۱۸- امیر غدیر، فضائل و مناقب [نماز (وضو)]
اگر چه امیرالمؤمنین علیهالسلام در مسیر احیای فرائض و سنن الهی سعی و تلاش بینظیری داشته است، اما این بدین معنا نیست که این مجاهدت عظیم سبب از بین رفتن همۀ انحرافات و بدعتها در زمان آنحضرت و اصلاح احکام شده باشد؛ زیرا جریان منحط سیاسی که…
*****************************************
پدیدآورنده: سید علی شاهچراغی
دستهبندی: خطبه
امیر غدیر، فضائل و مناقب [نماز (وضو)]
۲-«إسباغالوضوء»
پس از آنکه دربارۀ ایستادگی و روشنگری امیرالمؤمنین علیهالسلام جهت تبیین وضوی مشروع و مبارزه با بدعتهای وارده در این عمل عبادی، نکاتی مطرح شد، میتوان با تحقیق پیرامون موضوع «إسباغ الوضوء» با دومین ویژگی ممتاز امیر مؤمنان علیهالسلام در این زمینه آشنا شد. بر این اساس ابتدا سخنان گهربار پیامبر أعظم صلیالله علیه و آله خطاب بهآنحضرت که دربردارندۀ عنوان زیبای إسباغالوضوء است، مطرح میشود تا جایگاه این موضوع برجسته در اسلام مشخص شود.
امام کاظم علیهالسلام بهنقل از پدران بزرگوارش از وجود مطهر امیر مؤمنان علیهالسلام روایت میکند که رسول خدا صلیالله علیه و آله بهمن فرمود:
«مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَ أَحْسَنَ صَلَاتَهُ وَ أَدَّى زَكَاةَ مَالِهِ وَ كَفَّ غَضَبَهُ وَ سَجَنَ لِسَانَهُ وَ اسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَ أَدَّى النَّصِيحَةَ لِأَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّهِ ص فَقَدِ اسْتَكْمَلَ حَقَائِقَ الْإِيمَانِ وَ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ مَفْتُوحَةٌ لَهُ[۱]؛ هر کس وضویش را کامل کند و نمازش را نیکو بخواند و زکات مالش را ادا کند و غضبش را فرو خورد و زبانش را در بند کشد و برای گناهش استغفار نماید و خیرخواه اهل بیت پیامبرش صلیالله علیه و آله باشد، حقایق ایمان را کامل کرده و دربهای بهشت بهرویش باز شده است».
آنحضرت در بیانی دیگر، سفارش پیامبر صلیالله علیه و آله بهخویشتن را چنین نقل میفرماید:
«يَا عَلِيُّ أَسْبِغِ الْوُضُوءَ وَإِنْ شَقَّ عَلَيْكَ …[۲]؛ ای علی! وضو را کامل کن، هر چند بر تو دشوار باشد …».
این حدیث شریف نبوی نیز بهخوبی موقعیت ویژۀ إسباغالوضوء در شریعت مقدس را مشخص میسازد:
«بُنِيَتِ الصَّلَاةُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَسْهُمٍ سَهْمٌ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ وَ سَهْمٌ الرُّكُوعُ وَ سَهْمٌ السُّجُودُ وَ سَهْمٌ الْخُشُوعُ[۳]؛ نماز بر چهار بخش استوار شده است، یک بخش آن وضوی کامل و بخشی رکوع و بخشی سجده و بخش دیگر خشوع (در برابر پروردگار) است».
البته احادیث و روایاتی که دربردارندۀ این عنوان مهم هستند، محدود بهاین بیانات ارزشمند نیست و نظایر آن در کتب شیعه و اهل سنت، فراوان دیده میشود، چنانکه در ادامه مواردی از آن خواهد آمد.
معنا و مفهوم «إسباغالوضوء»
نویسندۀ کتاب لسانالعرب، «إِسْباغُ الوُضوءِ» را بهنهایت سعی و تلاش در انجام وضو معنا کرده است[۴]، لکن طریحی در مجمعالبحرین بعد از آنکه «إِسْبَاغُ الوضوء» را بهاتمام و اکمال وضو معنا میکند، میگوید: «و آن دارای دو وجه است: اتمام وضو از جهت آنچه خداوند واجب کرده و اکمال وضو بر طبق آنچه سنت پیامبر صلیالله علیه و آله است»[۵]. تعریف علامه و محدث خبیر، محمد باقر مجلسی رضوانالله علیه در بحارالأنوار از إسباغ الوضوء نیز چنین است: «إسباغ وضو، کمال وضو و کوشش در رسانیدن آب بهاجزای اعضای وضو و رعایت آداب و مستحبات آن است؛ از ادعیه و غیر آن و دشواریهایی که تحملش سخت است، مثل سرما و امثال آن».[۶]
جالب اینجاست که صاحب کتاب دعائم الاسلام بر این نکته تأکید میورزد که إسباغالوضوء بهمعنای مصرف زیاد آب، بدون معرفت و آگاهی نسبت بهوضو نیست، بلکه چهبسا کسی که آشنا بهوضو است، بهآب کم اکتفا کرده و کسی که وضو را نمیشناسد، بهآب زیاد نیز بسنده نکند. سپس میگوید: «در اندازۀ آب برای وضو و طهارت، حدی که محدود بهآن باشد، مشخص نشده[۷] ولکن سزاوار است که آب، اعضا را در برگیرد و دست بر دست کشیده شود و اعضای وضو مسح شود، حال بههر اندازه که آب بهآن رسیده باشد»[۸].
ثمرات «إسباغالوضوء»
فراوانی ثمرات و برکات إسباغالوضوء بهگونهای است که باید در تحقیقی جامع و مستقل بدان پرداخت، اما در این بخش، بهمنظور اشاره بهفواید عظیم این عمل شایسته، چهار روایت نوارنی امیرالمؤمنین علیهالسلام مطرح میشود.
علامه مجلسی رضوانالله علیه بهنقل از رسالۀ آدابالمتعلمین اثر ماندگار خواجه نصیرالدین طوسی رضوانالله علیه از مولای متقیان علیهالسلام نقل میکند:
« … مِمَّا يَزِيدُ فِي الْعُمُرِ تَرْكُ الْأَذَى وَ تَوْقِيرُ الشُّيُوخِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ أَنْ يُحْتَرَزَ عَنْ قَطْعِ الْأَشْجَارِ الرَّطْبَةِ إِلَّا عِنْدَ الضَّرُورَةِ وَ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ وَ حِفْظُ الصِّحَّةِ[۹]؛ از کارهایی که باعث زیادی عمر میشود، ترک اذیت و آزار، احترام بهبزرگترها، دیدار بستگان، پرهیز از قطع درختان تازه – مگر بههنگام ضرورت -، اکمال وضو و حفظ سلامتی است».
امام صادق علیهالسلام نیز در بیان تعلیم وضو توسط حضرت علی علیهالسلام بهفرزندش محمدبن حنفیه[۱۰]، یکی از برکات حیاتی اکمال وضو را بهنقل از امیرالمؤمنین علیهالسلام اینگونه بیان میفرماید:
«يَا مُحَمَّدُ مَنْ تَوَضَّأَ بِمِثْلِ مَا تَوَضَّأْتُ وَ قَالَ مِثْلَ مَا قُلْتُ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ قَطْرَةٍ مَلَكاً يُقَدِّسُهُ وَ يُسَبِّحُهُ وَ يُكَبِّرُهُ وَ يُهَلِّلُهُ وَ يَكْتُبُ لَهُ ثَوَابَ ذَلِك[۱۱]؛ ای محمد! هر کس آنطور که من وضو گرفتم وضو بگیرد و بگوید آنچه من گفتم، خداوند برای او بهتعداد هر قطرۀ آب وضویش، فرشتهای میآفریند که پروردگار را تقدیس و تسبیح و تکبیر و تهلیل میکند و ثواب آن را برای وی مینویسد».
حسن بصری در اینزمینه میگوید:
«لَمَّا قَدِمَ إِلَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّبْنُ أَبِي طَالِبٍ ع الْبَصْرَةَ مَرَّ بِي وَ أَنَا أَتَوَضَّأُ فَقَالَ يَا غُلَامُ أَحْسِنْ وُضُوءَكَ يُحْسِنِ اللَّهُ إِلَيْكَ …[۱۲]؛ وقتی علیبن أبیطالب علیهالسلام [پس از جنگ جمل] بهشهر بصره وارد شد، از کنار من در حالیکه مشغول وضو بودم، گذشت و فرمود: ای جوان! وضویت را نیکو انجام ده تا خداوند بهتو نیکی کند …».
مولای متقیان همچنین دربارۀ ارزش و رتبۀ وضویی که با دعاهای وارده همراه شود، بر این نکته تأکید میورزد که این دعا در ورقهای نوشته و مُهر میشود و در زیر عرش قرار میگیرد تا اینکه در قیامت با همان وضعیت بهوی برگردانده شود[۱۳].
اهتمام به«إسباغ الوضوء»
حال که معنا، مفهوم و جایگاه إسباغالوضوء در اسلام دانسته شد، بیان برخی از آداب و سنتهای مؤکد در وضو که در سیرة گفتاری و رفتاری مولای متقیان آمده و در منابع روایی و تفسیری فریقین موجود است، مبیّن اهتمام و توجه ویژۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام نسبت بهاین عمل عبادی خواهد بود و مطالب سودمندی را در اختیار پیروان طریق سعادت قرار میدهد.
الف- قصد قربت
بیگمان مهمترین اصل در عمل انسان، نیت و انگیزههای درونی وی برای انجام کار است، بهاین معنا که در پس رفتاری که از وی سر میزند، جهت، هدف و مقصدش چیست؛ از اینرو پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله ارزش اعمال را تنها در گرو نیتها میداند: «إِنَّمَا اَلْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ»[۱۴] و بهرة افراد را بر طبق مقاصد قلبی آنان معرفی میفرماید: «وَ إِنَّمَا لِكُلِّ اِمْرِئٍ مَا نَوَى …»[۱۵].
در اینمیان پذیرش عمل عبادی وضو نیز گر چه بهعنوان مقدمة برخی عبادات در نظر گرفته میشود، در گرو برخورداری از قصد قربت است؛ پس اگر کسی، بدون نیت صحیح و قصد تقرب بهخدای متعال وضو بگیرد، نمیتواند بهنمازی که با آن اقامه میکند، اکتفا نماید، بدینجهت امیرمؤمنان علیهالسلام در بیانی صریح و روشن بر لزوم نیت صحیح در وضو تأکید میفرماید:
«لاَ وُضُوءَ إِلاَّ بِنِيَّةٍ[۱۶]؛ وضویی نیست، مگر با نیت».
بدیهی است، هر چه توجه انسان در هنگام عمل بهپروردگار متعال بیشتر باشد و انقطاع از غیر خدا کاملتر شود، نورانیت وضو و ثمرات «إسباغالوضوء» نیز فزونی مییابد، همانگونه که در وضوی امیرمؤمنان علیهالسلام، بهزیباترین شکل و در متعالیترین صورت تجلی یافته است. آنحضرت بههنگام وضو، خود را در برابر خالق و معبود عالم میدید و عظمت پروردگار را با تمام وجود درک میکرد، از اینرو لحظه لحظۀ عباداتش با دیگران متفاوت و متمایز بوده است.
«كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِذَا أَخَذَ فِي الْوُضُوءِ تَغَيَّرَ وَجْهُهُ مِنْ خِيفَةِ اللَّهِ[۱۷]؛ امیرمؤمنان عليهالسلام هرگاه وضو میگرفت، از خوف الهی، رنگ رخسارش تغییر میکرد».
چنانکه در حالات امام زینالعابدین علیهالسلام نقل شده که وقتی برای وضو آماده میشد، رنگ پوستش زرد میشد. پس خانوادهاش میگفتند: این چه حالتی است که در هنگام وضو بر شما عارض میشود؟! حضرت در پاسخ میفرمود:
«مَا تَدْرُونَ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ أَقُوم[۱۸]؛ شما نمیدانید که من در برابر چه کسی ایستادهام».
ب- مقدمات وضو
انجام برخی کارها، گر چه از شرایط و اجزاء وضو بهشمار نمیرود اما از جمله آدابی است که امیرالمؤمنین علیهالسلام در هنگام وضو بدان مبادرت میورزیده است و در سیرۀ عبادی حضرت باید مورد بررسی قرار گیرد؛ از اینرو بهمواردی از آن اشاره میشود.
– طهارت قبل از وضو
از جمله اعمال نیکویی که در کامل شدن وضو نقش تعیینکننده دارد و آن را از منزلتی برجسته برخوردار میکند، طهارت پیش از وضو است. علی علیهالسلام وضویی که پس از طهارت و پاکیزگی انجام گرفته را دارای ده حسنه میداند و دربارۀ آن میفرماید:
«لِلْوُضُوءِ بَعْدَ الطَّهُورِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ فَتَطَهَّرُوا[۱۹]؛ برای وضویی که پس از پاکیزگی انجام شود، ده حسنه است، پس خود را پاکیزه سازید».
همچنین در کلامی نورانی بر طهارت باطن در شکلگیری وضوی کامل تأکید میفرماید:
«لَا تَجُوزُ صَلَاةُ امْرِئٍ حَتَّى يُطَهِّرَ خَمْسَ جَارِحَةٍ الْوَجْهَ وَ الْيَدَيْنِ وَ الرَّأْسَ وَ الرِّجْلَيْنِ بِالْمَاءِ وَ الْقَلْبَ بِالتَّوْبَةِ[۲۰]؛ جایز نیست برای انسان که نماز گذارد مگر اینکه پنج عضوش را پاکیزه سازد، صورت، دو دست و دو پا را با آب و قلب را با توبه».
از آدابی که حتی پس از اتمام وضو باید بدان اهتمام ورزید، آراستگی ظاهر است، کاری که بر پاکیزگی انسان میافزاید و مؤمن را بهوضوی کامل که مقدمة نماز پسندیده و مقبول است، میرساند.
«سُئِلَ عَلِيٌّ ع أَنَّ رَجُلًا قَلَّمَ أَظَافِيرَهُ وَ أَخَذَ شَارِبَهُ أَوْ حَلَقَ رَأْسَهُ بَعْدَ الْوُضُوءِ قَالَ لَا بَأْسَ لَمْ يَزِدْهُ ذَلِكَ إِلَّا طَهَارَةً[۲۱]؛ از علی علیهالسلام پرسیده شد، آیا جایز است مردی پس از وضو، ناخنهایش را بگیرد، سبیل را کوتاه کند و موهایش را بزند، حضرت فرمود: منعی ندارد، این کار جز بر پاکیزگی و نظافتش نمیافزاید».
– مضمضه و استنشاق
مضمضه بهمعنای «شستن دهان با آب» و استنشاق بهمعنای «آب را بهداخل بینی رساندن» از مستحبات دیگر وضو است که فقها بر آن اتفاق کردهاند[۲۲]. عمل ارزندهای که امیرمؤمنان علیهالسلام انجام آن را از سنت پیامبر صلیالله علیه و آله دانسته و دربارهاش میفرماید:
«الْمَضْمَضَةُ وَ الِاسْتِنْشَاقُ سُنَّةٌ وَ طَهُورٌ لِلْفَمِ وَ الْأَنْفِ[۲۳]؛ مضمضه و استنشاق، سنت و پاکیزگی برای دهان و بینی است».
جالب اینجاست که رسول خدا صلیالله علیه و آله با توصیۀ مسلمانان بهانجام مضمضه و استنشاق، آثار و برکات آن را محدود بهجسم آدمی نمیداند، بلکه مغفرت الهی و دوری از شیطان را از جمله نتایج آن معرفی میفرماید.
«لِيُبَالِغْ أَحَدُكُمْ فِي الْمَضْمَضَةِ وَ الِاسْتِنْشَاقِ فَإِنَّهُ غُفْرَانٌ لَكُمْ وَ مَنْفَرَةٌ لِلشَّيْطَانِ[۲۴]؛ بسیار مضمضه و استنشاق کنید، زیرا این کار سبب آمرزش گناهان شما و دور شدن شیطان میشود».
این در حالی است که وضو چنانکه آیۀالله جوادی آملی حفظهالله در تفسیر تسنیم بر آن تأکید میورزد، خود، عامل طهارت و پاکیزگی ظاهری و باطنی انسان است:
«حكمت جعل وضو، تيمم و ساير احكام، تطهير جامعۀ بشري است؛ خداوند ميخواهد انسانها را پاكيزه كند: «ولكِن يُريدُ لِيُطَهِّرَكُم»[۲۵] پاكيزگياي اعم از ظاهري و معنوي، چون اگر شخص مُحْدِث با گلاب وضو بگيرد يا غسل كند، با آنكه ظاهرش خوشبو ميگردد، از آلودگي باطني پاك نميشود»[۲۶].
– مسواک زدن
از سنتهای ارزنده در هنگام وضو که نسبت بهآن تأکید فراوان شده، مسواک زدن و پاکیزگی دهان و دندانها است. ارزش و موقعیت این عمل بهگونهای است که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله، انجام آن را بهشخصیت بینظیری چون علیبن ابیطالب علیهالسلام نیز توصیه میکند.
«عَلَيْكَ بِالسِّوَاكِ لِكُلِّ وُضُوءٍ[۲۷]؛ بر تو باد بهمسواک زدن در هر وضو».
رسول خدا صلیالله علیه و آله در حدیثی دیگر، ضمن سفارش امیرمؤمنان علیهالسلام بهانجام مسواک، دربارۀ چرایی آن میفرماید:
«عَلَيْكَ بِالسِّوَاكِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تُقِلَّ مِنْهُ فَافْعَلْ فَإِنَّ كُلَّ صَلَاةٍ تُصَلِّيهَا بِالسِّوَاكِ تَفْضُلُ عَلَى الَّتِي تُصَلِّيهَا بِغَيْرِ سِوَاكٍ أَرْبَعِينَ يَوْماً[۲۸]؛ بر تو باد بهمسواك زدن؛ اگر توانستى كه در اين كار كم نگذاری، چنين كن؛ زيرا هر نمازى كه با مسواك زدن بهجای آوری، از چهل روز نماز كه بدون مسواک زدن خوانده شود، برتر است».
در توصیه بهاین سنت نیکو و فضیلت نمازی که با مسواک زدن همراه میشود، همچنین از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است:
«إِذَا تَوَضَّأَ الرَّجُلُ وَ سَوَّكَ ثُمَّ قَامَ فَصَلَّى وَضَعَ الْمَلَكُ فَاهُ عَلَى فِيهِ فَلَمْ يَلْفِظْ شَيْئاً إِلَّا الْتَقَمَهُ وَ زَادَ بَعْضُهُمْ فَإِنْ لَمْ يَسْتَكْ قَامَ الْمَلَكُ جَانِباً يَسْتَمِعُ إِلَى قِرَاءَتِهِ[۲۹]؛ هنگامي که شخص وضو بگیرد و مسواک بزند و بهنماز بایستد، فرشتۀ الهی دهانش را بر دهان او میگذارد. در اینهنگام نمازگزار چیزی نمیگوید مگر اینکه مَلَک، آن را فرو میبرد! [و عملش را تحویل میگیرد]؛ و دیگران بر این مطلب افزودهاند: اما اگر شخص مسواک نزده باشد، ملک در کناری ایستاده و شروع بهشنیدن قرائتش میکند [و آن را بررسی میکند]».
ج- آب پاکیزه
یکی از مهمترین شرایط تحقق إسباغالوضوء، طهارت و پاکیزگی آبی است که برای وضو استفاده میشود، زیرا امیرمؤمنان علیهالسلام فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ الْوُضُوءَ عَلَى عِبَادِهِ بِالْمَاءِ الطَّاهِرِ[۳۰]؛ همانا خداوند بر بندگانش وضو با آب پاکیزه را واجب کرده است».
بنابر این استفاده از آب زلال و پاک که از آلودگیها مُبرّا باشد، نقشی تعیینکننده در پذیرش وضو و کمال آن دارد.
در اینمجال که سخن بهاستفاده از آب پاکیزه برای وضو رسیده است، مناسب است، از فضیلت و منقبت وضو گرفتن علی علیهالسلام با آب پاکیزۀ بهشتی گفته شود تا پیروان و شیفتگان امام علیبن ابیطالب علیهالسلام بدان مباهات و افتخار نمایند، رخدادی که بر طبق روایات، بهصورت مکرر واقع شده و گویای منزلت مولای متقیان علیهالسلام، نزد ملکوتیان و فرشتگان الهی است.
– طهارت با آب بهشتی در خانۀ فاطمه (س)
أنسبن مالک میگوید:
«روزی رسول خدا صلیالله علیه و آله در اثنای نماز عصر، رکوع را طولانی کرد تا حدّی که خیال کردیم، نماز را فراموش کرده است. اما لحظاتی بعد، سر از رکوع برداشت و فرمود: «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ». پس نماز را کوتاه کرد و با چهرۀ نورانیاش که مانند ماه شب چهارده در بین ستارگان میدرخشید، رو بهما کرده، دو زانو نشست و قامتش را کشید؛ بهطوریکه مسجد از نور سیمایش روشن شد. سپس نگاهی بهصف اول انداخت و اصحابش را یکییکی نگاه کرد. بلافاصله صف دوم و سوم را نظاره کرد و حاضران را یکبهیک نگریست. اما از آنجا که تعداد صفها زیاد بود، دست از جستجو برداشت و پرسید: چرا پسرعمویم علیبن ابیطالب را نمیبینم؟ علی علیهالسلام از انتهای صفوف پاسخ داد و خود را نشان حضرت داد. در اینهنگام پیامبر با صدای بلند او را فراخوانده و فرمود: نزدیک من بیا. علی علیهالسلام با وجود فشردگی و ازدحام جمعیت، همچون کسی که از روی شانههای مهاجر و انصار عبور میکند، خود را بهپیامبر رسانید. رسول خدا فرمود: چه چیزی باعث شد از صف اول نماز باز بمانی؟! علی علیهالسلام جواب داد: شک کردم که آیا طهارت دارم یا خیر، پس بهخانه رفتم و صدا زدم: ای حسن! ای حسین! ای فضّه! اما کسی جواب نداد، ناگاه صدایی از پشت سر شنیدم که میگفت: ای اباالحسن! ای پسرعموی پیامبر! برگرد. وقتی بهطرف صدا برگشتم، سطلی از طلا را دیدم که در آن آب بود و حولهای بر روی آن قرار داشت. حوله را برداشتم و آن را بر شانۀ راستم گذاشتم، دست بهسوی آب بردم که ناگهان آب بر دستانم ریخته شد. پس وضو گرفته و آن را کامل ساختم. اما آب را بهنرمی کَره، طعم عسل و بوی خوش عطر یافتم. سپس روی گرداندم و ندانستم چه کسی آن را گرفت. در این هنگام لبخند پیامبر صلیالله علیه و آله در چهرهاش پدیدار شد و علی را بهآغوش کشید و بین دو چشمش را بوسید و فرمود: ای اباالحسن! آیا تو را بشارت دهم که آن سطل از بهشت بود و آب و حوله از فردوس أعلی و کسی که تو را آمادۀ نماز کرد، جبرئیل بود و کسی که بهتو حوله داد، میکائیل بود. قسم بهآنکه جان محمد در دست اوست بههنگام رکوع، اسرافیل، دستم را بر روی زانوانم نگه داشت تا آنکه تو بهنماز رسیدی و ثواب آن را درک کردی».
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله سپس در پایان سخن، با اشاره بهمحبت خداوند متعال و فرشتگان آسمان نسبت بهعلی علیهالسلام فرمود:
«أَ فَيَلُومُنِي النَّاسُ عَلَى حُبِّكَ وَ اللَّهُ تَعَالَى وَ مَلَائِكَتُهُ يُحِبُّونَكَ مِنْ فَوْقِ السَّمَاء[۳۱]؛ آیا مردم مرا بهخاطر محبت تو سرزنش میکنند، در حالیکه خداوند متعال و فرشتگانش تو را از بالای آسمان دوست میدارند؟».
– طهارت با آب بهشتی در نیمۀهای شب
در ماجرای دوم که باز هم توسط أنسبن مالک روایت شده، آمده است:
«رسول خدا بهابوبکر و عمر فرمود: بهسوی علی بروید تا آنچه در شب بر او گذشته را برایتان تعریف کند، من هم در پی خواهم آمد. أنس میگوید: آن دو بهسوی خانۀ علی رفتند و من نیز آنان را همراهی کردم. ابوبکر و عمر، علی را صدا زدند و حضرت از خانه بیرون آمد و فرمود: ای ابابکر آیا اتفاقی افتاده است؟! ابوبکر پاسخ داد: اتفاقی جز خیر و نیکی نیفتاده است. پیامبر صلیالله علیه و آله بهمن و عمر فرمود: بهسوی علی بروید تا آنچه در شب بر وی گذشته را برایتان بازگو کند. در این اثنا پیامبر صلیالله علیه و آله از راه رسیده و فرمود: علی! آنچه در شب گذشته برایت رخ داد را بازگو کن. علی علیهالسلام گفت: ای رسول خدا از گفتنش شرم دارم. پیامبر فرمود: خداوند از حق و حقیقت شرم ندارد. پس علی علیهالسلام لب بهسخن گشود و فرمود: دیشب آب میخواستم تا بهوسیلۀ آن طهارت نمایم، اما زمان میگذشت و از فوت نماز میترسیدم. پس برای یافتن آب، حسن را بهسویی و حسین را بهسوی دیگر روانه کردم. لیکن تأخیرشان مرا غمگین ساخت، پس بهسقف خانه نگاه کردم و دیدم که شکافته شد و بر من سطلی پوشیده شده با حوله فرود آمد، هنگامی که سطل بهزمین رسید، حوله را از روی آن کنار زدم و در آن آب یافتم. بهواسطۀ این آب، غسل کرده و نمازم را خواندم. در این هنگام سطل و حوله بهسوی آسمان بالا رفتند و سقف خانه بسته شد. پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: این سطل از بهشت بود و آب آن از کوثر و حوله نیز از پارچههای بهشتی. ای علی! چه کسی مانند تو شبش را سپری کرده، در حالیکه جبرئیل خادمش بوده باشد؟!»[۳۲].
– طهارت با آب بهشتی در میدان جنگ
ابن شاذان قمی از فقهای قرن ششم هجری در کتاب «الفضائل» ماجرای دیگری را نقل میکند:
«علی علیهالسلام در یکی از غزوات پس از وارد شدن وقت نماز، آبی برای وضو گرفتن نیافت. پس بهآسمان نگاهی انداخت و در حالیکه مردم تماشا میکردند، جبرئیل و میکائیل فرود آمدند، همراه جبرئیل سطلی از آب بود و میکائیل حولهای همراه داشت، پس سطل و حوله در برابر امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار داده شد و حضرت با آب داخل آن وضو گرفت و صورتش را خشک کرد. پس از اتمام وضوی علی علیهالسلام، فرشتگان الهی بهآسمان بازگشتند در حالیکه مردم نظارهگر آنان بودند»[۳۳].
[۱]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ابنبابویه، محمدبن علی (شیخ صدوق)، دارالشریف الرضی للنشر، قم: ۱۴۰۶ ه.ق)، النص، ص۲۶ - مناقب اهلالبیت علیهمالسلام (ابنمغازلی، علیبن محمد، تحقیق: محمودی، محمدکاظم، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، ۱۴۲۷ ه.ق)، ص۱۰۳
[۲]. مسند احمد (ابن حنبل، احمدبن محمد، موسسهالرساله، ۱۴۲۱ ه.ق)، ج۲، ص۲۲٫
[۳]. دعائم الإسلام (قاضی نعمان مغربی، موسسه آلالبیت علیهمالسلام، قم: ۱۳۸۵ ه.ق) ج۱، ص۱۰۰٫
[۴]. لسان العرب (ابنمنظور، محمدبن مکرم، دار صادر، بیروت: ۱۴۱۴ ه.ق) ج۸، ص۴۳۳٫
[۵]. مجمع البحرین (الطریحی، فخرالدین، مرتضوی، تهران: ۱۳۶۲ ه.ش) ج۵، ص۱۱٫
[۶]. بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق) ج۷۷، ص۳۰۲٫
[۷]. مقصود حدّ وجوبی است، زیرا همانطور که در ادامه خواهد آمد، پیامبر صلیالله علیه و آله، حدّ و اندازۀ آن را معین کرده است.
[۸]. دعائم الإسلام (قاضی نعمان مغربی، موسسه آلالبیت علیهمالسلام، قم: ۱۳۸۵ ه.ق) ج۱، ص۱۰۹٫
[۹]. بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق) ج۷۳، ص۳۱۹٫
[۱۰]. این روایت در بخش ادعیۀ وضو میآید.
[۱۱]. کافی (كلينى، محمدبن يعقوببن اسحاق، دارالکتب الاسلامیه، تهران: ۱۴۰۷ه.ق) ج۳، ص۷۰٫
[۱۲]. امالی (مفید، محمدبن محمد، کنگره شیخ مفید، قم: ۱۴۱۳ ه.ق) ص۱۱۹٫
[۱۳]. دعائم الإسلام (قاضی نعمان مغربی، موسسه آلالبیت علیهمالسلام، قم: ۱۳۸۵ ه.ق)، ج۱، ص۱۰۶٫
[۱۴]. بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق)، ج۶۷، ص۲۱۱٫
[۱۵]. «هر كس آنچه را نيت نموده، نصيبش میشود». بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق)، ج۶۷، ص۲۱۱٫
[۱۶]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (نوری، حسینبن محمدتقی، موسسه آلالبیت (ع) لاحیاء التراث، بیروت: ۱۴۰۸ الی ۱۴۲۹ ه.ق)، ج۱، ص۳۵۷٫
[۱۷]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (نوری، حسینبن محمدتقی، موسسه آلالبیت (ع) لاحیاء التراث، بیروت: ۱۴۰۸ الی ۱۴۲۹ ه.ق) ج۱، ص۳۵۵٫
[۱۸]. عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیث الدینیه (ابنابی الجمهور، محمدبن زینالدین، موسسه سیدالشهدا (ع)، قم: ۱۴۰۳ ه.ق) ج۱، ص۳۲۴٫
[۱۹]. الخصال (ابنبابویه، محمدبن علی (شیخ صدوق)، جامعه مدرسین، قم: ۱۳۶۲ ه.ش) ج۲، ص۶۲۰٫
[۲۰]. جامع الاخبار (شعیری، محمدبن محمد، مطبعه حیدریه، نجف: بیتا) ص۶۵٫
[۲۱]. النوادر (راوندی کاشانی، فضلاللهبن علی، بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور، تهران: ۱۳۷۶ ه.ش)، ص۱۲۶٫
[۲۲]. جواهر الکلام (النجفی الجواهری، الشیخ محمدحسن، دار احیاء التراث العربی، بیروت: ۱۳۶۲ ه.ش)، ج۳، ص۱۱۸٫
[۲۳]. الخصال (ابنبابویه، محمدبن علی (شیخ صدوق)، جامعه مدرسین، قم: ۱۳۶۲ ه.ش)، ج۲، ص۶۱۱٫
[۲۴]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ابنبابویه، محمدبن علی (شیخ صدوق)، دارالشریف الرضی للنشر، قم: ۱۴۰۶ ه.ق)، النص، ص۱۹٫
[۲۵]. مائده، ۶٫
[۲۶]. تسنیم، تفسیر قرآن کریم (جوادی آملی، عبدالله، اسراء، قم: ۱۳۷۸ ه.ش) ج۲۲، ص۱۰۲٫
[۲۷]. المحاسن (برقی، ابوجعفر احمدبن محمدبن خالد، دارالکتب الاسلامیه، قم: ۱۳۷۱ ه.ق)، ج۱، ص۱۷٫
[۲۸]. بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق)، ج۷۷، ص۳۴۴٫
[۲۹]. المحاسن (برقی، ابوجعفر احمدبن محمدبن خالد، دارالکتب الاسلامیه، قم: ۱۳۷۱ ه.ق)، ج۱، ص۱۷٫
[۳۰]. بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق)، ج۷۷، ص۲۹۷٫
[۳۱]. بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق)، ج۳۹، ص۱۱۷٫
[۳۲]. بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحياء التراث العربي، بیروت: ۱۴۰۳ه.ق)، ج۳۹، ص۱۱۸٫
[۳۳]. الفضائل (ابن شاذان قمی، نشر رضی: قم)، ص۱۱۱٫
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!