فان ذلک فرجکم

۴-مهدویت / ارتباط و ملاقات با حضرت حجت (عج)

اگر چه برای  علاقه ­مند به آن وجود نازنین، توفیق و سعادتی بالاتر از زیارت حضرت عج ­الله فرجه الشریف وجود ندارد و  مؤمنین برای درک این فیض عظمی لحظه شماری می ­کنند، اما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم ­السلام و هم چنین عالمان دین نسبت به پیمودن راه­ های مختلف، جهت رؤیت حضرت ارواحنا له الفدا سفارشی ننموده اند، بلکه از آن منع نیز کرده­ اند…

*********************************************************************

پدید آورنده: سید علی شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

«ارتباط و ملاقات با حضرت حجت (عج)»

موضوع دیگری که در سلسله مباحث مهدویت سئوالات زیادی را به خود اختصاص داده است، چگونگی ارتباط و ملاقات با حضرت مهدی عج الله فرجه ­الشریف در دوره غیبت می ­باشد که لازم است مطالبی پیرامون آن ذکر گردد.

سازمان وکالت

اگر چه وقوع غیبت صغری و کبری محدودیت های فراوانی را برای مردم در زمینه ارتباط با امام معصوم علیه السلام ایجاد نمود، اما ائمه اطهار علیهم ­السلام مسئله غیبت امام عصر عج الله فرجه الشریف را به گونه ­ای تبیین نموده و زمینه ­ی آن را فراهم ساختند که مؤمنین با کم ­ترین مشکل، این دوران سخت را سپری نموده و آمادگی تحمل دوره غیبت را پیدا کنند. این آگاهی بخشی و بستر سازی اگر چه در دوره امامت هر یک از ائمه اطهار علیهم السلام به شکلی به انجام رسیده است، اما از زمان امام جواد و امام هادی علیهما السلام تا زمان امام عسگری علیه ­السلام، به سبب نزدیک شدن به زمان ولادت حضرت حجت علیه السلام و دوره غیبت، شکلی عملی ­تر به خود گرفته است.

از جمله کارهایی که این سه امام معصوم علیهم ­السلام اقدام به آن نموده ­اند که می ­توان از آن به عنوان کاری تشکیلاتی نام برد، برپایی شبکه­ ی وکالت یا سازمان وکالت بوده­ است که در آن نمایندگانی از ناحیه حضرات معصومین علیهم ­السلام مشخص و معرفی می ­شدند تا وظیفه ­ی ارتباط بین مردم و امام علیه­السلام را بر عهده بگیرند. بدین جهت در شهرهای مختلف از طرف امامان هدایت علیهم ­السلام، افرادی که صلاحیت دینی و اعتقادی و عملی آنان مورد اطمینان بود و وثاقتشان محرز می گشت، به عنوان وکیل امام معصوم علیه ­السلام معین می­ شدند؛ تا جایی که از طرف امام عسگری­ علیه ­السلام به عمه خویش، حکیمه خاتون و نیز همسرشان – حدیثه – نیابت داده می ­شود تا این دو بانوی با ­کمال، پاسخ­ گوی سؤالات مختلف مردم باشند.

 در دوره امامت امام جواد علیه ­السلام در مناطق مختلف، ارتباط با شیعیان از طریق وکلاء بر­قرار گردیده و کارگزاران امام­ علیه ­السلام در شهرهایی مانند اهواز، همدان، سیستان، بست،[۱] ری، بصره، واسط، بغداد و نیز در مراکز سنتی شیعه هم ­چون قم و کوفه پخش بوده ­اند؛ هم­ چنین افرادی نظیر محمد بن اسماعیل بن بزیع و احمد بن حمزه قمی و … از ناحیه ائمه اطهار علیه السلام در حکومت های جور عباسی وارد می ­شدند تا مسئولیت های فقهی را بر عهده گرفته و به مشکلات شیعیان رسیدگی نمایند که مطلب زیر شاهدی بر این مدعاست:

«امام باقر علیه ­السلام بنا به درخواست یکی از شیعیان بَست (از شهرهای سیستان)، در نامه ای به حسین بن عبدالله نیشابوری والی این منطقه سفارش کرد که در اخذ مالیات سختگیری نکند. والی که از پیروان امام بود نه تنها بدهی این شخص شیعه را بخشید و از او خراج نگرفت، بلکه اعلام کرد تا آن زمان که سر کار است او را از پرداخت مالیات معاف کنند و دستور پرداخت مستمری به او را داد»[۲]

 امام عسگری علیه ­السلام نیز عثمان بن سعید را وکیل خود قرار داد و فرمود:

«پسرش نیز وکیل پسرم مهدی علیه ­السلام خواهد بود»[۳]

جالب این­جاست وقتی عده ای از شیعیان یمن بر ایشان وارد شدند تا مطالب­ خویش را مطرح نمایند، با وجود این که حضرت، خود حاضر بودند، فرمودند: «وکیلم عثمان بن سعید را خبر کنید و وقتی او از راه رسید، فرمودند: برو، مالی که یمنی­ ها آورده ­اند را بگیر»[۴]

از خواص برپایی و شکل گیری این شبکه منسجم که با محوریت امام علیه ­السلام اداره می ­شد، این بود که مردم این آمادگی را پیدا می­ کردند در صورت عدم امکان ارتباط مستقیم با امام علیه ­السلام، مشکلات خویش را توسط افراد مورد وثوق و اطمینان دنبال نمایند و طبیعی است بکارگیری این روش در دوره غیبت مهم­ ترین هدف تشکیل چنین سازمانی باشد؛ زیرا مردم به واسطه نواب امام علیه­ السلام می­ توانستند سئوالات خویش را مطرح و پاسخ آن را دریافت نمایند و وجوهات شرعیه را به دست مبارک امام علیه ­السلام برسانند؛ لذا با شروع دوره غیبت صغری، مردم از طریق وکلاء و نواب امام ارواحنا له ­الفدا ارتباط خویش را حفظ کرده و شخصیتی مانند جناب عثمان بن سعید عمروی به عنوان سرپرست وکلاء کارها را سر و سامان می­ بخشد و دیگر وکلاء به او که از ویژگی­ های برجسته ­ای برخوردار می ­باشد، مراجعه می ­کنند؛ شخصیت بزرگواری که در تغسیل، تکفین و تدفین بدن مطهر امام عسگری علیه ­السلام مشارکت نمود و وظایفی از جانب حضرت حجت علیه ­السلام بر عهده ­اش قرار گرفته بود.

البته این نکته را نیز باید متذکر گردید که در میان وکلاء امام عصر علیه ­السلام جدا از چهره­ های درخشانی هم چون عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و ابوالحسن علی بن محمد سمری، افراد فرصت­ طلبی نیز پیدا می­ شدند که شیطان بر آنان مسلط شده و مردم را به سوی خود فرا می­ خواندند؛ نظیر محمد بن علی شلمَغانی که در ابتدای امر جناب حسین­ بن روح، او را به مردم معرفی کرد ولی بعدها به حسین بن روح حسد ورزید و ترک مذهب نمود و خود را نماینده تام الاختیار امام عصرعج ­الله فرجه الشریف معرفی کرد. امام عصر علیه السلام نیز طی نامه ­ای به حسین بن روح چنین مرقوم فرمود:

«اعْرِفْ … بِأَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفَ بِالشَّلْمَغَانِيِ‏ عَجَّلَ‏ اللَّهُ‏ لَهُ النَّقِمَةَ وَ لَا أَمْهَلَهُ قَدِ ارْتَدَّ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ فَارَقَهُ وَ أَلْحَدَ فِي دِينِ اللَّهِ وَ ادَّعَى مَا كَفَرَ مَعَهُ بِالْخَالِقِ جَلَّ وَ تَعَالَى وَ افْتَرَى كَذِباً وَ زُوراً وَ قَالَ بُهْتَاناً وَ إِثْماً عَظِيماً»[۵]

 «بدان … محمد بن علي معروف به شلمغاني که خداوند در کيفر او شتاب کند و هرگز مهلتش ندهد، از دين اسلام برگشته و از آن جدا شده است، در دين خدا کفر و الحاد ورزيده و ادعاهايي دارد که باعث کفر به آفريدگار بزرگ است. او به دروغ تهمت مي زند و بهتان مي بندد و گناهان بزرگي مرتکب مي شود»

به مانند خورشید در پس ابر

اگر چه در مبحث قبل به این موضوع اشاره شد که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم ­السلام جهت برقراری ارتباط با امام عصر ارواحنا له ­الفدا اقدام به تشکیل سازمانی منظم نمودند، اما سئوال مهم دیگری که وجود دارد این ­است که هستی و به ویژه بشریت در دوره غیبت امام، چگونه از وجود سراسر خیر و برکت امام زمان عج الله فرجه­ الشریف بهره­ مند می ­گردد و چگونه فیوضات الهی را دریافت می ­کنند؟!

در این زمینه باید گفت: معصومین علیهم السلام در مقام پاسخ به این پرسش، مثالی را ذکر نموده­ اند که مطالب مهمی را در خود نهفته ساخته ­است که حداقل باید به برخی از آن ­ها اشاره ­ای داشته باشیم. اما در ابتدا لازم است احادیث مربوط به این موضوع را که از رسول اکرم صلی ­الله علیه و آله، امام صادق علیه ­السلام و نیز از ناحیه حضرت حجت ارواحنا ­له ­الفدا نقل گردیده است را ذکر نماییم:

۱- «عَنْ جَابِرٍ الْأَنْصَارِيِ‏ أَنَّهُ سَأَلَ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله : هَلْ‏ يَنْتَفِعُ‏ الشِّيعَه بِالْقَائِمِ علیه­السلام فِي غَيْبَتِهِ فَقَالَ صلی­الله علیه و آله: «إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّه إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ[۶]

«از جابر بن عبد اللَّه انصارى روايت شده است که از پيغمبر اکرم صلّى اللَّه عليه و آله پرسيد: آيا شيعه از وجود قائم در مدت غيبتش، بهره‏ مند مى ‏شود؟ حضرت در پاسخ فرمودند: آرى به خداوندى كه مرا به پيغمبرى مبعوث گردانيده، آن­ ها از وجود او منتفع مي­ شوند و از نور ولايتش در طول غيبت استفاده مي كنند، چنان­ كه از خورشید پشت ابر استفاده مي ­برند»

۲- امام صادق علیه ­السلام نیز می ­فرماید:

«وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ قَالَ سُلَيْمَانُ: فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ علیه ­السلام: فَكَيْفَ يَنْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّه الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ؟ قَالَ علیه ­السلام: کما يَنْتَفِعُونَ‏ بِالشَّمْسِ‏ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَاب‏»[۷]

 «از روزي که خدا آدم علیه­ السلام را آفريد، زمين را خالي از حجت خود نگذاشت، خواه ظاهر و آشکار و خواه غائب و پنهان و تا قيام قيامت آن­ را خالي نمي ­گذارد و اگر اين چنين نباشد خدا پرستيده نشود. سليمان گويد: به امام علیه ­السلام عرض کردم: مردم از حجتي که غائب و پنهان باشد چگونه سود مي برند؟ حضرت فرمود: هم ­چنان که به خورشید، هنگامي که آن­ را ابر مي ­پوشاند سودمند مي ­شوند»

۳- اسحاق بن یعقوب به واسطه محمد بن عثمان، همین سئوال را از امام عصر علیه ­السلام پرسید که در توقیعی از ناحیه مقدسه پاسخ آن این­ گونه بیان گردید:

«وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ‏ بِالشَّمْسِ‏ إِذَا غَيَّبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب‏»[۸]

«من زمانی که  قیام کنم بیعت هیچ طاغوتی بر گردنم نیست؛ و اما نحوه بهره­ گيرى از من در دوران غيبتم، هم چون بهره­ گيرى از خورشيدى است كه ابرها آن را از ديدگان پنهان داشته باشند»

 حضرت در این توقیع درخواستی نیز از مردم و شیعیان دارند:

 «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏»[۹]

«براى تعجيل فرج، بسيار دعا كنيد. پس به­ درستي ­كه اين دعا موجب فرج شما است»

بزرگان ما پیرامون این روایات و تمثیل موجود در آن، مطالب ارزشمندی را بیان نموده ­اند که به برخی از آن­ها اشاره می ­شود:

الف: همان ­طور که انکار وجود خورشید تابان در صحنه­ ی آسمان، مقدور کسی نیست، انکار وجود نازنین امام عصرعج ­الله تعالی فرجه الشریف نیز از محالات می ­باشد.

ب: همان­ گونه که نور و حرارت خورشید موجب حیات موجودات می­ گردد؛ مواد غذایی حتی در دریاها و اقیانوس ­ها، زیبایی رنگ ­ها و جهان هستی براثرتابش نور خورشید شکل­ می ­گردد؛ ابرها از تابش نور خورشید بر دریاها و اقیانوس­ ها به وجود می ­آید و باران باریدن می­ گیرد؛ انرژی­ ها و منابع از نور خورشید تولید می گردد؛ بادها و تلقیح توسط آن، همه و همه از نور خورشید است و اگر این نور نباشد موجودات عالم منجمد و نابود خواهند شد؛ وجود حضرت مهدی عج ­الله تعالی فرجه الشریف نیز در پس پرده غیبت، به مانند خورشید برکاتش را به موجودات می ­رساند و همگان از آن فیض می ­برند و اگر یک لحظه نور وجود ایشان، بر گیتی نتابد، زمین و آسمانی باقی نخواهد ماند و همه چیز از بین می ­رود.

ج: همان طور که برخی اوقات، در پس ابر قرار گرفتن خورشید به حال مردم نافع­ تر می ­باشد، در خصوص امام عصر عج ­الله فرجه ­الشریف نیز باید در نظر داشت که آن حضرت در این دوره، بدون نگرانی از کید خائنین به انجام وظایف خویش می­ پردازند و می­ توانند فیوضات را به مردم برسانند.

د: دریافت نور خورشید توسط اشیاء و موجودات مختلف، منوط به عدم وجود مانع و در معرض قرار گرفتن آن ­ها می ­باشد؛ در بهره مندی از وجود حضرت مهدی علیه­ السلام نیز میزان، تابعیت و ظرفیت هر فرد است که موجب دریافت مرتبه ­ی بیش ­تری از فیض می ­گردد.

ه: مطلب دیگر این که خورشید در پشت ابر مخفی نخواهد ماند و با بیرون آمدنش تاریکی ها از بین رفته و عالم را نور فرا می ­گیرد. در خصوص حضرت حجت ارواحنا فداه نیز اگر چه بسیاری از مردم به سبب طولانی شدن دوره غیبت و مصائب فراونی که در این سال­ های سخت و دشوار متحمل می­ گردند مأیوس و ناامید گشته­، اما هنگامی که وجود آن ماه تابان ظاهر گردد به تاریکی ­ها و زشتی ­ها خاتمه خواهد داد و نور عدل و داد فراگیر می ­شود.

ملاقات امام (عج) در عصر غیبت

اما سئوالی که در جان هر مشتاق و علاقه ­مند به حضرت حجت عج ­الله فرجه ­الشریف شکل می ­گیرد و او را به یافتن پاسخی برای آن وا­ می ­دارد، این است که آیا در عصر غیبت، ملاقات با فرزند فاطمه سلام ­الله علیها ممکن است و این توفیق چگونه نصیب آدمی می­ گردد؟

در مقام پاسخ به این سئوال باید گفت: در این خصوص سه نظریه متفاوت وجود دارد که به نظر می ­رسد عقیده سوم متعادل ­ترین آن­ ها باشد.

گروه اول بر این عقیده هستند که امکان ملاقات در عصر غیبت وجود ندارد و توقیع شریفی که توسط آخرین نائب خاص، علی بن محمد ثمری به دست ما رسیده است را دلیلی بر این مدعا می ­دانند؛ زیرا حضرت حجت  ارواحنا فداه فرموده است:

«أَلَا فَمَنِ‏ ادَّعَى‏ الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ‏ خُرُوجِ‏ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ»[۱۰]

«آگاه باشید، هر کس قبل از خروج سفیانی ادعای مشاهده کرد، پس او دروغگو و افترا زننده است»

شيخ اسد الله شوشتري كاظميني، در كتاب «كشف القناع» بر اساس این عقیده، چنین مي فرمايد:

«سوم از آن ­ها (اجماع) اين كه حاصل شود براي يكي از سفراي امام غايب عليه السلام علم به قول امام، به جهت نقل كردن مثل او براي او در نهاني، يا به سبب توقيع و مكاتبه، يا به شنيدن از خود آن جناب، شفاهاً بر وجهي كه منافي نباشد با امتناع رؤيت در زمان غيبت، يا حاصل شود آن علم از براي بعضي از حاملان اسرار ايشان، و ممكن نباشد او را تصريح كردن بر آن­چه او بر آن مطلع شده است»[۱۱]

گروه دوم افرادی هستند که امکان ملاقات را در دوره غیبت تنها برای اشخاص محدودی قائل می ­باشند هم چون مطلبی که از مرحوم شیخ انصاری رحمۀ الله علیه نقل گردیده است که امکان ملاقات فقط برای افراد محدودی ممکن است.

یکی از بزرگان مراجع نیز در این زمینه می­ گوید: در غیبت کبری به دو صورت امکان ملاقات هست: یکی در حال اختیار، مثل سید بن طاووس(ره) که هم حضرت با ایشان ملاقات می ­کردند و هم برای خود سید بن طاووس این زمینه مهیّا بوده است که هر وقت اراده کند برای او ملاقات حاصل شود و یکی هم در حال اضطرار، و این نیز مربوط می ­شود به افرادی که امام علیه ­السلام و یا نزدیکان ایشان را مورد دستگیری و ملاطفت قرار دهد و این تشرف برای کسانی که لیاقت داشته باشند حاصل می گردد.

اما در مقابل این دو نظریه، شخصیت­ های برجسته­ ای هم­ چون سید مرتضی علم الهدی، شیخ طوسی و محدث نوری، قائل به امکان ارتباط و ملاقات هستند. از منظر این بزرگواران این امکان وجود دارد که حتی افراد عادی به زیارت حضرت علیه ­السلام نائل گردند.

شاهد بر درستی این عقیده نیز حکایاتی است که در کتب معتبر از جمله کتاب النجم ­الثاقب در باب زیارت کنندگان حضرت عج الله فرجه الشریف ذکر شده است زیرا تعدادی از این اشخاص، افراد عادی جامعه­ بوده ­اند که به ظاهر در جرگه حاملان اسرار اهل بیت علیه السلام قرار نداشته ­اند.

بر این اساس می ­توان گفت: ملاقات حضرت حجت عج الله فرجه الشریف در دوره غیبت امری است ممکن و تکذیب مشاهده در بیاناتی هم چون نقل محمد بن عثمان، شاید به معنای ادعای سفارت و نیابت باشد.

اینک و با فرض پذیرش نظریه گروه سوم، توجه به دو نکته­ی زیر ضروری می ­نماید:

 اولاً: کسانی توفیق ملاقات حضرت را می ­یابند که از پاکان باشند؛ نظیر علی بن مهزیار اهوازی که بیست سفر حج را با اخلاص و شوق دیدار سپری کرد تا به دیدار حضرت عج الله فرجه الشریف نائل گردید؛ لذا پذیرفتن ادعای هر فردی مبنی بر این که برای لحظاتی حضرت را مشاهده کرده است، کار آسانی نخواهد بود.

 ثانیاً: کسانی که توفیق زیارت آن حضرت را پیدا  کرده ­اند، معمولاً در صدد بیان آن در بین مردم نبوده ­اند و از گفتن و تعریف آن استنکاف می ­ورزیده ­اند و اگر شخصی یا اشخاصی متوجه این ملاقات شده­ ­اند از ایشان پیمان گرفته­ اند که آن را برای کسی نقل نکند، همان طور که وقتی مرحوم مقدس اردبیلی با خبر شد شاگردش متوجه ملاقات ایشان با حضرت ارواحنا فداه گردیده است از او پیمان گرفت تا او زنده است این حکایت را نقل ننماید.

  • تلاش جهت ر­ؤیت و زیارت حضرت حجت ارواحنا له ­الفدا

سخن در این بخش حول این مطلب است که آیا ما موظف هستیم در عصر غیبت برای دیدن و زیارت چهره ­ی درخشان و نورانی آن حضرت تلاش کنیم و از نسخه ­های مختلفی که برای این کار پیچیده می ­شود استفاده نمائیم تا به دیدار خورشید عالم امکان نائل آئیم یا این که وظیفه­ ی ما چیز دیگریست؟

پاسخ به این سئوال را ابتدا در یک جمله و به صورت خلاصه می­ توان این گونه بیان نمود که اگر چه برای  علاقه ­مند به آن وجود نازنین، توفیق و سعادتی بالاتر از زیارت حضرت عج ­الله فرجه الشریف وجود ندارد و  مؤمنین برای درک این فیض عظمی لحظه شماری می ­کنند، اما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم ­السلام و هم چنین عالمان دین نسبت به پیمودن راه­ های مختلف، جهت رؤیت حضرت ارواحنا له الفدا سفارشی ننموده ­اند، بلکه از آن منع نیز کرده­ اند که به عنوان مثال می توان به این ماجرا اشاره نمود:

«پدر بزرگوار حضرت آیۀ­الله سیستانی بعد از این که قرائت زیارت عاشورا را چهل شب و در فضای چهل مسجد دنبال نمود، خدمت حضرت ارواحنا له ­الفدا می ­رسد، اما حضرت به ایشان می فرمایند: چرا خودت را این گونه به زحمت انداختی؟ اگر شما به وظایف خود عمل نمائید، خود به دیدن شما می آیم. اکنون تو شاهد جنازه ­ای هستی که به کنار تابوت او آمده­ام. این بانو کسی بود که در طول دوران کشف حجاب از خانه خود خارج نشد تا مبادا مأموران رضا­خانی چادر از سر او بردارند. حال که از دنیا رفته است، آمده ­ام تا بر پیکرش نماز بخوانم»[۱۲]

در یکی از سفرهای حج نیز، آیت الله بهاء الدینی فرمودند: «امسال و در این سفر، مجلسی با حضور حضرت حجت علیه ­السلام برگزار شد که نام بعضی از افراد که مورد عنایت حضرت بودند، برده شد؛ از جمله جناب آقای فخر [ایشان از افراد صالحی بودند که چند سال قبل در قم از دنیا رفتند]. شخصی می ­گوید: وقتی این سخن را از آیت الله بهاء الدینی رحمه ­الله علیه شنیدم به سراغ آقای فخر رفتم و از او پرسیدم: چه کردی که مورد عنایت حضرت واقع شدی؟ در جوابم گفت: «مادرم، علویه ­ای مریض و افلیج بود. تمام کارهای مربوط به مادرم را، حتی حمام بردنش را خود به عهده داشتم و اگر توفیقی بوده است، از برکت خدمت به مادر بوده است»[۱۳]

با این حساب فقط باید در مقام انجام وظایف خویش بکوشیم و بدانیم تکلیفی در زمینه ملاقات نداریم و اگر  انجام وظایف دینی و شرعی خود را که همانا عمل به واجبات و ترک محرمات است، دنبال نماییم خشنودی و رضایت حضرت را موجب شده ­ایم و و اگر زیارت آن حضرت علیه ­السلام برای ما مقدر شده باشد توفیق آن را پیدا خواهیم کرد و خداوند– انشاءالله – زمینه ­ی ملاقات را برای ما فراهم خواهد ساخت.

و به این نکته نیز توجه داشته باشیم که مبادا برای ملاقات به هر راهی متوسل شویم زیرا فرصت­ طلبان و شیادانی در مسیر انسان هستند که با الهام از شیاطین، دام­ های خطرناکی را در سر راه انسان ها می ­گسترانند تا او را در دام خود گرفتار سازند و متأسفانه چه بسیار انسان ­های ساده ­لوحی که ندانسته، گرفتار فرجامی سوء شده­ اند.

  • مدعیان دروغگو

مطلب مهمی که در ایام غیبت و به جهت طولانی شدن این دوره باید مورد توجه همگان به ویژه عالمان دین قرار گیرد و نسبت بدان هشدار دهند وجود فرصت ­طلبان و افراد سودجویی است که از عواطف پاک مردم سوء استفاده می ­کنند و با باز کردن دکانی برای خود و ذکر داستان ­هایی سراسر دروغ، مردم را فریب داده و ناامید می نمایند.

در همین زمینه اینجانب ماجرایی را از مرحوم حجت ­الاسلام­ والمسلمین مروی (ره) شنیدم که بسیار عبرت آموز می ­باشد. ایشان نقل کردند: شخصی در مشهد برای به دست آوردن اموال فرد ثروتمندی حیله های مختلفی را به کار گرفته ولی موفق نشده بود؛ تا این که متوجه شد این بنده­ی خدا عازم مراسم حج است؛ به همین خاطر کسی را اجیر کرد تا آن سال به مکه برود و در وقتی مناسب در مسجد الحرام، قرآنی را که از قبل، به نام امام زمان علیه ­السلام امضاء کرده بود به آن شخص بدهد. فرد اجیر شده نیز دستور را به طور دقیق اجرا می­ کند و هنگامی که این مرد ثروتمند مشغول نماز بوده است، به او نزدیک شده و مقارن با اتمام نماز، قرآن را به او داده و از آن جا دور می ­شود. این بنده خدا از همه جا بی­ خبر، بسته را باز می­ کند و مشاهده می ­نماید قرآنی زیبا و نفیس به او هدیه شده است که در صفحه اول آن امضایی از ناحیه مقدسه می­باشد. وقتی امضاء حضرت مهدی عج ­الله فرجه ­الشریف را می ­بیند بسیار خوشحال شده  و آن را افتخاری غیرقابل وصف برای خود می شمارد و با این تصور که مورد عنایت و توجه حضرت علیه ­السلام واقع شده است به ایران باز می ­گردد؛ اما قصه را برای کسی تعریف نمی­ نماید. تا این که در یکی از روز­ها که مردم به دیدنش ­می ­آیند آن مرد شیّاد نیز سراغ این حاجی رفته و پس از احوال­ پرسی  می­ گوید: الحمدالله امسال شما توفیق این را پیدا کردید که قرآنی با امضاء حضرت ولی عصر به عنوان هدیه دریافت نمایید. این شخص با ساده ­لوحی تمام، تحت تأثیر سخنان شیطانی آن مرد شیاد قرار گرفته و کلام او را تایید می ­نماید و حاضر می­ گردد تمام اموال و دارایی ­اش را در اختیار او قرار دهد. اگر چه ظاهراً پس از دستگیری فرد کلاهبردار، قصه لو رفته و بخشی از اموال به صاحبش برگردانده می شود.

این ماجرا تنها نمونه ­ای است از این گونه وقایع و این که چگونه برخی از اشخاص به ظاهر اهل صلاح با ادعای ارتباط و حتی این که خود، امام عصر علیه ­السلام هستند، به اغفال و فریب مردم دست زده ­اند و آنان را از هستی ساقط نموده­ اند.

در سال­ های اخیر نیز همگان شاهد انتقاد مقام معظم رهبری در برابر تکثیر و توزیع مستندی که توسط افراد ناآگاه و جاهل تهیه شده و در بخشی از آن حضرت آیۀالله خامنه­ای حفظه الله تعالی را سید خراسانی، سید حسن نصرالله را سید یمانی، شهید سید محمد باقر حکیم نفس زکیه و آقای احمدی نژاد را شعیب بن صالح معرفی می ­کرد و اعتقادات مردم را مورد خدشه قرار می ­داد، بودیم. هم چنین شنیدیم که برخی افراد به بعض از مراجع بزرگوار تقلید نسبت هایی دادند مبنی بر این که ظهور حضرت نزدیک است و این که افرادی مثل ما نیز حضرت را خواهند دید. اگر چه آن مرجع بزرگوار هم اکنون از دنیا رفته اند و برخی هم نقل نمودند که در خصوص این سخن از ایشان پرسیدیم و ایشان به کلی آن را تکذیب کردند.

و چه بسا در آینده نیز کسانی بیایند که از جهتی به یاران آن حضرت شباهتی داشته یا ادعای ارتباط با آن حضرت را نمایند، لذا مبادا بدون تأمل و تفکر، هر مطلبی را پذیرا باشیم و آن را باور نماییم.

[۱]. شهرى است از سجستان (سيستان)؛ شهرى بزرگ و پر نعمت (تقويم البلدان)

[۲].الکافی، ج۹، ص۶۳۶

[۳]. تاریخ اهل البیت نقلاً عن الائمه علیهم ­السلام، ص ۱۵۰

[۴]. بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۴۶

[۵]. بحار الأنوار، ج‏۵۱، ص۳۸۰

[۶]. بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۳

[۷]. كمال الدين و تمام النعمة، ج‏۱، ص ۲۰۷

[۸]. بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲

[۹]. همان

[۱۰]. الاحتجاج، ج۲، ص۴۷۸

[۱۱]. کشف القناع، ضمن مسئله اجماع

[۱۲]. شیفتگان حضرت مهدی عج الله فرجه الشریف ، ج ۳ ، ص ۱۵۸

[۱۳]. سیری در آفاق، ص ۳۷۴

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.