زادراه/ مسیر پارسایی(بخش دوم)
از نیازها و احتیاجات ضروریِ سالک مسیر پرهیزکاری، وجود راهنمایی است که ضمن آشنایی با مسیر، طلایهدار و پیشگام راه تقوا باشد، چراکه عبور از این مسیر دشوار و پر گردنه، بدون هادی و راهنما ممکن نخواهد بود. بدین جهت خداوند سبحان…
*****************************************************************************
پدیدآورنده: سید محمد شاهچراغی
دستهبندی: خطبه
زادراه/ مسیر پارسایی(بخش دوم)
نقشهی مسیر
انسانها بهمنظور حرکت پیوسته و صحیح به سوی اهداف بلند زندگی و در امان ماندن از خطرات و آفات پیش ِ روی خود، نیازمند نقشهی جامع و دقیقی هستند که راه را به ایشان نشان داده، موانع را گوشزد نماید و ایمنترین مسیر را مشخص سازد. سالکان مسیر تقوا و پرهیزکاری نیز از این قانون، مستثنا نبوده و به نقشه و برنامهای جامع و هدفمند برای رسیدن به قلهی رفیع پارسایی و پرهیزکاری محتاج هستند که خداوند متعال با نزول قرآن کریم به این نیاز ضروری پاسخ داده است. این نقشه و برنامهی پیراسته از عیب و نقص، بر قلب رسول گرامی اسلام صلواتالله علیه و آله فرود آمده و از سوی آن شخصیت بینظیر تاریخ نیز معصومانه در اختیار جامعهی بشری قرار گرفته تا به ارائهی تصویری گویا و روشن از مظاهر تقوا و فجور و آثار مترتب بر این دو بپردازد.
بر اساس تحقیقات انجام گرفته، واژهی تقوا و مشتقات آن، بیش از دویست بار در این کتاب الهی و معجزهی جاوید، مطرح و مورد سفارش قرار گرفته است. قرآن کریم، گاه در آیات خود به ارائهی هدف صحیح و چشمانداز جامع پرهیزکاران میپردازد و آنان را از اهداف کوتاه و کمارزش برحذر میدارد؛
«قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى»[۱]
«بگو: برخوردارى دنيا اندك و ناچيز است و براى كسى كه تقوا پيشه كند، آخرت بهتر است.»
و گاه بهمنظور تقویت هرچه بیشتر اهل تقوا و پرهیزکاری، به معرفی پیوندهای مکمل و پیوستهای متمم تقوا اشاره مینماید؛
«لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيم»[۲]
«براى نيكوكاران و پرهيزكارانِ آنها، پاداش بزرگى است.»[۳]
در برخی از آیات نورانی قرآن کریم نیز به عوامل دستیابی آموزهی ارزشمند تقوا اشاره شده تا علاقهمندان با اسباب تحصیل آن آشنا گردند؛
«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»[۴]
«اى مردم! پروردگارتان كه شما و پيشينيان شما را آفريد، پرستش كنيد تا اهل تقوا شويد.»
در برخی موارد، بررسی موانع[۵] پیش روی سالکان راه تقوا و خویشتنداری مطرح شده و راه نجات و رهایی از این موانع بازگو میشود؛
«إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون»[۶]
«همانا كسانى كه تقوا پيشه كردهاند، هرگاه وسوسههاى شيطانى به آنان نزديك شود، متوجّه مىشوند و خدا را ياد مىكنند، پس آنگاه بينا مىگردند.»
چنانکه در آیاتی از قرآن به آثار و نتایج این فضیلت ارزشمند اشاره میشود؛ فواید و ثمرات بسیار مهم و سرنوشتسازی که جز در سایهی تقوا و پرهیزکاری، نصیب و روزی آدمی نخواهد شد؛
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم»[۷]
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر تقواى الهى پيشه كنيد، خداوند برايتان فرقانی (قوّهى شناخت حقّ از باطل) قرار مىدهد و بدىهایتان را از شما مىپوشاند و شما را مىآمرزد؛ و خداوند صاحب فضل و بخشش بزرگ است.»[۸]
یا این آیهی مبارکه که فلاح و رستگاری را ثمرهی تقوا معرفی میکند؛
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[۹]
«از خدا پروا كنيد، تا شايد رستگار شويد.»
همانطور که در این نقشهی هدایت، از متعلقات تقوا و پرهیزکاری سخن بهمیان آمده و بهمراتب تقوا و خویشتنداری اشاره شده است؛
«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَة»[۱۰]
«پس از آتشى كه هيزمش مردم (گناهكار) و سنگها هستند و براى كافران مهيّا شده، بپرهيزيد.»
و نیز این آیهی مبارکه،
«وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ»[۱۱]
«و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى از عذاب خدا را از كسى دفع نمىكند و هيچ شفاعتى از كسى پذيرفته نمىشود و از كسى غرامت و بدلى گرفته نشود و يارى نخواهند شد.»
همچنین آیهی شریفهی ذیل:
«وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصيبَنَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّة»[۱۲]
«و بترسيد از فتنهاى كه تنها دامنگير ستمگران شما نمىشود.»
در این کتاب مقدس، با شمارش امتیازات راه تقوا و پارسایی، به انگیزهبخشی جهت حرکت در این مسیر نیز توجه شده است؛
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ»[۱۳]
«و از خدا بپرهيزيد و بدانيد كه خداوند با پرهيزکاران است.»
آیاتی از کتاب آسمانی در بیان شرایط سلوک مسیر تقوا و پارسایی نازل گشته و پیشنیاز پرهیزکاری و خویشتنداری را مورد اشاره قرار داده است؛
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ»[۱۴]
«و از خدا بپرهيزيد، اگر ايمان داريد.»
آیاتی از قرآن کریم نیز به بیان نشانههای تقوا و راههای شناسایی این فضیلت مهم پرداخته است؛
«وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب»[۱۵]
«و هر كس نشانههای خدا را گرامى بدارد، پس همانا اين عمل، از تقواى دلهاست.»
و مهمتر از همه، آیاتی است که به معرفی پرهیزکاران و بیان اصلیترین شاخصههای سالکان مسیر تقوا پرداخته است؛
«وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى * الَّذي يُؤْتي مالَهُ يَتَزَكَّى»[۱۶]
«ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهند شد؛ همان كه مال خود را مىبخشد، تا پاك شود.»
این آیات و نظایر آن و نیز موضوعات متنوع مطرح شده، همه حکایت از نقش محوری قرآن کریم در معرفی راه تقوا و پرهیزکاری دارد تا به عنوان نقشهای جامع و مطئمن برای رسیدن به غایت نهایی در مسیر پارسایی شناخته شود، از اینرو خداوند متعال در نخستین آیات سورهی مبارکهی بقره، قرآن را، تنها سبب هدایت و راهنمایی پرهیزکاران دانسته و میفرماید:
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين»[۱۷]
«اين كتابى كه پیشتر وعدهی آن را داده بوديم، هيچگونه شك و تردیدى در آن نيست و راهنماى پرهيزکاران است.»
همچنانکه در آیاتی، این معجزهی بلیغ رسول خدا صلواتالله علیه و آله را مایهی روشنگری، پندآموزی و یادآوری اهل تقوا معرفی کرده است؛
«هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقينَ»[۱۸]
«اين قرآن، براى همهى مردم بيانى روشنگر بوده، ولى براى پرهیزکاران، وسيلهى هدايت و پندآموزى است.»
و نیز این آیهی شریفه:
«وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ»[۱۹]
«همانا اين قرآن براى اهل تقوا مایهی تذكّر است.»
در سورهی مبارکهی مریم، این کتاب آسمانی را مایهی تبشیر پرهیزکاران دانسته و خطاب به حضرت رسول اکرم صلواتالله علیه و آله میفرماید:
«فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا»[۲۰]
«پس همانا قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را به وسيلهى آن بشارت دهى و مردم ستيزهجو را بدان هشدار دهى.»
از نظر نباید دور داشت که تأکید بر روشنگری، یادآوری و هدایتگری قرآن کریم برای اهل تقوا، خود نشانهی دیگری از بهرهمندی اهل تقوا از این کتاب هدایت بهحساب میآید.
بر این اساس میتوان از معجزهی همیشه جاوید پیامبر اکرم صلّیالله علیه و آله بهعنوان نقشهی راه تقوا یاد کرد تا یکایک پرهیزکاران با برخورداری از معارف آسمانی آن، در کنار بهرهبرداری از سخنان حکیمانه و دلسوزانهی معصومین علیهمالسّلام، از این مسیر پر افت و خیز به سلامت عبور کرده و به مقصد نهایی آفرینش بار یابند.
راهنمای مسیر
از نیازها و احتیاجات ضروریِ سالک مسیر پرهیزکاری، وجود راهنمایی است که ضمن آشنایی با مسیر، طلایهدار و پیشگام راه تقوا باشد، چراکه عبور از این مسیر دشوار و پر گردنه، بدون هادی و راهنما ممکن نخواهد بود. بدین جهت خداوند سبحان در جمع پارسایان و تقواپیشگان، افراد برگزیدهای را به عنوان مشعل هدایت و پرچمدار صحنهی پرهیزکاری قرار داده تا با رفتار و گفتار حکیمانهی خویش، به ارشاد و هدایت سالکان طریق و دستگیری از افتادگان راه بشتابند. بر این اساس، پیشوایان معصوم علیهمالسّلام از سوی پروردگار متعال بهعنوان چراغ فروزان و درخشان راه تقوا برگزیده میشوند و مسئولیت این امر خطیر بر عهدهی ایشان قرار میگیرد؛ چنانکه در آغاز یکی از زیارات جامعهی امامان هدایت علیهمالسّلام آمده است:
«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَادَةَ الْمُتَّقِين»[۲۱]
«سلام بر شما ای پیشوایان اهل ایمان و ای آقایان اهل تقوا.»
البته در این جمع پاک و مطهّر، حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام از جایگاهی ممتاز و ویژه برخوردار است، چرا که رسول گرامی اسلام صلّیالله علیه و آله در ماجرای غدیر و نصب جانشین خویش، از آنحضرت به عنوان پیشوای پرهیزکاران یاد کردهاند:
«إِنَّهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ …»[۲۲]
«همانا علیبن ابیطالب امیر مؤمنان و پیشوای پرهیزکاران است…»
آنحضرت صلواتالله علیه و آله در تفسیر آیهی هفتاد و چهارم سورهی مبارکهی فرقان نیز با تبیین مقصود خداوند متعال از «امامالمتّقین» در این آیهی نورانی، میفرمایند:
«قُلْتُ لِجَبْرَئِيلَ يَا جَبْرَئِيلُ … «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» وَ مَنْ لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ»[۲۳]
«از جبرئیل سؤال کردم: منظور از پیشوای پرهیزکاران در آیه «و ما قرار دادیم برای پرهیزکاران، امام» کیست؟ پاسخ داد: علیبن ابیطالب.»
ورع و تقوای بیهمتای امیر مؤمنان علیهالسّلام، حتی بزرگان اهل سنت را واداشته تا با اعتراف به مقام و منزلت ایشان، حضرت را «امام المتّقین» بدانند؛ چنانکه عبدالرحمن الشّرقاوی نویسنده و ادیب معاصر و اندیشمند برجستهی اهل سنت در کشور مصر، کتابی را با نام «الإمام علی، امامالمتّقین» در دو مجلد تألیف مینماید و رهبر مراکشی اهل تسنن در آفریقا کتابی را با نام «علی، إمامالعارفین» به رشته تحریر در میآورد که با وجود تلاش فراوان سردمداران نحلهی منحوس وهابیت و تهیهی چهل کتاب در ردّ آن، نتوانستهاند پاسخی بر مطالب ارزشمند این کتاب ارائه نمایند.
زهد و پارسایی آن اسوه و مقتدای تقوا و پرهیزکاری، از چنان مرتبتی برخوردار است که در برابر پیشنهاد رشوه اشعث بن قیس، در نکوهش دنیا و وابستگی به آن میفرماید:
«وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ وَ إِنَّ دُنْيَاكُمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا»[۲۴]
«به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست، به من بدهند تا خدا را نافرمانى كنم كه بهناروا پوست جویى را از مورچهاى بگيرم، چنين نخواهم كرد! و همانا اين دنياى آلودهی شما نزد من از برگ جويده شده ملخ، پستتر است.»
بهراستی سزاوار و شایسته است تا جهان آفرینش در برابر شکوه و جلال امیرالمؤمنین علیهالسّلام سر تعظیم فرود آورده و با باور بهاین حقیقت که فرزند ابوطالب علیهالسلام، امامالمتّقین و پیشوای پرهیزکاران است، به سیرهی نورانی آن شخصیت بینظیر تاریخ، تأسی نموده و رفتار عملی خویش را به سلوک درسآموز حضرتش نزدیک سازد؛ خواستهای که امام علیهالسلام در نامه به عثمان بن حنیف – استاندار بصره – به آن سفارش نمودند:
«أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد»[۲۵]
«آگاه باش! هر پيروى را امامى است كه به او اقتدا مىكند و از نور دانشش روشنى مىگيرد، آگاه باش! امام شما از دنياى خود به دو جامهی فرسوده و دو قرص نان رضايت داده است، بدانيد كه شما توانايى چنين كارى را نداريد، امّا با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى، مرا يارى دهيد.»
تقوا در بیان امامالمتقین
تأکید فراوان واژه و آموزهی تقوا در سخنان حکیمانهی حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام سبب شده تا پس از قرآن کریم و در مقایسه با سایر پیشوایان معصوم علیهمالسلام، بیشترین روایات مرتبط با تقوا در کلمات نورانی آن امام همام باشد؛ از اینرو تنها در کتاب غررالحکم و دررالکلم اثر محدث بزرگ مرحوم عبدالواحد آمدی تمیمی دویست و نوزده روایت از آنحضرت دربارهی تقوا و پرهیزکاری، نقل شده و بهیادگار مانده است.
دلیل این کثرت و فراوانی نیز شاید همین جهت باشد که حضرت، پیشوای پرهیزکاران است و در هدایت و راهنمایی مردم به سر منزل تقوا و پرهیزکاری، نقش راهبری را ایفا میکند، یا اینکه انحطاط جامعهی نو بنیاد اسلامی پس از رحلت رسول خدا صلّیالله علیه و آله و انحراف مسلمانان از حقیقت دین و آموزههای اصیل آن، تأکید و تکرار درس مهم تقوا در کلام امیرالمؤمنین علیهالسّلام را سبب گردیده است؛ چراکه پس از غصب خلافت، در مدت حدود بیستو پنج سال دوری امیرالمؤمنین از حکومت و بیتوجهی مسلمانان نسبت به دستورات رسول گرامی اسلام صلواتالله علیه و آله، ظلم فراوانی به حکومت اسلامی و پیشوای مسلمانان روا داشته شد و پس از خلافت ظاهری آن حضرت نیز خباثتها و شیطنتهای گسترده معاویه و عمّال وی نسبت به آن حضرت و پیروان راستینشان ادامه یافت.
خطبهی متقین
از برجستهترین فرمایشات نورانی حضرت علی علیهالسّلام پیرامون تقوا و پرهیزکاری، خطبهی یکصد و نود و سوم نهجالبلاغه میباشد که به خطبهی متّقین شهرت یافته است. این خطبه، در پاسخ به سؤال یکی از یاران آن حضرت به نام همّام ایراد شده است که از ایشان خواسته بود تا او را موعظه نموده و اوصاف پرهیزکاران را برایش بیان نمایند؛ اما از آنجا که همّام از پاسخ اجمالی ایشان قانع نشد، امیرالمؤمنین علیهالسلام در بیانی مبسوط و رسا به تبیین نشانههای اهل تقوا پرداختند و بیش از یکصدو ده صفت از اوصاف پرهیزکاران را بیان نمودند. اگر چه در پایان سخنان حضرت، وقتی همّام دریافت، این نشانهها و ویژگیها بهدرستی و راستی در او نیست، فریاد برآورده، جان بهجان آفرین سپرد. حضرت نیز فرمودند:
«أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْه ثُمَّ قَالَ أَ هَكَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا»[۲۶]
«سوگند به خدا من از اين پيشآمد بر همّام مىترسيدم. آنگاه گفتند: پندهاى رسا با آنان كه پذيرندهی آن هستند، چنين مىكند.»
بهیقین تنها امیرمؤمنان علیهالسّلام و سایر پیشوایان معصوم علیهمالسّلام هستند که در بردارنده مجموع این صفات ارزنده بوده و حقیقت تقوا و پرهیزکاری در وجود پاک و نورانیشان تجلی یافته است، بهویژه آنکه برخی از علائم پرهیزکاران که در این خطبه ذکر شده، منحصر در ذوات مقدس معصومین علیهمالسّلام است و دیگران را از آن بهرهای نیست که از آن جمله میتوان به این صفت مهم اشاره کرد؛
«أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا»[۲۷]
«دنيا مىخواست آنها را بفريبد، امّا ایشان عزم دنيا نكردند.»
در طول تاریخ، جز امیرالمؤمنین علیهالسّلام و دیگر معصومین علیهمالسّلام، کسی را نمیتوان یافت که مظاهر دنیوی به دنبالش آمده، اما او فریب نخورده و آنرا نپذیرفته باشد و با انصراف و رویگردانی از لذات مادی زندگی، دنیا را سه طلاقه کرده و در مواجههی با آن همچون علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرموده باشد:
«يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا إِلَيْكِ عَنِّي أَ بِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ لَا حَانَ حِينُكِ هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيه»[۲۸]
«اى دنيا! اى دنيا! از من دور شو، آيا براى من خودنمايى مىكنى؟ يا شيفتهی من شدهاى تا روزى در دل من جاى گيرى؟ هرگز، مبادا؛ غير من را بفريب كه مرا در تو هيچ نيازى نيست، همانا تو را سه طلاقه كردهام، تا بازگشتى به سوی تو نباشد.»
[۱]. نساء/ ۷۷
[۲]. آلعمران/ ۱۷۲
[۳]. مبحث پیوندها و پیوستهای تقوا، در مقالات گذشته به صورت مشروح بیان گردید.
[۴]. بقره/ ۲۱
[۵]. بررسی عوامل تحصیل تقوا و موانع پرهیزکاری، در ادامهی مبحث مسیر پارسایی خواهد آمد.
[۶]. اعراف/ ۲۰۱
[۷]. انفال/ ۲۹
[۸]. مبحث ثمرات تقوا، در مقالات گذشته به صورت مشروح مطرح گردیده است.
[۹]. آلعمران/ ۱۳۰
[۱۰]. بقره/ ۲۴
[۱۱]. بقره/ ۴۸
[۱۲]. انفال/ ۲۵
[۱۳]. بقره/ ۱۹۴
[۱۴]. مائده/ ۵۷
[۱۵]. حج/ ۳۲
[۱۶]. اللیل/ ۱۷-۱۸
[۱۷]. بقره/ ۲
[۱۸]. آلعمران/ ۱۳۸
[۱۹]. الحاقه/ ۴۸
[۲۰]. مريم/ ۹۷
[۲۱]. المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۲۹۳
[۲۲]. بحار الأنوار، ج۳۷، ص۱۱۵
[۲۳]. تفسير فرات الكوفي، ص۲۹۵
[۲۴]. نهجالبلاغه، ص۳۴۷
[۲۵]. نهجالبلاغه، ص۴۱۷
[۲۶]. نهجالبلاغه، ص۳۰۶
[۲۷]. نهجالبلاغه، ص۳۰۴
[۲۸]. نهجالبلاغه، ص۴۸۰
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!