۱۱-امیر غدیر/ فضائل و مناقب (بخش هفتم) [ایمان]

حدیث ارزشمندی که در ادامه می‌آید، شاهد دیگری است بر ارتباط ناگسستنی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با وصی و برادرش، علی علیه‌السلام و ناراحتی پیامبر أعظم از اندوه و رنج آن‌حضرت؛ زیرا امیرالمؤمنین…

***************************************************

پدیدآورنده: سید علی شاهچراغی

دسته‌بندی: خطبه

 

امیر غدیر/ فضائل و مناقب (ایمان)

 

 

–         آیات «کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ و …»

از جمله آیات قرآن کریم که مبیّن جایگاه برتر ایمان حضرت علی علیه‌السلام است، آیات نوزدهم تا بیست‌و‌دوم سورۀ مبارکۀ توبه است. خداوند متعال در آیۀ نوزدهم این سورۀ شریفه[۱] با اشاره به‌اهمیت منصب سقایة‌الحاج و آبادانی (و کلید‌داری) کعبه در نزد مردم حجاز و مباهات کسانی که مسئولیت ‌انجام آن‌را برعهده می‌گرفته‌اند، بر این مسئله تأکید می‌ورزد، عمل کسی که به‌خدا و قیامت ایمان آورده و در راه پروردگار متعال، جهاد کرده است، در برابر سیراب‌کردن حاجیان و کلیدداری کعبه از موقعیت و ارزش والاتری برخوردار است و نمی‌توان کار آنها‌ را با عمل ارزشمند چنین انسانی مقایسه کرد.

برخی از مفسرین اهل سنت، دربارۀ چگونگی نزول آیۀ شریفه، ماجرایی را بیان کرده‌اند که منقبت آشکار حضرت علی علیه‌السلام است. ثعلبی در تفسیر خویش نقل می‌کند:

«طلحۀبن شیبه گفت: همانا کلیدهای خانۀ [خدا] در دست من است و اگر بخواهم شب را در آنجا به‌سر می‌برم، عباس گفت: من صاحب آب‌رسانی و مسئول سیراب کردن حجاج هستم و اگر بخواهم شب را در مسجد [الحرام] به‌سر می‌برم، اما علی علیه‌السلام فرمود:

«لَا أَدْرِي مَا تَقُولَون، لَقَدْ صَلَّيْتُ إِلَى الْقِبْلَةِ سِتَّةَ أَشْهُرٍ قَبْلَ النَّاسِ، وَ أَنَا صَاحِبُ الْجِهَادِ» فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى هذِه الْآيَةَ»[۲]

«نمی‌دانم از چه سخن می‌گویید. همانا من شش‌ماه قبل از همة مردم به‌سوی قبله نماز خوانده‌ام و صاحب جهاد هستم. سپس خداوند متعال این آیه را نازل کرد».

در تفسیر شریف نورالثقلین در ضمن روایاتی که مؤید شأن نزول بالا است، نقل می‌کند: کسی به‌امیر‌المؤمنین علیه‌السلام گفت: ای امیر مؤمنان! ما را از با ارزش‌ترین فضایل خویش آگاه نمایید. حضرت در پاسخ فرمود: من و عباس [بن عبدالمطلب] و عثمان‌بن أبی‌شیبه در مسجد الحرام بودیم. عثمان‌بن‌ أبی‌شیبه گفت: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به‌من گنجینه بخشیده است و مقصودش کلیدهای کعبه بود. عباس گفت: پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله سقایت به‌من را واگذار کرده است؛ و معنای آن زمزم بود. اما ای علی! پیامبر به‌تو چیزی نداده است! [حضرت فرمود:] پس خداوند متعال این آیۀ شریفه را نازل فرمود:

«أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ‏ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ»[۳]

«آیا سیراب‌ ساختن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند [کار] کسی پنداشته‌اید که به‌خدا و روز واپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می کند؟ [نه؛ این‌دو] نزد خدا یکسان نیستند و خدا بیدادگران را هدایت نمی‌کند»[۴].

البته همان‌گونه که امام باقر علیه‌السلام در کلام گهربار خویش بیان کرده است[۵]، پروردگار متعال، تنها به‌این آیۀ شریفه اکتفا نمی‌فرماید، بلکه در سه آیۀ بعد نیز این فضیلت ممتاز را مورد تأکید قرار می‌دهد تا انسان‌ها را با دیگر ابعاد شخصیت وصی پیامبر صلوات‌الله علیه و آله آشنا سازد.

«اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اَللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اَللّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ اَلْفائِزُونَ * يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ * خالِدِينَ فِيها أَبَداً إِنَّ اَللّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ»[۶]

«کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به‌جهاد پرداخته‌اند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند. پروردگارشان آنان را از جانب خود، به‌رحمت و خشنودی و باغ‌هایی [در بهشت] که در آنها نعمت‌هایی پایدار دارند، مژده می‌دهد. جاودانه در آنها خواهند بود. در حقیقت، خداست که نزد او پاداشی بزرگ است»[۷].

–         آیات «الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ …»

آیات پنجاه‌و‌هفتم و پنجاه‌و‌هشتم سورۀ مبارکۀ احزاب[۸] معروف به‌آیات ایذاء پروردگار و رسول و مؤمنان از دیگر آیاتی است که در مبحث ایمان حضرت علی علیه‌السلام اشاره به‌آن ضروری است؛ زیرا در تفسیر علی‌بن ابراهیم قمی، مصداق «مؤمنین و مؤمنات» مطرح شده در آیۀ شریفه، وجود مطهر امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله علیهما دانسته شده است[۹].

چنانکه در تفسیر منسوب به‌امام حسن عسکری علیه‌السلام آمده است، علی علیه‌السلام به‌هنگام تقسیم غنایم یکی از سرایا که فرماندهی آن‌نیز بر عهدۀ ایشان بود، در نظر داشت، کنیزی را برگزیند و قیمتش را از سهم خویش بپردازد. اما حاطب‌بن أبی‌بلتعه و بریده أسلمی، حیله ورزیده و قیمت را زیاد گفتند. حضرت که کید و مکر آن‌دو را مشاهده کرد، منتظر شد تا قیمت کنیز به‌ارزش واقعی‌اش نزدیک شود و سپس کنیز را به‌قیمت رایج‌ بخرد. لکن بریده پس از بازگشت به‌مدینه، خود را به‌رسول خدا صلی‌الله علیه و آله رساند و گفت: ای رسول خدا! آیا ندیدی، علی، کنیزی از غنایم مسلمین را به‌قیمتی پایین‌تر از ارزش واقعی‌اش برداشت؟ رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با شنیدن این‌سخن، از بریده روی گردانید، اما او از سمت راست حضرت، حرفش را تکرار کرد. پیامبر صلی‌الله علیه و آله باز هم روی گردانید. بریده برای بار سوم و چهارم و پنجم از سمت چپ، پشت سر و رو به‌روی نبی مکرم صلی‌الله علیه و آله کلامش را تکرار کرد. این عمل زشت و ناپسند، چنان پیامبر را خشمگین کرد که پیش از آن‌واقعه و پس از آن،‌ چنین غضبی از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله دیده نشد؛ رنگ چهرۀ مبارکش از خشم، سرخ شد و رگ‌های گردن حضرت بالا آمد و بدن مطهرش شروع به‌لرزیدن کرد. سپس فرمود: ای بریده تو را چه شده است؟ آیا آزار رسول خدا را قصد کرده‌ای؟ مگر نشنیده‌ای که خداوند متعال می‌فرماید:

«إِنَّ اَلَّذِينَ يُؤْذُونَ اَللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اَللّهُ فِي اَلدُّنْيا وَ اَلْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً * وَ اَلَّذِينَ يُؤْذُونَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اِكْتَسَبُوا فَقَدِ اِحْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً»[۱۰]

«بی‌گمان، کسانی که خدا و پیامبر او را آزار می‌رسانند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفّت‌‌بار آماده ساخته است؛ و کسانی که مردان و زنان مؤمن را بی‌آنکه مرتکب [عمل زشتی] شده باشند، آزار می‌رسانند، قطعاً تهمت و گناهی آشکار به‌گردن گرفته‌اند».

بریده گفت: ای رسول خدا نمی‌دانستم که باعث آزار شما شده‌ام. پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: ای بریده! آیا گمان می‌کنی، فقط کسی که شخص مرا قصد کند، به‌آزار من پرداخته است؟

«أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، وَ أَنَّ مَنْ آذَى عَلِيّاً فَقَدْ آذَانِي [وَ مَنْ آذَانِي] فَقَدْ آذَى اَللَّهَ، وَ مَنْ آذَى اَللَّهَ فَحَقٌّ عَلَى اَللَّهِ أَنْ يُؤْذِيَهُ بِأَلِيمِ عَذَابِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ»

«آیا نمی‌دانی علی از من است و من از علی‌ هستم؟ و هر کس که علی را بیازارد، مرا آزرده است؟ و کسی‌ که مرا بیازارد، خدای متعال را آزرده است؟ و آن‌کس که پروردگار را آزار دهد، حق است برای خداوند که او را به‌دردناک‌ترین عذاب‌هایش در آتش جهنم بیازارد».

ای بریده! آیا تو داناتری یا پروردگار؟ آیا تو داناتری یا قاریان لوح محفوظ؟ آیا تو داناتری یا مالک رحم‌ها؟ بریده پاسخ داد: بدون تردید خداوند و قاریان لوح محفوظ و مالک رحم‌ها آگاه‌ترند. پیامبر فرمود: بریده! آیا تو داناتری یا نگهبانان علی‌بن ابی‌طالب؟ بریده پاسخ داد: قطعاً نگهبانان علی داناترند. پیامبر فرمود: پس چگونه او را تخطئه و سرزنش می‌کنی و به‌‌او دربارۀ کاری که انجام داده، ناروا می‌گویی! این جبرئیل است که از جانب نگهبانان علی علیه‌السلام به‌من خبر داده است، از روز ولادت علی علیه‌السلام تاکنون، هیچ خطایی از علی مشاهده نکرده‌اند؛ و این مالک ارحام است و به‌من گفته است، قبل از اینکه علی به‌دنیا بیاید – آن‌هنگام که در رحم مادرش مراحل رشد را می‌گذرانید – برایش نوشته‌اند که هیچ‌گاه از او خطایی سر نزند؛ و این قاریان لوح محفوظند، در شبی که من‌را به‌معراج بردند، به‌من خبر دادند، در لوح محفوظ یافته‌اند «علی از هر خطا و اشتباه مصون و مبرّا است». پس ای بریده! چگونه او را تخطئه می‌کنی در حالی‌که پروردگار دو جهان و فرشتگان مقرّبش او را بر صواب می‌دانند. ای بریده! دربارۀ علی چیزی بر خلاف حُسن و نیکویی مگو. همانا او، امیرمؤمنان و قسیم بهشت و جهنم است. او است که در قیامت به‌آتش می‌گوید: این شخص برای من و این شخص برای تو است …»[۱۱].

حدیث ارزشمندی که در ادامه می‌آید، شاهد دیگری است بر ارتباط ناگسستنی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با وصی و برادرش، علی علیه‌السلام و ناراحتی پیامبر أعظم از اندوه و رنج آن‌حضرت؛ زیرا امیرالمؤمنین می‌گوید: پیامبر خدا در حالی که موی خویش را با دست مبارک گرفته بود، خطاب به‌من فرمود:

«مَنْ آذَى شَعْرَةً مِنْكَ فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ، وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ»[۱۲]

«[ای على!] هر كسى به‌اندازۀ تار مويى تو را بيازارد، مرا آزرده است و هر كسى مرا آزرده باشد، پروردگارم را به‌خشم آورده است. پس لعنت پروردگار بر او باد».

–         آیات «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذينَ هُمْ …»

از جمله آیات قرآن کریم که موقعیت ممتاز و برجستۀ امیرالمؤمنین علیه‌السلام را از منظر ایمان مشخص می‌سازد، آیات اول تا یازدهم سورۀ مبارکۀ مؤمنون است[۱۳] که دربارۀ آن روایات ارزشمندی وارد شده است؛ همچون این روایت گران‌بها از امام کاظم علیه‌السلام:

«نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ وَ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ»[۱۴]

«[آیه] در حق رسول خدا، امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن و حسین صلوات‌الله علیهم أجمعین نازل شده است».

–         آیات امامت حضرت ابراهیم (ع)

در برخی از احادیث و روایات معصومین علیهم‌السلام، آیات نازل ‌شده دربارۀ حضرت ابراهیم علیه‌السلام نظیر آیۀ یکصدوبیست‌وچهارم سورۀ بقره[۱۵] بر درجه و مرتبۀ ایمانی حضرت علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام تطبیق شده است؛ شخصیت نورانی و مطهری که بر طبق آیۀ مبارکۀ تطهیر[۱۶] هیچ‌گاه آلودگی ‌شرک، انحراف، اشتباه و خطا به‌حریمش راه نیافته و حقیقت صراط مستقیم الهی است.

عبد‌اللّه‌بن مسعود در این‌زمینه از رسول خدا صلّى‌اللّه عليه و آله نقل می‌کند که حضرت فرمود:

«أَنَا دَعْوَةُ أَبِي إِبْرَاهِيمَ»

«من خواستۀ پدرم ابراهيم هستم».

ما سؤال کردیم: اى رسول خدا! شما چگونه خواستۀ پدرتان ابراهيم شده‌ايد؟ حضرت فرمود: خداوند عزّ و جل به‌ابراهيم وحى كرد كه تو را براى مردم، امام قرار مى‌دهم. ابراهيم از شادى در پوست خود نگنجيد و عرضه داشت: پروردگارا! آيا از فرزندانم نيز امامانى همچون من هستند؟ حق تعالی به‌او وحى كرد: اى ابراهيم! من به‌تو عهدی را که به‌آن وفا نکنم، عطا نمی‌کنم. ابراهیم پرسید: پروردگارا! آن‌عهدی كه برای من قرار نمی‌دهی، كدام است؟ خداوند فرمود: دربارۀ ستمكاران از فرزندانت با تو پيمان نمى‌بندم. ابراهیم گفت: خداوندا! از فرزندان من چه‌ کسی ستمكار است كه به‌پيمان تو دست نمى‌يابد؟ خداوند فرمود: كسى كه براى بتى سجده كرده باشد، هرگز او را به‌امامت برنمى‌گزينم و سزاوار نيست كه چنین شخصی، امام باشد. ابراهيم به‌درگاه پروردگار عرضه داشت:

«وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ * رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ‏»[۱۷]

«مرا و فرزندانم را از بندگى بت‌ها دور ساز. پروردگارا! آنان بسيارى از مردم را گمراه كردند».

پيامبر صلّى‌اللّه عليه و آله فرمود:

«فَانْتَهَتِ الدَّعْوَةُ إِلَيَّ وَ إِلَى أَخِي عَلِيٍّ، لَمْ يَسْجُدْ أَحَدٌ مِنَّا لِصَنَمٍ قَطُّ، فَاتَّخَذَنِيَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ عَلِيّاً وَصِيّاً»[۱۸]

«و اين خواسته به‌من و برادرم على ختم شد كه هيچ‌كدام از ما هرگز به‌بتى سجده نكرد. خداوند، از اين‌رو مرا پيامبر و على را وصىّ قرار داد».

از دیگر آیات قرآن کریم که دربارۀ ایمان راستین امیرالمؤمنین و ائمه علیهم‌السلام نازل شده، می‌توان به این آیات مبارکه استناد جست: آیۀ بیست‌و‌پنجم سورۀ بقره[۱۹]، آیۀ چهل‌و‌ششم سورۀ بقره[۲۰]، آیۀ هشتاد‌و‌دوم سورۀ بقره[۲۱]، آیۀ صد‌و‌بیست‌و‌یکم سورۀ بقره[۲۲]، آیۀ پنجاه‌و‌چهارم سورۀ مائده[۲۳]، آیۀ دوم سورۀ انفال[۲۴]، آیۀ بیست‌و‌پنجم سورۀ احزاب[۲۵]، آیۀ سی‌و‌دوم سورۀ فاطر[۲۶]، آیۀ چهاردهم سورۀ صف[۲۷]، آیۀ هفتم سورۀ بینه[۲۸]، آیۀ ششم سورۀ تین[۲۹].

[۱]. «أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»، توبه، ۱۹-۲۲

[۲]. تفسیر ثعلبی (دار احیاء التراث العربی-۱۴۲۲ ق)، ج۵، ص۲۰

[۳]. توبه، ۱۹

[۴]. تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۱۹۴

[۵]. بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۵

[۶]. توبه، ۲۰ – ۲۲

[۷]. بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۵

[۸]. احزاب، ۵۷ – ۵۸

[۹]. تفسیر قمی (دارالکتاب)، ج۲، ص۱۹۶

[۱۰]. احزاب، ۵۷ – ۵۸

[۱۱]. التفسیر المنسوب الی الامام العسکری علیه‌السلام، ج۱، ص۱۳۶

[۱۲]. شواهد التنزیل، ج۲، ص۶۸

[۱۳]. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ * وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ * وَ الَّذينَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ * وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاَّ عَلي‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ * فَمَنِ ابْتَغي‏ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ * وَ الَّذينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ * وَ الَّذينَ هُمْ عَلي‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ * أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ * الَّذينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فيها خالِدُونَ»، مؤمنون، ۱ – ۱۱

[۱۴]. تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة, ج۱, ص۳۴۹

[۱۵]. «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين» بقره، ۱۲۴

[۱۶]. احزاب، ۳۳

[۱۷]. إبراهيم، ۳۵ – ۳۶

[۱۸]. امالی (للطوسی)، ج۱، ص۳۷۸

[۱۹]. «وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» – شواهد التنزیل، ج۱، ص۹۶

[۲۰]. «الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ» – مناقب (لابن شهر آشوب)، ج۲، ص۹

[۲۱]. «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُونَ» – شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۱۷

[۲۲]. «الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْکِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ يُؤْمِنُونَ بِهِ» – کافی (الاسلامیه)، ج۱، ص۲۱۵

[۲۳]. «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ» – عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، ج۱، ص۲۸۸

[۲۴]. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» – تفسیر قمی، ج۱، ص۲۵۵

[۲۵]. «وَ کَفَي اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ الْقِتالَ» – تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۲۶۱ – تفسیر البرهان، ج۴، ص۴۳۴

[۲۶]. «وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ» – بحار الانوار، ج۴۱، ص۱۶

[۲۷]. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ» – تأویل الآیات، ج۱، ص۶۶۵

[۲۸]. «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» – شواهد التنزيل، ج۲، ص۴۵۹

[۲۹]. «إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ» –  بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۰۷

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.