... و از تو می خواهم که مرگم را شهادت در راه خودت

زاد راه/ تقوا، پیوندها و پیوست ها[بخش چهارم]

برای رسیدن به کمالات انسانی و‌ اخلاقی و نیز به عنوان اولین گام در مسیر تقوا و پرهیزکاری، راهی جز انجام واجبات و ترک محرمات نیست و اگر کسی بتواند در کنار عمل به واجبات، مستحبات را به جای آورده و همراه با ترک محرمات، از مکروهات اجتناب ورزد، بی گمان به مدارج والای کمال و فضیلت دست خواهد یافت…

******************************************************

«زاد راه/ تقوا، پیوندها و پیوست ها[بخش چهارم]»

پدید آورنده: سید محمد شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

 

تقوا و شهادت

پیشوایان معصوم علیهم السّلام در روایات متعدد به تبیین جامعیت و برتری فضیلت تقوا و پرهیزکاری نسبت به سایر کمالات انسانی پرداخته‌ و مطالب ‌گران بهایی را در این زمینه در اختیار بشریت قرار داده اند. رسول خدا صلّی الله علیه و آله در حدیثی زیبا با اشاره به نقش محوری تقوا و خویشتن داری در سیر تکاملی انسان می فرماید:

«مَن‏ رُزِقَ‏ تُقى فَقُد رُزِقَ خَيرُ الدُّنيا وَ الآخِرَة»[۱]

«به هر کسی تقوا داده‏ شده، خير دنيا و آخرت روزی او گردیده است.»

امام پرهیزکاران حضرت علی علیه السّلام نیز در کلامی‌ گهربار به تبیین جایگاه رفیع تقوا در بین فضایل اخلاقی پرداخته و می فرماید:

«التَّقْوَى رَئِيسُ الْأَخْلَاقِ»[۲]

«تقوا و پرهیزکاری سرکرده ی همه ی خصلت های نیکو است.»

و نیز از آن‌ حضرت روایت شده است:

«التَّقْوَى رَأْسُ الْحَسَنَاتِ»[۳]

«تقوا و پرهیزکاری سر نیکویی ها است.»

نکته ی قابل توجه در این باره آن است که برای رسیدن به کمالات انسانی و‌ اخلاقی و نیز به عنوان اولین گام در مسیر تقوا و پرهیزکاری، راهی جز انجام واجبات و ترک محرمات نیست و اگر کسی بتواند در کنار عمل به واجبات، مستحبات را به جای آورده و همراه با ترک محرمات، از مکروهات اجتناب ورزد، بی گمان به مدارج والای کمال و فضیلت دست خواهد یافت، زیرا مسیر انسان به سوی کمالات معنوی نامتناهی است و با صبر و بردباری در برابر سختی ها و بهره مندی از گوهر ارزشمند تقوای الهی تحصیل آن برای همگان ممکن می شود.

اگرچه در این بین فضیلتی وجود دارد که خود به تنهایی می تواند جامع همه ی کمالات باشد و در رتبه ای برتر از دیگر فضیلت ها قرار گیرد؛ توفیق ارزشمندی که در متون دینی با عنوان شهادت در راه خدا از آن تعبیر می شود؛ چنان که پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند:

‏«فَوْقَ‏ كُلِ‏ ذِي بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ»[۴]

«برتر از هر نيكوكارى، نيكوكاری ديگرى است تا اينكه آدمى در راه خدا كشته شود؛ زمانی که در راه خدا به شهادت رسید، ديگر برتر از آن، عمل نيكى نيست.»

البته توجه به این امر مهم است که اگر چه تقوا امری اختیاری است و آدمی با شناخت صحیح دستورات دینی و پایبندی به آن‌ می تواند به مقام پرهیزکاران دست یابد، اما تحصیل شهادت و جان فشانی در راه خداوند سبحان، نیازمند استعداد و آمادگی ویژه است که جز به توفیق خداوند متعال ممکن نخواهد شد؛ مسأله ای که طلب توفیق شهادت در ادعیه مأثوره – مخصوصاً دعاهای ماه مبارک رمضان که فصل اجابت و به ثمر نشستن گلواژه های نیایش به درگاه پرودگار مهربان می باشد – را سبب گردیده است؛ چنان که امام صادق علیه السّلام در مناجات با خدای سبحان در ماه مبارک رمضان عرضه می دارد:

«… وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِي قَتْلًا فِي سَبِيلِكَ‏ تَحْتَ رَايَةِ نَبِيِّكَ‏ مَعَ‏ أَوْلِيَائِك»[۵]

«… و از تو می خواهم که مرگم را شهادت در راه خودت، در زیر پرچم پیامبرت و در کنار دوستانت قرار دهی.»

و در دعای شب های ماه رمضان آمده است:

«… وَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ وَ قَتْلًا فِي سَبِيلِكَ‏ فَوَفِّقْ لَنَا»[۶]

«… خداوندا! مرا به درک شب قدر و حج بیت الله الحرام و شهادت در راهت موفق نما.»

تقوا و قول سدید

از مهم ترین آسیب های اجتماعی در هر جامعه، شایعه پراکنی و نقل اکاذیب و نسبت های ناروا به افراد وجیه و آبرومند به ویژه رهبران الهی و حاکمان دینی است؛ بدین خاطر خداوند متعال در آیات پایانی سوره ی مبارکه ی احزاب، ضمن تقبیح رفتار زشت شایعه پراکنان و موذیان بدزبان که آزار و بیان نسبت های ناروا به حضرت موسی علیه السلام را دنبال می کردند، به دفاع از آن پیامبر اولوالعزم پرداخته و مسلمانان را از این رفتار ناشایست برحذر می دارد؛

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذينَ آذَوْا مُوسى‏ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجيهاً»[۷]

«ای کسانی که ایمان آورده اید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خداوند او را از آن چه در حقش می گفتند، مبرّا ساخت و او در نزد خداوند آبرومند بود.»

سپس در ادامه با اشاره به فضیلت تقوا و حق گویی به عنوان دو راهکار مهم برای درمان این درد بزرگ اجتماعی، سفارش می فرماید:

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً»[۸]

«ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بپرهیزید و سخن حق و درست بگویید.»

در این آیات مبارکه واژه «سدید» برگرفته شده از ماده «سدّ» به معنای محکم و عاری از عیب و نقص است؛ پس مقصود از قول سدید نیز گفتار صادقانه ی مطابق با واقعیت و منطبق با شریعت اسلام خواهد بود که مایه ی قوام و استحکام کلام می گردد.[۹]

هم چنین خداوند متعال در آیه ی نهم از سوره ی مبارکه نساء با تأکید بر ضرورت توجه جامعه ی اسلامی به نیازهای عاطفی و احساسات قلبی کودکان یتیم و بی سرپرست، مؤمنان را به رعایت تقوا و قول سدید به هنگام مواجهه با آنان دستور داده و می فرماید:

«وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديدا»[۱۰]

«آن ها اگر فرزندانی ناتوان از خود به یادگار بگذارند، از آینده ی ایشان می ترسند، باید از ستم درباره ی یتیمان مردم بترسند، پس از مخالفت خدا بپرهیزید و با یتیمان مردم با نرمی و محبت سخن بگویید.»

تقارن تقوا و سخن سدید، در آیات شریفه ی قرآن امر ظریف و دقیقی است که نباید از کنار آن به سادگی گذشت؛ نکته ای که نشان از نقش سازنده و پیوستگی این دو ویژگی در تکامل شخصیت انسان مسلمان و بهسازی جامعه‌ی اسلامی دارد، چرا که تقوا و پرهیزکاری از یک سو سبب اصلاح قلب و سلامت جان آدمی گشته و سخن سدید نیز از سوی دیگر باعث اصلاح بیان و سلامت زبان انسان می گردد تا در نهایت اعمال و رفتار انسان نیکو و پسندیده باشد. به دیگر سخن، بیان حق، عامل اساسی در اصلاح زبان و سرچشمه ی گفتار صحیح است و تقوا و خویشتن داری از عوامل مؤثر در اصلاح اعمال و رفتار انسان به حساب می آید؛ همان گونه که خداوند حکیم در آیات سوره ی مبارکه ی احزاب، اصلاح اعمال و آمرزش گناهان را به عنوان دو ثمره ی ارزشمند تقوا و قول سدید مطرح فرموده است:

«يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً»[۱۱]

«تا خداوند اعمال شما را اصلاح نماید و گناهان تان را بیامرزد و هر کس اطاعت خدا و رسولش را انجام دهد، به رستگاری و پیروزی بزرگی دست یافته است.»

امیرمؤمنان حضرت علی علیه السّلام نیز در این‌ خصوص، در خطبه ی یکصدوهفتادوشش نهج البلاغه به نقل کلام جاودانه ی رسول خدا صلوات الله علیه و آله پرداخته و می فرماید:

«لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی‌الله علیه و آله لَا يَسْتَقِيمُ‏ إِيمَانُ‏ عَبْدٍ حَتَّى يَسْتَقِيمَ قَلْبُهُ وَ لَا يَسْتَقِيمُ قَلْبُهُ حَتَّى‏ يَسْتَقِيمَ لِسَانُه»[۱۲]

«به خدا سوگند رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند: ایمان هیچ بنده ای از بندگان خدا به راستی نمی گراید، مگر اینکه قلبش مستقیم گردد و قلب وی مستقیم نمی گردد، مگر اینکه زبانش درست شود.»

توجه مداوم پیشوایان معصوم علیهم السّلام به نقش سازنده ی این آیات نورانی در تهذیب نفوس و اصلاح جامعه ی اسلامی سبب شده است تا به تدبر در آن توصیه و سفارش نمایند که از آن جمله می توان به سیره ی پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله در این زمینه استناد جست؛

«ما جَلَسَ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَلی هذا المِنبَر قَطُّ الّا تَلا هذه الآیَه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً»[۱۳]

«هرگز پیامبر خدا صلوات الله علیه بر منبرش ننشست، مگر آن که این آیه را تلاوت فرمود: ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بپرهیزید و سخن حق و درست بگویید.»

هم چنین امام صادق علیه السّلام با یادآوری پیام مهم این آیه ی نورانی و اهمیت صداقت و حق گویی در ساختار شخصیت انسانی به عَبّاد بن بصری صوفی فرمودند:

 «وَيْحَكَ يَا عَبَّادُ غَرَّكَ أَنْ عَفَّ بَطْنُكَ وَ فَرْجُكَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ‏ – يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ‏ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ‏ – اعْلَمْ أَنَّهُ لَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنْكَ شَيْئاً حَتَّى تَقُولَ قَوْلًا عَدْلًا»[۱۴]

«وای بر تو ای عبّاد! پاکدامنی و پرهیز از شکم بارگی تو را فریفته است! همانا خداوند عزیز و بلند مرتبه در کتاب خود می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بپرهیزید و سخن حق و درست بگویید، تا خداوند اعمال شما را اصلاح نماید و گناهان تان را بیامرزد و هر کس اطاعت خدا و رسولش را انجام دهد، به رستگاری و پیروزی بزرگی دست یافته است. بدان، همانا خداوند عمل تو را نمی پذیرد تا آن که سخن عدل و به جا بر زبان جاری سازی.»

تقوا و توسل

قرآن کریم که مطابق با فطرت انسان نازل شده و کتاب سعادت و هدایت بشر از سوی آفریدگار مهربان به شمار می رود، توسل را به عنوان راهی روشن برای فلاح و رستگاری و رسیدن به قرب خداوند که بالاترین کمال ممکن محسوب می شود، معرفی می کند؛ چراکه همه ی آفریدگان خدا حتی اشرف ایشان، رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله در مقام تقرب به خدای بزرگ، به دنبال یافتن وسیله ای مطمئن می گردند، اگر‌چه وسیله ای که پیامبر اعظم از آن بهره می گیرد با وسایلی که دیگران بدان تمسک می جویند، تفاوت بسیار دارد.

این امر نزد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دارای چنان جایگاهی است که نسبت به آن یاری می طلبد و مسلمانان را به دعا و درخواست از درگاه خداوند متعال درباره آن فرا می خواند؛

«سَلُوا اللهَ‏ لِيَ‏ الوَسِيلَةَ، فَإنَّها دَرَجَةٌ فِي الجَنَّةِ لا يَنالُها إلّا عَبدٌ واحِدٌ وَ أَرجُو أَن أَكُونَ أَنا هُو»[۱۵]

«برای من از خداوند وسیله بخواهید، چرا که وسیله همانا درجه ای در بهشت است که تنها یک بنده بدان دست خواهد یافت و امیدوارم که من همان بنده باشم.»

  • تقارن سه توصیه

خداوند حکیم در سوره اسراء درباره ویژگی‌ فرشتگان مقرب، پیامبران بزرگ و نیز قدّیسینی که مشرکان از آنان یاری می طلبند، می فرماید:

«أُولئِكَ الَّذينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى‏ رَبِّهِمُ الْوَسيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُورا»[۱۶]

«کسانی که مشرکان آن ها را به عنوان پرستش می خوانند، خود به دنبال وسیله می گردند که به پروردگارشان نزدیک تر شوند و امید به رحمت خدا دارند و از عذاب او می ترسند، چه آن که عذاب پروردگارت ترسیدنی است.»

هم چنین در آیه ی شریفه ی ذیل نسبت بدان این طور سفارش شده است:

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون»[۱۷]‏ 

«ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا پروا نموده و برای نزدیک شدن به او وسیله بجویید و در راه او مجاهده نمایید، باشد که رستگار شوید.»

البته در این آیه ی مبارکه،‌ خداوند متعال، مؤمنان را به انجام سه موضوع مهم فرمان می دهد و نتیجه ی آن‌ را سعادت و رستگاری انسان معرفی می کند: تقوا و پرهیزکاری، توسل و اتخاذ وسیله و تلاش و مجاهدات در راه خدا.
نکته ی قابل توجه در این زمینه همراهی این سه آموزه ی مهم دینی در کنار یکدیگر است، زیرا اگرچه مسأله ی توسل در آیات دیگر قرآن کریم و نیز روایات متعدد مطرح شده است، اما بی شک تقارن و ترتیب ذکری توسل با موضوع تقوا و جهاد، نشان از ارتباط و پیوستگی عمیق بین آن ها دارد که می بایست مورد توجه قرآن پژوهان قرار گیرد.

واژه شناسان در معنای لغت «توسل» تقرب و نزدیکی را شرط دانسته و وسیله را به معنای ابزار قُرب و نزدیکی می دانند؛[۱۸] از این رو مقصود از وسیله در‌ آیه ی مبارکه هر آن‌ چیزی خواهد بود که بنده را با پروردگارش مرتبط ‌سازد. تقدم تقوا بر طلب وسیله نیز ممکن است، بیان گر این مطلب باشد که تقوا، زمینه ی مناسب برای توسل مؤمنان به مقام قرب خداوند متعال خواهد بود و با پرهیزکاری و خویشتن داری می توان راه تقرب به خداوند را پیمود، زیرا انسان پرهیزکار در پرتو هدایت و روشنگری تقوا و پرهیزکاری، اسباب تقرب را به درستی می شناسد و بدان ها تمسک می جوید. هم چنین می توان هر یک از این دو فضیلت را مکمل دیگری و در نتیجه مایه ی سعادت و رستگاری آدمی در نظر گرفت؛ چراکه تقوا و پرهیزکاری به نکته ی دفع ضرر و از بین بردن موانع پیش روی انسان در مسیر موفقیت اشاره دارد و اتخاذ وسیله به جنبه ی جلب منفعت و تحصیل اموری که انسان را در راه پیشرفت و تکامل یاری می رساند، رهنمون می شود؛ زیرا چه بسیارند کسانی که در زندگی از کمال پرهیزکاری برخوردارند، ولی به خاطر نداشتن وسیله که مصداق اعلای آن ولایت ائمه ی دین علیهم السّلام است، به فلاح و رستگاری نمی رسند. چنان که در تفسیر علی بن ابراهیم قمّی در بیان مراد خداوند از وسیله در آیه ی شریفه چنین آمده است:

«اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ فَقالَ تَقَرَّبُوا إلَيهِ بِالإمامِ»[۱۹]

«منظور از امر به اتخاذ وسیله، لزوم تقرب به سوی خداوند، به سبب ائمه ی هدی علیهم السّلام است.»

امر به جهاد در راه خدا و قتال با کفار نیز پس از امر به ابتغای وسیله، به عنوان کارآمدترین وسیله برای تقرب به سوی خداوند سبحان، از باب امر به خاص بعد از امر به عام خواهد بود تا اهتمام گوینده را نسبت به آن برساند.
مطلب دقیقی که مفسر عالی قدر مرحوم علامه‌ طباطبایی در تفسیر این آیه ی نورانی مطرح کرده اند:

«دستور به جهاد در راه خدا پس از امر به اتخاذ وسیله به سوی پروردگار متعال از باب ذکر خاص بعد از عام است که به خاطر بیان اهمیت و شأنیت فرد خاص در نزد خداوند ذکر شده است و چه بسا فرمان وسیله جویی به سوی خدا پس از دستور به تقوا و پرهیزکاری نیز بر اساس همین نکته بوده باشد.» [۲۰]

 

[۱]. نهج الفصاحه، ص۷۶۹

[۲]. غرر الحکم و درر الکلم، ص ۴۵

[۳]. عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص ۲۰

[۴]. الكافي، ج‏۵، ص۵۳

[۵]. الكافي، ج‏۴، ص۷۴

[۶]. إقبال الأعمال، ج‏۱، ص۶۱

[۷] . احزاب/۶۹

[۸] . احزاب/ ۷۰

[۹] . «السَّدِيدُ من القول: السليم من خلل الفساد، و أصله من سد الخلل و قوله‏ لْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيداً أي صوابا عدلا موافقا للشرع و الحق‏» مجمع البحرين، ج۳، ص۶۵

[۱۰]. نساء/۹

[۱۱]. احزاب/ ۷۱

[۱۲]. نهج البلاغه، ص۲۵۳

[۱۳]. المیزان، ج۱۶، ص۳۷۶

[۱۴]. الكافي، ج‏۸، ص۱۰۷

[۱۵]. البرهان في تفسير القرآن، ج‏۲، ص۲۹۴

[۱۶]. اسراء/ ۵۷

[۱۷]. مائده/۳۵

[۱۸]. المصباح المنير،ج۲، ص۶۶۰ :  وسَلْتُ‏: إِلَى اللّهِ بِالْعَمَلِ (أَسِلُ‏) مِنْ بَابِ وَعَدَ رَغِبْتُ و تَقَرَّبْتُ وَ مِنْهُ اشْتِقَاقُ (الْوَسِيلَةِ) وَ هِىَ مَا يُتَقَرَّبُ بِهِ إِلَى الشَّى‏ء

[۱۹] . تفسير القمي، ج‏۱، ص۱۶۸

[۲۰] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۲۸

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.