بهترین دوستانتان کسی است که عیوب شما را هدیه کند

دنیای جوان/ تصمیم‎‌ها (دوستان)

نقش ویژه دوستان در سعادت و ضلالت انسان سبب شده تا معصومین علیهم‌السلام به‌منظور در امان ماندن مؤمنان از خطرات مهلک آن، به ویژگی مهم دیگری در زمینه‌ی انتخاب دوست رهنمون شوند که توجه همگان و به‌طور خاص جوانان را می‌طلبد. این بزرگواران در…

********************************************************************

پدید آورنده: سید علی شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

دنیای جوان/ تصمیم‎‌ها (دوستان)

تکیه‌گاه در مشکلات و گرفتاری‌ها، استفاده از فکر و اندیشه، رهایی از تنهایی و عواملی دیگر از این‌قبیل، آدمی را به برقراری ارتباط با اطرافیان وادار می‌سازد؛ ارتباط و پیوندی که در شکل‌گیری شخصیت انسان، به‌مانند نقش ممتاز خانواده، محیط تحصیل و اجتماع، تأثیری ماندگار برجای می‌گذارد، بدان‌گونه که در متون دینی، شناخت شخصیت هر فرد، منوط به شناخت دوستان او می‌گردد؛ نظیر این روایت امام صادق علیه‌السلام که از نبی مکرم صلوات‌الله علیه و آله نقل نموده‌اند:

 «الْمَرْءُ عَلَى‏ دِينِ‏ خَلِيلِهِ‏ وَ قَرِينِهِ»[۱]

«انسان بر دین دوست و هم‌نشین‌اش است.»

آن‌حضرت صلوات‌الله علیه و آله در حدیثی دیگر نیز می‌فرمایند:

«إِنَّمَا مَثَلُ الْجَلِيسِ‏ الصَّالِحِ‏ وَ جَلِيسِ السَّوْءِ كَحَامِلِ الْمِسْكِ وَ نَافِخِ الْكِيرِ فَحَامِلُ الْمِسْكِ إِمَّا أَنْ يُحَدِّثَكَ وَ إِمَّا أَنْ تَبْتَاعَ مِنْهُ وَ إِمَّا أَنْ تَجِدَ مِنْهُ رِيحاً طَيِّبَةً وَ نَافِخُ الْكِيرِ إِمَّا أَنْ يُحْرِقَ ثِيَابَكَ وَ إِمَّا أَنْ تَجِدَ رِيحاً خَبِيثَة»[۲]

«همانا مَثل هم‌نشین خوب و بد، مانند عطار و آهن‌گر است. زیرا حامل عطر یا با تو هم‌سخن می‌شود، یا تو از او خرید می‌کنی و یا از بوی عطرش دریافت می‌کنی و اما آهن‌گر با دمیدن در دَم، لباست را می‌سوزاند و یا از بوی بد دَم به تو می‌رسد.»

بهترین دوستان

انسان اگر چه در انتخاب پدر، مادر، خواهر، برادر، اقوام، مکان و یا زمان ولادت خود دخالتی ندارد و مجبور به پذیرش شرایط و زندگی بر اساس آن است، اما با حکم عقل و شرع در انتخاب همسر و دوستان خویش آزاد است و می‌تواند از بین گزینه‌های متعدد، شخص یا اشخاص مورد نظرش را برگزیند؛ البته این انتخاب هم‌چون دیگر انتخاب‌های آدمی، مسؤولیت و تکلیف را برایش به‌دنبال می‌آورد و نیاز به پاسخگویی در برابر آن را قطعی می‌سازد.

اهمیت نقش دوستان در رسانیدن آدمی به قله‌ی عزت و سربلندی و یا سقوط در ورطه‌ی نابودی و هلاکت، سبب شده تا بررسی جایگاه دوست و ویژگی‌های دوستان در اسلام مورد توجه فراوان باشد، بدین خاطر در این بخش از سلسله مباحث «دنیای جوان» به بیان مطالبی پیرامون صفات‌ دوستان خوب و نیز ملازمان بد به‌عنوان یکی از انتخاب‌های مهم در زندگی آدمی اشاره می‌شود.

  • یاری‌رسان در مسیر بندگی

از مهم‌ترین ویژگی‌های رفیق شفیق، اعانت و همراهی در مسیر بندگی پروردگار متعال است. دوست خوب، کسی است که با یاد خداوند متعال، دوستی را بنیان نهاده، آدمی را از زشتی‌ها و پلیدی‌ها بازداشته و او را در مسیر رضایت الهی ثابت‌قدم نگه می‌دارد؛ خصلت ارزشمندی که رسول اعظم صلی‌الله علیه و آله نسبت به آن می‌فرمایند:

«خَيْرُ إِخْوَانِكَ‏ مَنْ‏ أَعَانَكَ‏ عَلَى‏ طَاعَةِ اللَّهِ‏ وَ صَدَّكَ عَنْ مَعَاصِيهِ وَ أَمَرَكَ بِرِضَاه‏»[۳]

«بهترین دوستانت کسی است که تو را در بندگی خدا کمک کند و از گناهان بازداشته و به رضایت خدا سفارش و فرمان دهد.»

همان‌گونه ‌که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کلام دلنشین خویش بر آن تأکید می‌نمایند؛

«خيرُالإخْوانِ مَن كانتْ في اللّه مَودّتُهُ»[۴]

«بهترین یاران آن است که دوستی‌اش در راه خدا باشد.»

نشست و برخاست با کسی‌ که انسان را به‌یاد خداوند متعال می‌اندازد، علاوه بر این‌که آسودگی، سربلندی و موفقیت در دنیا را برای آدمی به ارمغان می‌آورد، فلاح و رستگاری آخرت را نصیب او می‌سازد. واقعیتی که در پاسخ حضرت عیسی علیه‌السلام به حواریون نیز مطرح شده است؛

«قَالَ الْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى ع يَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ‏ يُذَكِّرُكُمُ‏ اللَّهَ‏ رُؤْيَتُهُ‏ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ[۵]

«حواریان عیسی علیه‌السلام به او گفتند: با چه کسی نشست و برخاست کنیم؟ فرمود: کسی که دیدنش شما را به‌یاد خدا بیاندازد، سخنش بر دانش‌تان بیافزاید و کردارش شما را به سمت آخرت ترغیب سازد.»

مِثل آینه

ویژگی دیگری که در روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام برای دوست خوب، مطرح شده، صفت آینه بودن دوست برای دوست است که با وجود سادگی ظاهری‌، بسیار نغز و پر فایده می‌باشد. رسول گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله در کلام معروفی که از ایشان نقل شده، در این‌زمینه می‌فرمایند:

«الْمُؤْمِنُ‏ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ‏»[۶]

«مؤمن، آینه‌ی مؤمن است.»

بر این اساس همان‌گونه که آینه در انعکاس تصاویر، اهل دخل و تصرف، بزرگ‌نمایی و چاپلوسی نیست و چیزی جز حقیقت را نشان نمی‌دهد و به کسی که در مقابلش قرار گرفته کمک می‌کند تا با مشاهده‌ی نقاط ضعف و قوتش در صدد تقویت یا اصلاح خود برآید، دوست شایسته نیز باید با نشان دادن نقایص و امتیازات، زمینه‌ی تکامل مقامات رفیقش را فراهم سازد؛ وظیفه‌ی سنگینی که امام‌المتقین حضرت علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام خطاب به کمیل‌بن زیاد نخعی درباره آن فرمودند:

«يَا كُمَيْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّهُ يَتَأَمَّلُهُ فَيَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ يُجْمِلُ حَالَتَه‏»[۷]

«مؤمن، آینه مؤمن است، چرا که در او به دقت می‌نگرد، نیازهایش را برطرف می‌سازد و حالتش را آراسته می‌سازد.»

البته دوست صادق و مهربان، تنها به بیان صفات خوب انسان اکتفا نمی‌کند، بلکه وظیفه‌ی خود می‌داند، عیوب رفیق خویش را به درستی گوشزد نموده و از آن به‌عنوان وسیله‌ای جهت تحقیر و شکستن شخصیت دوستش بهره نگیرد؛ همان‌طور که برترین اسوه‌ی اخلاق و مهربانی، حضرت محمد‌بن عبدالله صلی‌الله علیه و آله از این اقدام ارزشمند، به هدیه کردن عیوب تعبیر می‌نمایند؛

«خَيْرُ إِخْوَانِكُمْ‏ مَنْ‏ أَهْدَى‏ إِلَيْكُمْ عُيُوبَكُم‏»[۸]

«بهترین برادرانت کسی است که عیب‌ها و کاستی‌هایت را به تو هدیه دهد.»

  • آزمون دوستی

نقش ویژه دوستان در سعادت و ضلالت انسان سبب شده تا معصومین علیهم‌السلام به‌منظور در امان ماندن مؤمنان از خطرات مهلک آن، به ویژگی مهم دیگری در زمینه‌ی انتخاب دوست رهنمون شوند که توجه همگان و به‌طور خاص جوانان را می‌طلبد. این بزرگواران در ضمن بیانات نورانی خویش، پیرامون دوستی و ارتباط با دیگران، به ضرورت برگزاری آزمون و امتحان فرد مورد نظر برای دوستی اشاره کرده‌اند تا صلاحیت چنین فردی برای ایجاد دوستی، مورد بررسی دقیق قرار گیرد؛ در همین زمینه از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده است؛

«قَدِّمِ‏ الِاخْتِبَارَ فِي اتِّخَاذِ الْإِخْوَانِ فَإِنَّ الِاخْتِبَارَ مِعْيَارٌ يُفَرَّقُ بِهِ بَيْنَ الْأَخْيَارِ وَ الْأَشْرَارِ»[۹]

«در انتخاب دوستان، آزمودن را جلو انداز؛ زیرا امتحان معیاری است که نیکان و اشرار را از هم جدا می‌سازد.»

آن‌حضرت در بیانی دیگر، انتخاب شایسته و موفق را منوط به سربلندی دوستان در مواطن و صحنه‌هایی بر می‌شمارند که سجایا و رذایل اخلاقی اشخاص را نمایان سازد؛

«لَا تَسُمَ‏ الرَّجُلَ‏ صَدِيقاً سِمَةً مَعْرُوفَةً حَتَّى تَخْتَبِرَهُ بِثَلَاثٍ تُغْضِبُهُ فَتَنْظُرُ غَضَبَهُ يُخْرِجُهُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِلِ وَ عِنْدَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ حَتَّى تُسَافِرَ مَعَهُ»[۱۰]

 «کسی را برای دوستی حقیقی نشان مکن، مگر این‌که او را در سه جا بیازمایی؛ او را به خشم بیاوری و بنگری آیا خشم، او را از حق به باطل می‌کشاند یا نه، و نیز به هنگام دستیابی به مال و منال، و دیگر در زمانی که با او هم‌سفر می‌شوی.»

متأسفانه عدم انتخاب آگاهانه و صحیح و نیز اتخاذ تصمیم در شرایط نامناسب و از روی اضطرار که معمولاً از ضعف و ناتوانی انسان‌ نشأت می‌گیرد، ارتباط و مجالست با کسانی را موجب می‌شود که ضمن کشانیدن فرد به ورطه‌ی هلاکت و نابودی، امکان جدایی و دوری از آنان را غیر ممکن می‌سازد. حضرت علی علیه‌السلام در این‌باره نیز کلامی راه‌گشا بیان نموده‌اند؛

«الطُّمَأْنِینَةُ إِلَی کُلِّ أَحَدٍ قَبْلَ الاخْتِبَارِ لَهُ عَجْزٌ»[۱۱]

«اطمینان به کسی پیش از آزمودنش ناتوانی است.»

بدترین دوستان؛

به‌همان اندازه که درباره دوستان خوب و ارتباط با آنان سفارش صورت گرفته، نسبت به رفاقت و دوستی با افراد ناشایست و بد سیرت و خسارات جبران‌ناپذیری که از این ناحیه به بار خواهد آمد، هشدار داده شده و به سخنان اهل جهنم که مبیّن ندامت و اظهار پشیمانی از هم‌نشینی با نارفیقان است، استناد گردیده است؛ حقیقت تلخی که قرآن کریم در سوره مبارکه فرقان به آن تصریح نموده است؛

«يَا وَيْلَتَی لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا»[۱۲]

«ای کاش فلانی را دوست خود نمی‌گرفتم.»

از حضرت علی علیه‌السلام نیز در این‌باره نقل شده است؛

«صُحْبَةُ الْأَشْرَارِ تَكْسِبُ الشَّرَّ كَالرِّيحِ إِذَا مَرَّتْ بِالنَّتْنِ حَمَلَتْ نَتْناً»[۱۳]

«هم‌نشینی با بدان، بدی به دنبال می‌آورد، همان‌گونه که باد اگر بر شیء متعفن بوزد، بوی آن را همراه می‌آورد.»

در این بخش مناسب است بعضی از ویژگی‌های دوستان زشت‌کردار نیز که در قرآن و روایات معصومین علیهم‌السلام آمده، مطرح ‌شود تا راهنمایی باشد برای همه‌ی کسانی که قصد دارند در مسیر دوستی قدم گذاشته و از عواقب ابتلا به رفیق بد در امان بمانند.

امیرمؤمنان علی علیه‌السلام در بیانی جامع می‌فرمایند:

«لَا خَيْرَ فِي صُحْبَةِ مَنْ تَجْتَمِعُ‏ فِيهِ‏ سِتُ‏ خِصَالٍ إِنْ حَدَّثَكَ كَذَبَ وَ إِنْ حَدَّثْتَهُ كَذَّبَكَ وَ إِنِ ائْتَمَنْتَهُ خَانَكَ وَ إِنْ ائْتَمَنَكَ اتَّهَمَكَ وَ إِنْ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ كَفَرَكَ وَ إِنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ مَنَّ عَلَيْك‏»[۱۴]

«در مصاحبت با آن‌که در او شش خصلت جمع شده، خیری نیست. اگر با تو سخن بگوید، دروغ گوید و اگر با او سخن بگویی، سخنت را دروغ شمارد؛ و اگر او را امانت‌دار خود سازی، به تو خیانت کند؛ و چون تو را امانت‌دار خویش سازد، به خیانت متهم‌ات‌ کند؛ و اگر به او بخشش کنی، ناسپاسی کند و چون به تو بخشش کند، بر تو منت گذارد.»

هم‌چنین امام باقر علیه‌السلام از پدر بزرگوارشان امام زین‌العابدین علیه‌السلام، لزوم پرهیز از دوستی با پنج گروه را بیان نموده‌اند؛

«يَا بُنَيَّ انْظُرْ خَمْسَةً فَلَا تُصَاحِبْهُمْ وَ لَا تُحَادِثْهُمْ وَ لَا تُرَافِقْهُمْ فِي طَرِيقٍ‏. فَقُلْتُ يَا أَبَهْ مَنْ هُمْ؟ قَالَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَاعِدُ لَكَ الْقَرِيبَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَائِعُكَ بِأُكْلَةٍ أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ فِي مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاضِعَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَهَلْ عَسَيْتُمْ‏ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ‏ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ‏ أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ‏»[۱۵] وَ قَالَ‏ «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ‏ عَهْدَ اللَّهِ‏ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ‏ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ‏ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ‏ أُولئِكَ‏ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»[۱۶]وَ قَالَ فِي الْبَقَرَةِ «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ‏ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»‏[۱۷]»[۱۸]

«پسرم، با پنج گروه مصاحبت نكن و هم‌كلام نشو و آنان را در راهی به رفاقت مگیر؛ به ایشان گفتم: این افراد چه کسانی هستند؟ فرمودند: از مصاحبت با دروغ‌گو بپرهیز؛ زیرا او مانند سراب است، دور را براى تو نزديك و نزديك را در نظرت دور می‌نمایاند. از همراهی فاسق اجتناب کن؛ زیرا فاسق، تو را به طعامى و حتّى كمتر از آن مى‌فروشد؛ از دوستی با بخیل دوری نما، زیرا بخيل به هنگام نياز و احتياج به مالش، تو را خوار می‌کند؛ از هم‌نشینی با فرد احمق بپرهیز، زیرا احمق با قصد سود رساندن به تو ضرر مى‌زند و از ارتباط با قاطع رحم دوری نما، زیرا من در سه جاى قرآن، قاطع رحم را مورد لعنت پروردگار یافتم؛ خداوند عزّ و جلّ می‌فرماید: «اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟! * آن‌ها کسانی هستند که خداوند از رحمت خویش دورشان ساخته، گوش‌ها‌شان را کر و چشم‌هایشان را کور کرده است!.» و می‌فرماید: «و کسانی که پیمان خدا را پس از بستنِ آن می‌شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده می‌گسلند و در زمین فساد می‌کنند، بر ایشان لعنت است و بد فرجامیِ آن سرای، ایشان راست.» و در سوره بقره می‌فرماید: «همانانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می‌شکنند و آنچه را خداوند به پیوستنش امر فرموده می‌گسلند و در زمین به فساد می‌پردازند، آنانند که زیانکارانند.»

متأسفانه برخی افراد به‌منظور تحصیل جایگاه پوچ و زودگذر دنیوی، مبادرت به همراهی و مراودت با دوستان بد سیرت می‌کنند که همین امر ابتلای آنان به آثار سوء و عواقب خسارت‌بار زیادی را به‌دنبال می‌آورد؛ فرجامی که امام جواد علیه‌السلام درباره آن فرمودند:

«إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِيرِ فَإِنَّهُ كَالسَّيْفِ‏ الْمَسْلُولِ‏ يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبُحُ أَثَرُهُ»[۱۹]

«دوستی با بَدان چون شمشیر برهنه است که جلوه‌اش زیبا و زخم آن زشت می‌باشد.»

حفظ دوستی

نو و جدید شدن هر چیز، دارای جذابیت خاصی است که نفس انسان به آن گرایش و میل فراوان دارد؛ اما مطلبی که در مبحث دوستی باید به‌آن توجه فراوان داشت، ضرورت ارتباط با دوستان قدیم و استمرار رفاقت با آنان است؛ در اسلام، رها کردن دوست – پس از سال‌ها همراهی و ارتباط – در حالی‌ که با خصوصیات اخلاقی و کرداری‌اش مأنوس بوده و در خوشی‌ها و ناخوشی‌ها او را آزموده و در مقابل، گرایش به کسی که مشخص نیست، چرا با انسان ارتباط برقرار کرده‌ و از چه ویژگی‌هایی برخوردار است، کاری غیر منطقی و اشتباهی بزرگ است که جبرانش سهل و آسان نیست. از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده که در بیانی کوتاه، اما پر معنا فرمودند:

«خَيْرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ جَدِيدُهُ، وَ خَيْرُ الْإِخْوَانِ‏ أَقْدَمُهُمْ‏.»[۲۰]

«بهترین هر چیزی، جدید آن است، اما بهترین دوستان، قدیمی‌ترین آنان است.»

متأسفانه، چه‌بسا قضاوتی عجولانه و بی‌اساس، پایه‌های دوستی و رفاقت را منهدم و پیوند‌های دوستی را قطع کرده و انسان را از برکات ارزشمند رفیقان صالح و شایسته محروم سازد؛ همانند ظن و گمانی که دوستان مُفضّل، درباره این صحابی برجسته امام صادق علیه‌السلام داشتند که مرحوم کشّی در کتاب رجال خویش به نقل از محمد‌بن سنان آورده است:

«گروهی از کوفیان به امام صادق علیه‌السلام نامه‌ نوشتند، مفضل‌بن عمر با افراد پلید، کبوترباز و میگسار هم‌نشینی می‌کند؛ سزاوار است برایش نامه‌ای بنویسید و به او دستور دهید تا با آنان مجالست ننماید. امام صادق علیه‌السلام نیز به مفضّل‌بن عمر نامه نوشت، آن‌را مهر کرده و به برخی از ایشان سپرده و دستور دادند که با دست خودشان نامه را به مفضّل بدهند. این گروه که شامل زراره، عبدالله‌بن بکر، محمد‌بن مسلم، ابو بصیر و حجر‌بن زائده بودند، نامه را برای مفضّل آورده و به او دادند. او نیز نامه را گشود. متن نامه ‌چنین بود: «به نام خداوند بخشنده و مهربان؛ فلان چیز و فلان چیز را خریداری کن.» مفضّل نامه را که خواند آن را به زراره و سپس به محمدبن مسلم و بقیه افراد داد؛ لکن در نامه از مطلبی که خدمت امام صادق مطرح کرده بودند، خبری نبود. آن‌گاه مفضّل گفت: درباره این دستور چه می‌گویید؟ ایشان گفتند: این کار ثروتی عظیم می‌طلبد و باید درباره‌اش بیندیشیم و آن را جمع کرده نزد تو بیاوریم. وقتی خواستند، از نزد او بروند، مفضّل گفت: باید ناهار را نزد من بخورید و به دنبال دوستانی که از آنان بدگویی شده بود، فرستاد؛ آنان نیز آمدند و مفضّل، نامه امام صادق علیه‌السلام را برای ایشان قرائت نمود و آن‌ها بیرون رفتند اما طولی نکشید که این جوانان برگشته و هر یک به اندازه توان خود هزار یا دو هزار درهم – کمتر یا بیشتر – آوردند و پیش از آن‌که مهمانان از خوردن ناهار دست بکشند، دوازده هزار درهم آماده کردند. مفضّل رو به آورندگان نامه کرده و گفت: می‌گویید: اینان را از خود برانم؟ شما گمان می‌برید خداوند به نماز و روزه شما نیاز دارد؟!»[۲۱]

روشن و بدیهی است که مضمون روایت فوق با آن‌دسته از سخنان معصومین علیهم‌السلام که به مؤمنین دستور می‌دهد از مواضع تهمت و افترا دوری نمایند، مانند این بیان امیرمؤمنان علیه‌السلام:

«مَنْ‏ وَضَعَ‏ نَفْسَهُ‏ مَوَاضِعَ‏ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّن‏»[۲۲]

«كسى كه خود را در معرض اتهام و بدگمانى قرار دهد، نبايد آن كس را كه به او گمان بد بَرد، سرزنش كند.»

هیچ‌گونه منافات و تعارضی ندارد؛ زیرا این‌ بیانات در مواردی است که نیت خوبی هم‌چون اصلاح و هدایت دیگران در بین نباشد و به انحراف افراد بیانجامد؛ اما اگر شخصی به‌دنبال هدایت و جدا ساختن انسان‌ها از مسیر اشتباه باشد، راهی جز این نخواهد داشت. دیگر این‌که هم‌نشینی با جوانان مؤمن و پاکدامن، اگر چه از عهده‌ی هر خبره‌ی راه بر می‌آید، اما مجالست با جوان آلوده‌ای که همگان او را طرد کرده‌اند، کاری سخت و طاقت‌فرساست که هرکس را یارای انجام آن نخواهد بود.

[۱]. کافی (دار الحدیث)، ج۴، ص۱۲۲

[۲]. مجموعه ورام، ج۲، ص۲۶۶

[۳]. مجموعه ورام، ج۲، ص۱۲۳

[۴]. غررالحکم و دررالکلم، ص۸۱۸

[۵]. بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۳

[۶]. بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۷۰

[۷]. تحف‌العقول، ص۱۷۳

[۸]. نهج‌الفصاحه، ص۴۷۰

[۹]. عيون‌الحكم و المواعظ (لليثي)، ص۳۷۰

[۱۰]. بحار‌الانوار، ج۷۱، ص۱۸۰

[۱۱]. نهج‌البلاغه (للصبحی صالح)، ص۵۴۴

[۱۲]. فرقان/۲۸

[۱۳]. غرر‌الحکم و درر‌الکلم، ص۴۲۰

[۱۴]. معدن‌الجواهر و ریاضۀالخواطر، ص۵۴

[۱۵]. محمد/۲۲ و ۲۳

[۱۶]. رعد/۲۵

[۱۷]. بقره/۲۷

[۱۸]. کافی (دار الحدیث)، ج۴، ص۱۲۶

[۱۹]. بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۹۸

[۲۰]. غررالحکم و دررالکلم، ص۳۶۴

[۲۱]. اختیار معرفۀالرجال، النص، ص۳۲۷

[۲۲]. نهج‌البلاغه (للصبحی صالح)، ص۵۰۰

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.