۱۰-حلال و حرام/ زبان و دروغ (بخش دوم)
بیگمان وعدهی دروغ والدین به فرزندان، سرآغاز انحراف کودکان گشته و نتایج ناپسند و خطرناک آن در جوانی و بزرگسالی نمایان میشود و سرنوشت
*********************************************************
پدید آورنده: سید محمد شاهچراغی
دستهبندی: خطبه
حلال و حرام/ زبان و دروغ (بخش دوم)
ج – وعده دروغ
یکی دیگر از اقسام دروغ که متأسفانه شیوع فراوانی داشته و اشخاص زیادی را گرفتار خود نموده، وعده و قول کذب است؛ گناه و معصیتی که خداوند متعال و معصومین علیهمالسلام در صدد بر آمدهاند، با بیان هشدارهای متعدد، بشریت را از ابتلا به عواقب ویرانگر آن در امان بدارند.
آنچه در ادامه میآید، اشارهای است به جایگاه وعدهی صدق و ثمرات عدم توجه به آن و نیز بیان برخی دستورات درباره اجتناب از وعده کذب و دروغ.
وعدهی صدق
خداوند متعال در آیات متعدد قرآن کریم بر این امر تأکید نموده که به وعده و قول خود عمل میکند و بر سر آن باقی خواهد ماند و خلف وعده در کار پروردگار هستی نخواهد بود؛
«إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْميعادَ»[۱]
«قطعاً خداوند در وعده [خود] خلاف نمیکند.»
خصلت بایسته و پسندیدهای که رسولان الهی نیز خود را بهآن آراستهاند؛ چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم از آن خبر داده است:
«وَ اذْکُرْ فِي الْکِتابِ إِسْماعيلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِيًّا»[۲]
«و در کتاب از اسماعیل یاد کن، زیرا که او درست وعده و فرستادهای پیامبر بود.»
از نکات جالب در آیه شریفه، مقدم شدن ویژگی خوشقولی و وفای به عهد بر رسالت و نبوت این پیامبر الهی است که جایگاه ویژه و اهمیت وعدهی صدق را میرساند.
وجود این صفت ارزشمند در نهاد آدمی و توجه به آن، تا بدان اندازه مهم است که الگوی عابدان و ساجدان، حضرت علیبنالحسین علیهما السلام در مناجات با پروردگار، نسبت به خلف وعده در برابر خالق هستی، طلب عفو و بخشش نموده و عرضه میدارد:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ كُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ كُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِه»[۳]
«خدایا من از تو طلب بخشش میكنم، براى هر نذرى كه نمودم و هر وعدهاى كه دادم و هر عهدى كه بستم و به آن وفا نکردم.»
بر ایناساس اگر انسان وعدهای با خداوند، پیامبران، اولیاء الهی و مخلوقات پروردگار برقرار مینماید، باید بر طبق آن عمل کرده و خلافش را مرتکب نشود؛ زیرا همانگونه که از امیرالمؤمنین علیهالسلام روایت شده، وفای به عهد، نشانهی صداقت، بلکه برترین مراتب راستی و درستی محسوب میشود:
«أَفْضَلُ الصِّدْقِ الْوَفَاءُ بِالْعُهُود»[۴]
«با فضیلتترین راستی آن است که انسان به پیمانهای خویش عمل نماید.»
تکلیفی که خداوند متعال در اولین آیه از سورهی مبارکه مائده، مؤمنان را بدان فرا خوانده است:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»[۵]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، به قراردادها [ی خود] وفا کنید.»
مفسرین قرآن کریم همچون امینالاسلام طبرسی که «عقد» را گره زدن چیزی به چیز دیگر، به صورتی که به خودی خود باز نشود، معنا کردهاند، درباره تفاوت این کلمه با «عهد» گفتهاند: «در عقد، معناى اعتماد و بستن و گره زدن وجود دارد و حتماً ميان دو نفر، بسته مىشود، حال آنكه عهد، ممكن است مربوط به يك نفر باشد. مثلاً عهد كردم كه دود نكشم.»[۶] اگر چه مسلّم است که هر دو واژه شامل پیمانهایی که خداوند متعال از انسانها میگیرد تا عهدها و عقدهایی که در جوامع مختلف رواج دارد، شده و تمام عهدهای اعتقادی، امضایی و تأسیسی را در بر میگیرد.
عمل بر طبق وعده از اموری است که هیچ فردی بینیاز از رعایت آن نیست و ارتباط شخص با جامعه بر پایهی آن استوار میگردد، تا جایی که میتوان گفت: از اولین ملزومات هر اجتماع بهشمار رفته و ثمرات شیرین آن به یکایک افراد جامعه باز میگردد. این جایگاه ممتاز و مرتبهی خطیر سبب شده تا خداوند متعال در سورهی مبارکه صف نیز در خطابی به مؤمنان بفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ»[۷]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟»
توبیخ موجود در آیه شریفه بیانگر آن است، کسی حق بدقولی نسبت به دیگران – مسلمان و غیر مسلمان – را ندارد و نسبت به آن استثنایی یافت نمیشود؛ بدینخاطر هیچ فردی حق ندارد به خاطر قدرت و ثروتش از عهدی که با دیگران بسته سر باز زند و نیز هیچ حکومتی نمیتواند به بهانه مصالح ملی خود، از پیمانهایی که با کشورهای دیگر دارد، تخطی نموده و آنان را به استضعاف کشاند؛ بلکه همگان موظفند در هنگام بستن عهد با در نظر گرفتن توان و امکانات خویش، تصمیم به عمل بر طبق آن داشته و در صدد عمل بدان بر آمده و از طرح وعدههای پوچ و نامعتبر دوری ورزند و بدانند اگر از وفای به عهد سر باز زنند، عذرشان پذیرفته نخواهد بود و قولشان بیاعتبار میگردد؛ چنانکه امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«ثَلَاثَةٌ لَا عُذْرَ لِأَحَدٍ فِيهَا أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْن»[۸]
«در سه چیز، عذر کسی پذیرفته نیست، ادای امانت به نیکوکار و بدکار، وفای به عهد در برابر نیکوکار و بدکار، نیکی به پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بدکار.»
شناعت خُلف وعده
با وجود آیات و روایات کثیره که پیروان اسلام را به وفای به عهد فرا میخواند، متأسفانه برخی از مسلمانان به آسانی، عهد خویش را زیر پا گذاشته و خلافش را مرتکب میشوند؛ و چه بسا در صدد توجیه آن بر آمده و بگویند: اتفاق مهمی رخ نداده است! در حالیکه درباره منقصت خلف وعده، همچون ضرورت وفای به عهد، بیانات فراوانی وارد شده که از آن جمله میتوان به حدیث گهربار حضرت خاتم الأنبیاء صلیالله علیه و آله اشاره نمود که گرایش به آن را از علائم نفاق دانستهاند:
«ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ مُنَافِقا وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَف.»[۹]
«سه ویژگى است كه در هر كس باشد، منافق است؛ هرچند نماز بخواند و روزه بگیرد و گمان كند كه مسلمان است، اول اینكه هرگاه امین شمرده شود، خیانت در امانت كند، دوم اینكه هرگاه سخن بگوید، دروغ گوید و سوم اینكه هرگاه وعده دهد، خلف وعده نماید.»
درباره پلیدی خلف وعده در حدیثی دیگر از آنحضرت نیز آمده است:
«ويل لمن وعد ثمّ أخلف! ويل لمن وعد ثمّ أخلف! ويل لمن وعد ثمّ أخلف»[۱۰]
«وای برکسی که وعده داد و سپس خلاف کرد، وای بر کسی که وعده داد و سپس خلاف کرد، وای بر کسی که وعده داد و سپس خلاف کرد.»
بهکارگیری واژه ویل – چاهی در جهنم – که کلمهای برای تقبیح، سرزنش و افسوس است، همانگونه که در بخش قبل[۱۱]بهنقل از کتاب قاموس قرآن، مطرح شد و در سوره مبارکه هُمَزه بهکار رفته است:
«وَيْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ »[۱۲]
«وای بر هر بدگوی عیبجویی»
نشاندهنده وقوع عمل ناپسندی است که نگرانی و افسوس پیامبر صلواتالله علیه و آله نسبت به سرنوشت انجامدهندهی آن را در پی داشته است. نکتهی دیگری که از حدیث شریف استفاده میشود و تأکید بر رذالت خلف وعده است، تکرار سهباره آن است که مخاطب را متوجه فرجام مُهلک شکستن عهد و تأخیر در آن مینماید. مشکلی که در معاملات و قراردادها رواج داشته و بسیاری از کسبه، صنعتگران و تجار با امروز و فردا کردنهای بیمورد، خود را گرفتار عواقب آن میسازند؛ بهگونهای که حضرت رسول صلیالله علیه و آله در حدیث شریف ذیل نیز نسبت به آن هشدار میدهند:
«وَيْلٌ لِصُنَّاعِ أُمَّتِي مِنَ الْيَوْمَ وَ غَداً»[۱۳]
«وای بر صنعت گران امتم از امروز و فردا (کردنشان)»
علامه طباطبایی رضوانالله علیه که خلف وعده را بر اساس سخنان معصومین علیهمالسلام، علامت نفاق میداند، در اینزمینه نکتهای را متذکر گردیده که توجه بدان ضروری است:
«اينكه انسان چيزى را بگويد كه بدان عمل نمىكند، غير از آن است كه عمل نكند به آنچه كه گفته است (گاهى مىشود كه انسان موفق نمىشود بدانچه قبلا گفته عمل كند، و يا رسماً خلف وعده مىكند، و گاه مىشود كه از اول كه وعده مىدهد، بناى عمل نكردن به آن را دارد، اين قسم دوم، نفاق است، نه اولى) چون قسم اول ناشى از ضعف اراده و سستى همت است كه البته خود يكى از رذائل اخلاقى و منافى با سعادت نفس انسانى است، چون خداى تعالى سعادت نفس بشر را بر اين اساس تأمين نموده كه به اختيار خود اعمال خير كند و حسناتى كسب نمايد، و كليد كسب اين حسنات، داشتن عزم راسخ و همت بلند است، و اگر ديديم كسى وعده مىدهد ولى در مقام عمل سست مىشود، و خلف وعده مىكند، مىفهميم كه مردى سست عنصر و ضعيفالإراده است، و از چنين انسانى اميد خير و سعادت نمىرود.»[۱۴]
لزوم وفای به عهد در قبال فرزندان
اولیاء الهی علیهمالسلام ضمن سفارش انسانها به اجتناب از دروغ و حفظ زبان در مواجهه با بستگان و دوستان و هنگام کسب و کار و برخورد با منافع و مضار و نیز تأکید بر ضرورت چرخش زبان بر محور صدق، بهمنظور عدم خروج از مسیر صداقت و تحقق خلف وعده، به پدران و مادران سفارش کردهاند، بهگونهای رفتار نمایند که در محیط خانه مروّج دروغ نباشند و خردسالان از عمل باطل آنان کذب را نیاموزند؛ زیرا کودکان بهآسانی، زشتیها را از رفتار و کردار والدین فرا گرفته و سرمشق خود میسازند. بر این اساس اگر پدر و مادر به کودک خویش وعدهای میدهند، باید بدان پایبند بوده و اجازه ندهند تا در جان کودک، امکان تخلف از قول و قرار، نهادینه شده و دروغگویی را ممکن و مجاز بشمارد.
در اینباره عبدالله بن عامر، حدیثی را از نبی مکرم صلواتالله علیه و آله نقل میکند که بسیار آموزنده است. او میگوید:
«دَعَتني اُمِّي يَوما و رسولُ اللّه ِصلىالله عليه و آله قاعِدٌ في بَيتِنا فقالت: ها تَعالَ اُعطِكَ فقالَ لها رسولُ اللّه ِ صلىالله عليه و آله: ما أرَدتَ أن تُعطِيَهُ؟ قالت: أرَدتُ أن اُعطِيَهُ تَمرا فقالَ لَها رسولُ اللّه ِ صلىالله عليه و آله: أما إنّكِ لو لم تُعطِهِ شيئا كُتِبَت علَيكِ كِذبَةٌ»[۱۵]
«روزى مادرم مرا فرا خواند، در حالیکه رسول خدا صلىالله عليه و آله در خانهی ما حضور داشت. مادرم مرا صدا زده و گفت: بيا تا به تو [چيزى] بدهم. رسول خدا صلىالله عليه و آله فرمودند: مىخواهى چه چیز به او بدهى؟ مادرم گفت: مىخواهم خرمايى به او بدهم. رسول خدا صلىالله عليه و آله فرمودند: بدان! اگر چيزى به او ندهى، يك دروغ برايت نوشته مىشود.»
از آنحضرت صلیالله علیه و آله همچنین نقل شده است:
«إنّ الكذبَ لا يَصلَحُ مِنهُ جِدٌّ و لا هَزلٌ و لا أن يَعِدَ الرجُلُ ابنَهُ ثُمّ لا يُنجِزَ لَهُ إنّ الصِّدقَ يَهدي إلَى البِرِّ و إنَّ البِرَّ يَهدي إلَى الجَنَّةِ و إنّ الكذبَ يَهدي إلَى الفُجورِ و إنّ الفُجورَ يَهدي إلَى النّارِ»[۱۶]
«همانا کذب، جدّى و شوخىاش درست نیست؛ و سزاوار نمیباشد كه مرد به فرزند خود وعدهاى دهد و به آن عمل نكند. همانا راستگويى به نيكى رهنمون مىشود و نيكى به بهشت هدايت مىكند و دروغ به معصيت و انحراف [از حق] مىكشاند و معصيت و انحراف نیز به آتش رهنمون مىشود.»
بیگمان وعدهی دروغ والدین به فرزندان، سرآغاز انحراف کودکان گشته و نتایج ناپسند و خطرناک آن در جوانی و بزرگسالی نمایان میشود و سرنوشت آنان را دستخوش تغییرات نامیمون میسازد. از حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام در اینباره روایت شده که فرمودند:
«إِذَا وَعَدْتُمُ الصِّغَارَ فَأَوْفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ يَرَوْنَ أَنَّكُمْ أَنْتُمُ الَّذِينَ تَرْزُقُونَهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْضَبُ بِشَيْءٍ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ. »[۱۷]
«هرگاه به كودكان وعده داديد، بدان عمل كنيد؛ زيرا آنان تصور مىكنند، شما به آنها روزى مىدهيد؛ و همانا خداوند به اندازهاى كه براى زنان و كودكان خشم مىگيرد، براى چيز دیگر به خشم نمىآيد.»
هفتمین پیشوای مؤمنان، عمل بر طبق وعدهای که به فرزندان داده شده را از دو منظر دارای اهمیت میدانند. جهت اول اینکه چون مراحل خداشناسی کودک، کامل نشده، پدر و مادر را روزی دهنده خویش میبیند و اگر والدین قولی را به او بدهند و بدان عمل نکنند، تأثیر سوء در جان او خواهد گذاشت؛ بلکه چهبسا در روزیرسانی و رحمانیت خدای متعال نیز شک نموده و خلف وعده را ممکن بشمرد، زیرا در نگاه او، اولین رزاق، بدقول بوده است. نکتهی دیگری که باید در روایت امام کاظم علیهالسلام بدان توجه نمود، غضب و خشم خداوند متعال از ناراحتی کودکان و زنانی است که مورد اذیت و آزار و بیمهری قرار گرفتهاند.
بر همین اساس مرحوم محمد تقی فلسفی رضوانالله علیه پس از تأکید بر اهمیت رعایت وفای به عهد در محیط خانه و اثر مستقیم آن در تربیت کودکان میگوید:
«برای اینکه وفا به عهد در جامعه إحیا شود و تمام طبقات، خود را در انجام این وظیفهی انسانی مسئول بدانند، لازم است از دوران کودکی، از زمانی که اطفال معنی وعده و عهد را درک میکنند با این سجیّهی انسانی تربیت شوند و این درس را قولاّ و عملاً فرا گیرند تا در روان آنان بهصورت ملکهی ثابتی مستقر شود. باید کودکان را طوری پرورش داد که از اول زندگی، وفا به عهد را از وظایف قطعی و غیر قابل اجتناب خود بدانند … در خانوادهای که پدر و مادر بر وعدههای خود وفا دارند، عهدشکنی نمیکنند، کودک را فریب نمیدهند، طبعاً کودکان در آن خانواده با سجیهی وفا به عهد تربیت میشوند.»[۱۸]
[۱]. آل عمران/ ۹
[۲]. مریم/۵۴
[۳]. بحار الانوار، ج۸۷، ص۱۷۷
[۴]. غرر الحکم و درر الکلم، ص۱۹۴
[۵]. مائده/ ۱
[۶]. ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج۶، ص۱۸۱
[۷]. صف/ ۲
[۸]. بحار الانوار، ج۷۲، ص۹۲
[۹]. کافی(الاسلامیه)، ج۲، ص۲۹۱
[۱۰]. نهج الفصاحه، ص۵۷۸
[۱۱]. مقالهی «زبان و دروغ» (بخش اول).
[۱۲]. هُمَزَه/ ۱
[۱۳]. وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۲۰
[۱۴]. ترجمه الميزان، ج۱۹، ص۴۲۱
[۱۵]. میزان الحکمه (همراه با ترجمه)، ج۱۱، ص۵۱۲۸، روایت ۱۷۴۲۱
[۱۶]. میزان الحکمه (ترجمه حمیدرضا شیخی)، ج۱۱، ص۵۱۲۶، روایت۱۷۴۱۵
[۱۷]. بحار الانوار، ج۱۰۱، ص۷۳
[۱۸]. کودک از نظر وراثت و طبیعت، فلسفی، محمد تقی، بخش دوم، ص۲۴-۲۳
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!