دهان يا لباسش شنيده نشود، بلكه به عكس، اصرار داشت، هميشه خوشبو و معطر باشد! به اين ترتيب روزى پيامبر ص نزد حفصه آمد، او اين سخن را به پيامبر ص گفت، حضرت فرمود: من مغافير نخورده ام، بلكه عسلى نزد زينب بنت جحش نوشيدم و من سوگند ياد مى كنم كه ديگر از آن عسل ننوشم (نكند زنبور آن عسل روى گياه نامناسبى و احتمالا مغافير نشسته باشد) ولى اين سخن را به كسى مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و بگويند: چرا پیامبر ص غذاى حلالى را بر خود تحريم كرده؟ و يا از كار پيامبر ص در اين مورد و يا مشابه آن تبعيت كنند و يا به گوش زينب برسد و او دل شكسته شود) ولى سرانجام او اين راز را افشا كرد و بعداً معلوم شد، اصل اين قضيه توطئه اى بوده است. پيامبر ص سخت ناراحت شد و آيات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پايان داد كه ديگر اين گونه كارها در درون خانه پيامبر ص تكرار نشود.»[۲]

همان گونه که در شأن نزول این آیه ی مبارکه مشاهده می شود، خداوند متعال ضمن سرزنش همسران پیامبر، آن حضرت را از تحریم حلال بر حذر می دارد؛ دستوری که در روایات عترت علیهم السلام هم چون روایت مشهور امام صادق علیه السلام مورد تأکید و تبیین قرار گرفته است؛

«فَحَلَالُهُ حَلَالٌ‏ إِلى‏ يَوْمِ‏ الْقِيَامَةِ، وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيَامَة»[۳]

«حلال او حلال است تا روز قیامت و حرام او حرام است تا روز قیامت.»

توجه به این مطلب نیز ضروری است که اگر فقها و علما دین در مباحث فقهی و اخلاقی، حلیت یا حرمت مسأله ای را بیان می نمایند، نباید آن را از سنخ تشریع قلمداد نمود بلکه این‌ احکام از آیات و روایاتی استنباط می شود که از ناحیه ی خداوند متعال، حجت بر بندگان قرار داده شده است.

  • سرآغاز انحراف

اقدام به تحریم و تحلیل احکام الهی که بر اساس حکمت کامل و علم بی پایان الهی درباره مخلوقات صادر گردیده است، سبب پیدایش انحرافات و گناهان بسیاری در بین مردم می شود و جامعه را به نابودی و اضمحلال می کشاند؛ چنان چه پس از رحلت رسول گرامی اسلام صلى الله ‏علیه ‏و آله برخی از خلفا بدان مبادرت ورزیدند و مفاسد بی‌ شماری را بنیان نهادند؛ همو که گفت:

«ثلاث‏ كن‏ في‏ عهد رسول الله صلى‌الله‌ عليه‌ و ‌آله‌ و ‌سلم و أنا أحرمهن و أعاقب عليهن متعة النساء و متعة الحج و قول حيّ على خير العمل»[۴]

«سه چیز در عهد رسول خدا صلى الله‏ علیه ‏و آله  بود که من آن ها را حرام می کنم و عاملین اش را مجازات خواهم کرد: متعه‌ زنان، متعه حج و کلام «حیّ علی خیر العمل» در اذان.»

  • ترک میانه روی و اثر سوء آن

خداوند متعال در سوره مبارکه مائده به مؤمنان دستور داده است، به دایره تشریع و حق الله، تعدی و تجاوز ننمایند؛

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ»[۵]

«ای کسانی که ایمان آورده اید، چیزهای پاکیزه ای را که خدا برای [استفاده] شما حلال کرده، حرام مشمارید و از حدّ مگذرید، که خدا از حدّ گذرندگان را دوست نمی دارد.»

در آیه شریفه واژه «تَعْتَدُوا» به معنای تجاوز و از حد گذشتن، در مورد عمل ناپسند بدعت و آوردن چیزی در دین است که از ناحیه خداوند قرار داده نشده است. چنان چه در شأن نزول آن آمده است:

«روزى پيامبر صلی الله علیه و آله درباره رستاخيز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهى بياناتى فرمود؛ اين بيانات مردم را تكان داد و جمعى گريستند. به دنبال آن جمعى از ياران پيامبر تصميم گرفتند، پاره اى از لذایذ و راحتي ها را بر خود تحريم كرده و به جاى آن به عبادت پردازند … عثمان بن مظعون قسم ياد كرد كه آميزش جنسى را با همسر خويش ترك گويد و به عبادت پردازد. روزى همسر عثمان بن مظعون نزد عايشه آمد، او زن جوان و صاحب جمالى بود، عايشه از وضع او متعجب شد و گفت: چرا به خودت نمى رسى و زينت نمى كنى؟! در پاسخ گفت: براى چه كسى زينت كنم؟ همسرم مدتى است كه مرا ترك گفته و رهبانيت پيش گرفته است، اين سخن به گوش پيامبر رسيد، فرمان داد همه مسلمانان به مسجد آيند، هنگامى كه مردم در مسجد اجتماع كردند، بالاى منبر قرار گرفت، پس از حمد و ثناى پروردگار گفت: چرا بعضى از شما چيزهاى پاكيزه را بر خود حرام كرده ايد؟ من سنت خود را براى شما بازگو مى كنم؛ هر كس از آن روى گرداند از من نيست. من قسمتى از شب را مى خوابم و با همسرانم آميزش دارم و همه روزها را روزه نمى گيرم. آگاه باشيد من هرگز به شما دستور نمى دهم كه مانند كشيشان مسيحى و رهبان ها ترك دنيا گویيد، زيرا اين گونه مسائل و هم چنين ديرنشينى در آیين من نيست. رهبانيت امت من در جهاد است (اگر مى خواهيد ترك دنيا گویيد چه بهتر كه در راه سازنده اى همچون جهاد باشد …) بر خود سخت نگيريد؛ زيرا جمعى از پيشينيان شما بر اثر سخت گرفتن بر خود هلاك شدند.»[۶]

آن حضرت صلوات الله علیه و آله هم چنین در بیانی رسا و ماندگار فرمود‌ند:

«لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي‏ الْإِسْلَام‏»[۷]

«در اسلام رهبانیت نیست.»

و در حدیثی دیگر بر این امر تأکید نمودند:

«لَمْ يُرْسِلْنِي اللَّهُ تَعَالى‏ بِالرَّهْبَانِيَّةِ، وَ لكِنْ‏ بَعَثَنِي‏ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَة»[۸]

«خداوند مرا برای گوشه نشینی و انزوا نفرستاده، بلکه به آیینی پاک و آسان و با گذشت برانگیخته است.»

متأسفانه افراد فراوانی هستند که به سبب ترک میانه روی و گهگاه به نام زهد، تقوا و احتیاط، به حلال کردن حرام ها و حرام کردن حلال ها مبادرت می ورزند و با سخت گیری بی مورد که از جهل و نادانی سرچشمه گرفته است، خود را به هلاکت و نابودی می کشانند و در دام شیطان گرفتار می شوند؛ آن گونه که عبدالله بن سنان در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل می کند:

«ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام رَجُلًا مُبْتَلىً بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ، وَ قُلْتُ: هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ؟! فَقُلْتُ لَهُ: وَ كَيْفَ‏ يُطِيعُ‏ الشَّيْطَانَ‏؟ فَقَالَ عليه السلام: سَلْهُ: هذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ هُوَ؟ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ: مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ»[۹]

«ابن سنان می گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم، مردی است عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز شده است. حضرت فرمود: چه عقلی که فرمانبری شیطان می کند؟ گفتم: چگونه فرمان شیطان می برد؟ از او بپرس، وسوسه ای که به او دست می دهد، از چیست؟  به‌ تحقیق به تو خواهد گفت: از عمل شیطان.»

این روایت ارزشمند به وسواس در وضو و نماز اشاره نموده و آن را نتیجه ی تبعیت از شیطان معرفی نموده است؛ این در حالی است که گروهی از مسلمانان مبتلا به وسواس های شدید هستند و زندگی را بر خود و اطرافیان شان تلخ می سازند و زمینه ی دین گریزی فرزندان و نزدیکان خویش را فراهم می سازند؛ با وجود این که خداوند متعال برای بندگان خویش گشایش و راحتی را اراده کرده است و نه سختی و دشواری را؛

«يُريدُ اللَّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»[۱۰]

«خدا برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد.»

  •  اسلام؛ دین اعتدال

دین مبین اسلام، سخت گیری و خروج از طریق اعتدال را نهی کرده و به کسانی که سخت گیری و ترک دنیا را برای خویش بر می گزینند، می فرماید؛

«وَ ما جَعَلَ عَلَيْکُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»[۱۱]

«در دین بر شما سختی قرار نداده است.»

سماحت و سهولت در دین که مطابق با فطرت آدمی است، به گونه ای‌ مورد توجه قرار گرفته که نسبت به مکلفین در انجام اعمال عبادی نیز فشار و اجباری وارد نمی شود، بلکه در موارد عسر و حرج، تکلیف را از دوش انسان بر می دارد و در زمانی دیگر از او می خواهد، قضای آن را به جا‌ی آورد؛ امری که نشان از حرکت و پویایی احکام فردی و اجتماعی اسلام و سیره اولیا الهی دارد و انحراف از آن، به نام دین و شریعت، ممنوع گردیده است.

  • مؤمنان و بهره گیری از نعمات الهی

شایسته ترین انسان ها برای استفاده از نعمات الهی مؤمنان هستند؛ مطلب مهمی که در سوره اعراف به آن تصریح شده است:

«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۱۲]

«[ای پیامبر] بگو چه کسی زینت های خدا را که برای بندگان خود آفریده حرام کرده و از صرف رزق حلال و پاکیزه منع کرده؟ بگو: این نعمت ها در دنیا برای اهل ایمان است و خالص اینها (یعنی لذات کامل بدون درد و نیکوتر از اینها) در آخرت برای آنان خواهد بود.»

با وجود آیاتی این چنین که مشروعیت بهره گیری از زینت و تجمل را از منظر اسلام روشن می سازد و روایات متعددی که سیره اولیاء الهی را بر پاکیزگی و استفاده از لباس های متنوع و عطر و … ثابت می کند؛ نظیر این حدیث گهربار رسول گرامی اسلام صلى الله‏ علیه‏ و آله که فرمودند:

«ثَلاثٌ حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسلِم اَلغُسلُ يَومَ الجُمُعَةِ و َالسِّواكُ وَ الطّيبُ‏»[۱۳]

«سه چيز است كه بر هر مسلمانى لازم است، غسل جمعه و مسواك زدن و استعمال بوى خوش.»

اما همواره افراد خام و کج اندیشی بوده اند که زهد و تقوا را با پوشیدن لباس خوب، مرتب، تمیز و پاکیزه
متضاد می دانسته و به خود جرأت می دادند در حضور اهل بیت‌ علیهم السلام روش و سیره ی ایشان را مورد نقد قرار دهند؛ تفکر باطلی که با آن به شدت برخورد شده است؛ چنان چه در زندگانی امام صادق علیه السلام آمده است:

«سفيان‏ ثورى‏ خدمت امام صادق علیه السلام رسيده، ديد، حضرت لباس هاى سفيدى چون پوست (داخلى) تخم مرغ پوشيده، گفت: اينها لباس شما نيست، فرمود: آنچه را مى گويم بشنو و به خاطر سپار كه اگر وقت مرگ بر سنت پيغمبر و بر حق باشى و با بدعت نميرى، براى دنيا و آخرتت خير است. پيغمبر در دورانى مى زيست كه آب و علفى نبود و مردم، همه با غذاهاى خشن و ناگوار به سر مى بردند (و ناچار پيغمبر بايد چنان زندگى مى كرد كه مردم ديگر) اما وقتى كه دنيا روى آورد (و سطح زندگى بالا آمد) سزاوارترين مردم به آن نكوكارانند، نه تبهكاران، مؤمنانند نه منافقان، و مسلمانانند نه كافران. ثورى، چه اعتراضى دارى؟ به خدا با اين وضع كه مى بينى از آن زمان كه نيك و بد را شناخته ام، هيچ صبح و شامى نگذشته كه حقى از خدا در مالم باشد، و دستور داده باشد، به جایى صرف كنم، جز اينكه در جاى خود مصرف كرده ام.»[۱۴]

[۱]. تحریم/۱

.[۲] تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۱

[۳]. کافی (دارالحدیث)، ج۳، ص۵۱

[۴]. روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۷

[۵]. مائده/۸۷

[۶]. تفسیر نمونه، ج۵، ص۶۰

[۷]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۴، ص۵۵

[۸]. کافی (دارالحدیث)، ج۱۱، ص۱۳۱

[۹]. کافی (دارالحدیث)، ج۱، ص۲۹

[۱۰]. بقره/۱۸۵

[۱۱]. حج/۷۸

[۱۲]. اعراف/۳۲

[۱۳]. نهج الفصاحه، ص۴۱۴

[۱۴]. تحف العقول (ترجمه جنتی)، متن، ص۵۵۷

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.