یا اباصالح المهدی

۲-مهدویت / غیبت و چرایی آن

اصل غیبت و غایب گردیدن پیامبران بزرگ الهی از امت خویش امری مسبوق به سابقه­ بوده است؛ یعنی هر از چند گاه و بنا بر مصالحی، پیامبران الهی برای مدتی از جمع امت خویش جدا می ­شده و غایب می ­گردیده­ اند….

***********************************************************************

پدید آورنده: سید علی شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

غیبت و چرایی آن

بسیاری از عالمان دین را عقیده بر این است: همان­طور که برای حضرت مهدی عج الله فرجه الشریف دو غیبت صغری و کبری وجود دارد، هم ­چنین دو ظهور صغری و کبری را نیز باید در نظر گرفت و اگرچه ما در غیبت کبری آن حضرت به سر می ­بریم، شاهد دوران ظهور صغری ایشان نیز هستیم؛ وقوع حادثه ­ی عظیم انقلاب اسلامی ایران، حوادث جاری در عراق، فلسطین و سایر ممالک اسلامی نیز نشانه­ هایی از پدیدار شدن علائم ظهور می ­باشد که انشاء الله هر چه زودتر به ظهور کبری آن حضرت خواهد انجامید.

ما در این بخش از مطلب، به سبب وجود روایات کثیره در باب غیبت، که نشان از اهتمام ذوات مقدس ائمه­ی معصومین علیهم ­السلام – مخصوصاً از عصر امام هشتم علیه ­السلام تا دوره امامت حضرت امام حسن عسکری علیه ­السلام – جهت آماده ­سازی مردم نسبت به رخداد غیبت و آگاهی کامل مؤمنین، پیرامون مسائل مربوط به این واقعه می باشد، نکاتی را در زمینه غیبت و چرایی آن مطرح می ­نماییم.

اهمیت موضوع غیبت

عالمان شیعی هم ­چون شیخ طوسی، شیخ صدوق، نجاشی و … نیز به تبعیت از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم ­السلام و به سبب جایگاه مسأله ­ی غیبت، کتاب ­های ارزشمندی را در این زمینه به رشته تحریر در آورده­ و به یادگار گذاشته ­­اند تا همچون چراغی فروزان راهگشای منتظران حضرت در عصر غیبت کبری ­باشد.

در اهمیت و حساسیت این موضوع همین بس که برخی از این کتب به دستور شخص حضرت حجت ارواحنا­ له الفدا به رشته تحریر در آمده اند که نمونه روشن آن کلام شیخ صدوق رحمۀ­ الله علیه می ­باشد –  مولودی که خود به برکت دعای امام زمان عج ­الله تعالی فرجه ­الشریف به دنیا آمده است – ایشان می­ گوید:

«شبی در عالم رؤیا مشاهده کردم که در مکه هستم و گرد خانه کعبه طواف می ­کنم. در دور هفتم نزد حجر الاسود آمدم تا آن را لمس کنم و ببوسم و در آن هنگام نیز مشغول خواندن دعایی بودم که در همین حال مولای خود حضرت مهدی علیه ­السلام را دیدم که بر در کعبه ایستاده ­اند؛ با خاطری پریشان به حضرت نزدیک شدم و حضرت با نگاهی به رخساره­ ام، به فراست، راز دلم را دانستند. به ایشان سلام کردم، حضرت جوابم را دادند و فرمودند: «چرا درباره غیبت نمی نویسی تا اندوه دلت را بردارد؟» عرض کردم: نوشته­ ام، حضرت فرمود: «منظورمان این نیست، همانند گذشته کتابی بنویس درباره غیبت و در آن کتاب، غیبت­ پیامبران را بیان کن»[۱]

ما بر همین اساس و با مبنا قرار دادن کتاب گران سنگ کمال الدین و تمام النعمه که مشتمل بر سه بخش مهم: فلسفه غیبت امام، چگونگی بهره مندی جامعه از امام در زمان غیبت، وظائف و تکالیف مردم در عصر غیبت، می باشد این موضوعات را به صورت جداگانه مورد بحث قرار خواهیم داد.

 غیبت و اسرار آن

در ماجرای غیبت حضرت حجت ارواحنا فداه اسراری نهفته است که اهل بیت علیهم ­السلام به برخی از رموز آن اشاره نموده ­اند:

الف: تحقق علائم غیبت انبیاء در دوره غیبت حضرت حجت عج الله فرجه الشریف

اصل غیبت و غایب گردیدن پیامبران بزرگ الهی از امت خویش امری مسبوق به سابقه­ بوده است؛ یعنی هر از چند گاه و بنا بر مصالحی، پیامبران الهی برای مدتی از جمع امت خویش جدا می ­شده و غایب می ­گردیده­ اند؛ همچون حضرت موسی علیه ­السلام که به جهت خوف از قتل، غیبت را بر­می ­گزیند و یا حضرت یوسف علیه السلام که برای مدتی طولانی از سرزمین خود دور گشته­ است.

در روایات آمده است حضرت ولی عصر عج­ الله تعالی فرجه­ الشریف نیز از این جهت با انبیاء مذکور شباهت دارد، همان ­طور که با نوح علیه ­السلام در طولانی شدن عمر شریف­ شان، با ابراهیم علیه ­السلام در پنهان ماندن ولادت و کناره­ گیری از مردم و با عیسی علیه ­السلام به سبب اختلافی که درباره او شد، با ایوب علیه ­السلام در فرج پس از بلوی و رنج و نیز با رسول اکرم صلی ­الله علیه و آله در قیام با شمشیر شباهت دارد.

حنان بن سدير از امام صادق علیه ­السلام نقل مي­ كند که فرمودند:

«إِنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةً يَطُولُ أَمَدُهَا فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ ذَلِكَ قَالَ‏ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ تَجْرِيَ فِيهِ سُنَنُ الْأَنْبِيَاءِ ع فِي غَيْبَاتِهِمْ‏ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ يَا سَدِيرُ مِنِ اسْتِيفَاءِ مَدَدِ غَيْبَاتِهِمْ‏» [۲]

«قائم ما را غيبتى است كه مدت آن طولانى خواهد شد. عرض كردم: يا ابن رسول الله براى چه غيبت مي ­كند؟ فرمود: خداوند عز و جل اراده نموده كه علائم تمام انبياء را در مدت غيبت ­شان، در باره او نيز عملى گرداند. اى سدير! قائم ناچار از آن است كه برابر مدت‏ غيبت‏ تمام‏ پيغمبران، غيبت كند»

ب: جدایی از مردم ناسپاس

آزمایش و آمادگی مردم به منظور قدر شناسی از وجود حضرت حجت­ عج ­الله تعالی فرجه ­الشریف عاملی دیگر در شکل گیری غیبت ایشان می ­باشد؛ زیرا حضرات ائمه اطهار علیهم ­السلام در طول دوره ۲۵۰ ساله حضور خویش در میان مردم، با برخورد نادرست و نامناسب ایشان روبرو گردیده ­اند و همین سبب شده است تا خداوند تبارک و تعالی آخرین حجت خویش را برای مدتی طولانی از مردم پنهان نماید.

امیرالمؤمنین علیه ­السلام در سخنانی عبرت آموز که مرحوم سید رضی در نهج البلاغه آورده ­اند به سر پیچی مردم و عدم اطاعت از فرامین ایشان اشاره نموده و می­ فرماید:

«لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ‏ أَعْرِفْكُمْ‏ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَيَّ رَأْيِي بِالْعِصْيَانِ وَ الْخِذْلَانِ»[۳]

«به خدا سوگند، آرزو داشتم هرگز در عمرم شما را نمی دیدم و شما را نمی­ شناختم؛ این چه شناختی بود که جز ندامت و پشیمانی و اندوه و غصه برای من هیچ ثمری نداشت و در پی او جز حزن و اندوه هیچ ثمری نیامد؛ خدا شما را بکشد، قلب من را پر از خون کردید و سینه­ی من را پر از خشم و غیظ کردید و جرعه جرعه اندوه و غم را دم به دم به کام من ریختید؛ تمام طرح­ ها و نقشه ­های من را با سرکشی و خوار کردن ­ها و سستی ­ها بر باد دادید و فاسد کردید»

شبیه به همین بیانات در توقیعی از حضرت حجت ارواحنا فداه آمده است که آن حضرت عج­ الله تعالی فرجه الشریف، عدم آمادگی مردم و عدم همدلی شیعیان و ارتکاب اعمال ناپسند توسط ایشان را باعث غیبت وتأخیر ظهور معرفی می ­نمایند:

«وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ‏ اللَّهُ‏ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا»[۴]

«اگر شیعیان ما ـ كه خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى كه بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمى­ افتاد»

و در بیانی دیگر می­ فرمایند:

«فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ‏ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُه‏»[۵]

«علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما می ‌رسد»

این ­گونه بیانات، به خوبی صحت و درستی کلام عالمانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی را که فرمود:

«وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا»[۶]

«وجود حضرت، لطف و تصرفش لطف دیگری است و نبودش به واسطه ماست»

را نشان داده و اثبات می ­نماید.

و از امام باقر علیه ­السلام نقل گردیده است:

«إِنَّ اللَّهَ إِذَا كَرِهَ لَنَا جِوَارَ قَوْمٍ نَزَعَنَا مِنْ‏ بَيْنِ‏ أَظْهُرِهِمْ‏»[۷]

«خداوند هرگاه  دوست نداشته باشد ما در مجاورت و در کنار قومی باشیم ما را از میان آن ­ها بیرون می ­برد»

ج: ترس از قتل آن­ حضرت عج ­الله فرجه ­الشریف

وقتی از پیامبر صلی ­الله علیه و آله سوال شد: چرا چاره­ ای جز غیبت نیست؟! حضرت جواب دادند:

«يَخَافُ‏ الْقَتْل‏»[۸]

«به سبب خوف از قتل»

و در کنار این دسته از عوامل وقوع و ادامه غیبت، می توان به خالی شدن صلب ­های کافران از مؤمنان، مسأله­ ی عدم پذیرش بیعت حکام، آمادگی مردم و نیز مطالبی دیگر اشاره نمود که در روایات اشاراتی به آن ­ها صورت گرفته است، اما بیان کامل آن به زمان ظهور موکول گردیده است؛ همان گونه که در داستان حضرت موسی و خضر نبی علیهما السلام قرار بر این بود تا از علت کار های حضرت خضر علیه­ السلام، هم ­چون سوراخ کردن کشتی و کشتن کودک و تعمیر دیوار سوال نشود تا در پایان کار، فلسفه آن روشن گردد.

[۱]. کمال الدین و تمام النعمه، ص۳

[۲]. علل الشرائع، ج‏۱، ص ۲۴۵

[۳]. نهج البلاغه، ص۷۰

[۴]. الاحتجاج للطبرسی، ج۲، ص۴۹۹

[۵]. بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷

[۶]. كشف المراد، ص ۱۸۲

[۷]. علل الشرائع، ج‏۱، ص۲۴۴

[۸]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏۵۲، ص: ۹۰

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.