پانزده خرداد
اصولاً رهبری، هنر رهبری میخواهد و من هیچ هنرمند چیرهدستی را قویتر از امام ندیدهام که از فرصتها نهایت بهرهبرداری را کند…
**************************************************************************
استعداد سرشار، تسلط بر موضوع، قدرت تحلیل، بهکارگیری واژگان مناسب، صوت رسا، لحن دلنشین و از همه مهمتر، برآمدن سخن از ژرفای روح و جان شخصیت وارستهای که عمر خویش را در راه نشر معارف اسلام و خدمت به انقلاب اسلامی سپری نمود، سخنرانیهای شهید سید حسن شاهچراغی نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی و سرپرست مؤسسه کیهان را برخوردار از امتیازاتی کرده که با وجود گذشت سالها، دارای تازگی و طراوت باشد.
آنچه در ادامه میآید، پیشنویس سخنرانی این شهید بزرگوار در آغازین روزهای ماه مبارک رمضان ۱۴۰۴ ه.ق است که به سبب همزمانی با سالروز واقعهی پانزدهم خرداد ۱۳۶۳ه.ش به تحلیل این حادثهی عظیم اختصاص یافته است.
شایان ذکر است، سعی و تلاش مؤسسه بیتالهدی بر آن بوده تا متن پیشرو با کمترین تغییر، تنظیم و در اختیار علاقهمندان قرار گیرد. تذکر این نکته نیز ضروری است که متأسفانه صوت این سخنرانی در دسترس نیست.
پدیدآورنده: سید حسن شاهچراغی
دستهبندی: دستنوشته
بسم الله الرحمن الرحیم
«فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيم»[۱]
از خداوند بخواهید که با نیات راستین و قلبهای پاک و پاکیزه از روزهداران و از تلاوتگران کتابش قرارمان دهد؛ چهآنکه در این بهترین روزها و شبها و لحظات، شقاوتمند کسی است که از مغفرت الهی محروم بماند و در این مهمانی برکت و رحمت و مغفرت، بهره لازم را نبرد.
[پانزده خرداد]
تا آنجا که فرصت طلایی و پربرکت لحظات ماه رمضان را از شما نگرفته باشم به اختصار، به پدیده مقدس پانزده خرداد میپردازم. پانزده خرداد به عنوان یک روز سرنوشتساز و روز خدایی جای بسی سخن دارد. مبدأ پیدایش آن، انگیزههای رهبری و مردمیِ در آن، اهداف آن و نتایج آن، هرکدام بحثی مستقل و طولانی خواهد شد.
_ پانزده خرداد در یک کلام، عکسالعمل طبیعی سالها اختناق، وابستگی و استبداد سخت شاهی بود که در حرکت مردمی پیدا شد و نقطهی انفجار مردمی که حدود دو سال از یک رهبری آگاه و مطمئن و انقلابی برخوردار شده بودند.
_ امام در عصر آیةاللهالعظمی بروجردی و قبل از آن، فرصت و امکان و قدرت آن آگاهیدهی را نداشت، پس ساکت بود، ولی بعد از ایشان وظیفه دیگری را احساس کرد و اندوختههای چنددهساله را یکباره بیرون ریخت.
_ تا آن روز، بسیاری حوادث میگذشت که از دید مردم مخفی بود و شناخت زیادی روی آن نداشتند و حالا، همه حرکات و سکنات حکومت، تیزبینانه مورد تحلیل و بررسی قرار میگرفت.
_ کاپیتولاسیون را کسی نمیفهمید و او افشا کرد. برای قم و علما هم تازه بود و کافی بود که به نحوی نافذ، آن را برای مردم توضیح دهد.
_ اصول انقلاب سفید و رفتوآمدهای اسرائیلیان و حمایت شاه از اسرائیل، که امام از این وابستگی عینی و حساسیتبرانگیز بهترین بهرهبرداری را کرد. اصولاً رهبری، هنر رهبری میخواهد و من هیچ هنرمند چیرهدستی را قویتر از امام ندیدهام که از فرصتها نهایت بهرهبرداری را کند. بیش از آن که تکیه را بر آمریکا بگذارد، بر اسرائیل تکیه میکند و حضور اسرائیلیان را افشا میکند.
_ رژیم شاه هم در برابر این روشنگریها دستپاچه و بیمهابا عمل میکرد. جریان فیضیه از همان خطاهای غرورمندانه آنها بود که در تحریک و خشم مردم اثر بسیاری داشت. (ما از خدا میخواستیم که رژیم جبّار، ماهیت خود را نشان دهد.)
_ از همه مهمتر، از روز اول، مبارزه را بر اهداف کوچک و بچّهگانه استوار نکرد که با تأمین صوری آنها خلع سلاح شود، بلکه برای اولینبار و با شهامت ویژه خویش، شاه و شاهدوستی را زیر سؤال برد و به مردم یاد داد که میتوان تیشه را بر ریشه زد.
رژیم، چاره را در دستگیری امام دید و شاید هیچگاه فکر نمیکرد که این، خود نقطه شروع یک حرکت عمومی و مردمی جدید خواهد شد. قم یکباره بهپاخاست و فریاد از در و دیوار بلند شد که «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی». حرکت در قم، اصفهان، تهران، شیراز، مشهد، شهر ری و ورامین آغاز شد؛ و مردم ورامین راهی تهران شدند. حکومت هم دیوانهوار مردم را به گلوله بست. اینجا به ظاهر حرکت مردم سرکوب شد ولی این آتش به زیر خاکستر رفت و ثمرش را در بیستودوم بهمن داد. عامل، نفوذ رهبری روحانی، مردم و حضور مردم بود. شاه نتوانست این دو را از هم جدا کند. امروز نیز باید بیدار بود؛ اگر اینها از هم جدا شدند دشمن به هدف خود میرسد. اگر روحانیت در وظیفه خویش کوتاهی کند یا مردمی حمایت نکنند و یا دستی اختلاف بیندازد آنها فقط سود خواهند برد. حضور همه مردم یک وظیفه است. هر عاملی که تضعیفکننده است باید شکسته شود.
[۱]. امالی صدوق، مجلس۲۰، ص۹۳
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!