سه گانه ی حیات/ نام های قیامت (بخش اول)
از مطالب مهمی که پیرامون حضور در پیشگاه الهی وجود دارد و برای صاحبان عقل و خرد، تأمل در آن ضروری است، ویژگی ها و خصائص این قیام است که از دشواری و اهمیت آن حکایت می کند…
**********************************************************************
پدید آورنده: سید علی شاهچراغی
دسته بندی: خطبه
«سه گانه ی حیات/ نام های قیامت (بخش اول)»
اگر چه دانشمندان علوم دینی، هفتاد اسم را برای قیامت برشمرده اند؛ اما آیت الله جوادی آملی حفظه الله نسبت به این واقعه ی دهشت انگیز و غیر قابل توصیف، صد اسم را مطرح کرده اند؛ نام هایی که هر یک از منظر و زاویه ای به حوادث قیامت اشاره دارد و حوادث مختلف آن را آشکار می سازد؛ نکات ارزشمند و مهمی که در بردارنده آثار تربیتی فراوانی است و در بیداری انسان از غفلت و واداشتن آدمی به حرکت در مسیر اصلاح، نقش مؤثری ایفا می کند و طهارت قلب و دوری از زشتی ها را برای او به ارمغان می آورد؛ همین امر موجب گردیده است تا مرحوم فیض کاشانی رضوان الله علیه در کتاب ارزشمند مهجّۀ البیضاء نسبت بدان این گونه سفارش نماید:
«در زیر هر یک از این نام ها سرّی نهفته شده و در هر توصیفی معنای مهمی بیان گشته، باید کوشید تا این معانی را درک کرد و این اسرار را یافت.»[۱]
بر این اساس و در ادامه ی سلسله مقالات سه گانه ی حیات، به منظور آشنایی و بیان مطالبی پیرامون نام های قیامت، به برخی از این اسامی اشاره می گردد:
«یوم القیامۀ»
معروف ترین نامی که در خصوص معاد به چشم می خورد و همگان با آن مأنوس هستند، واژه ی «قیامت» است؛ اسمی که تنها در قرآن کریم هفتاد بار آمده است و عنوان یکی از سور این کتاب شریف می باشد.
وجه نام گذاری «قیامت»
فلسفه ی نامگذاری حادثه ی عظیم معاد به قیامت این است که در هنگام پدیدار شدن واقعه ی سهمگین معاد، همگان در پیشگاه عدل الهی قیام کرده و در انتظار رسیدگی به وضعیت خویش قرار می گیرند؛ امری که خداوند متعال در قرآن کریم نسبت به آن می فرماید:
«يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ»[۲]
«روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاى ايستند.»
هم چنین در آن روز «روح» که اعظم ملائکه ی الهی است، به همراه دیگر فرشتگان، در صفی واحد قرار گرفته و به منظور اجرای فرمان خدا قیام می نمایند:
«يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا»[۳]
«روزى كه روح و فرشتگان به صف مى ايستند.»
قیامی که برای گواهان و شاهدان اعمال انسان ها نیز ضروری است:
«وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ»[۴]
«و روزى كه گواهان بر پاى مى ايستند.»
هم چنین برپایی میزان و حساب در صحنه ی قیامت، به منظور رسیدگی به اعمال انسان ها و روشن شدن وضعیت آنان، نکته ی دیگری است که قرآن کریم به آن رهنمون گردیده است:
«يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ»[۵]
«روزى كه حساب بر پا مى شود.»
ایستادنی دشوار
از مطالب مهمی که پیرامون حضور در پیشگاه الهی وجود دارد و برای صاحبان عقل و خرد، تأمل در آن ضروری است، ویژگی ها و خصائص این قیام است که از دشواری و اهمیت آن حکایت می کند. برخی از مطالب وارده در این خصوص عبارتند از:
-
گِرد آمدنی همگانی
یکی از مهم ترین ویژگی های برپایی قیامت و حضور در آن، اجتماع همگان در مکان و زمانی خاص است؛ حضوری یک پارچه که فردی را یارای ترک آن نخواهد بود:
«قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ»[۶]
«بگو در حقيقت اولين و آخرين * قطعاً همه در موعد روزى معلوم، گرد آورده شوند.»
-
مطیع امر پروردگار
حضور در پیشگاه خداوند متعال به امر پروردگار عالمیان، ویژگی دیگری است که از آیه ی هفتم سوره ی مبارکه ی قمر استفاده می گردد:
«خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ»[۷]
«در حالى كه ديدگان خود را فروهشته اند، چون ملخ هاى پراكنده از گورها[ى خود] بر مى آيند.»
مطلبی که آیه ی ذیل نیز شاهد بر آن است:
«يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ»[۸]
«روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاى ايستند.»
-
قیامی متواضعانه
امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ی یکصد و دوم نهج البلاغه می فرماید:
«وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللَّهُ فِيهِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِيَاماً»[۹]
«قيامت روزى است كه خداوند همه انسان هاى گذشته و آينده را براى رسيدگى دقيق حساب و رسيدن به پاداش اعمال گرد آورد، در حالی که قیامی فروتنانه دارند.»
-
سختی و فشار
حضرت علی علیه السلام در بیان ذیل به ویژگی دیگری از چگونگی این حضور و ایستادن اشاره می نماید:
«فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعا»[۱۰]
«نیکو حال ترین آنان کسی است که جای نهادن دو پای بیابد و برای جان خود جایی فراخ تهیه کند.»
-
جاری شدن عرق
اگر چه از سخن ارزشمند امام زین العابدین علیه السلام که می فرماید:
«أَشَدُّ سَاعَاتِ ابْنِ آدَمَ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ السَّاعَةُ الَّتِي يُعَايِنُ فِيهَا مَلَكَ الْمَوْتِ وَ السَّاعَةُ الَّتِي يَقُومُ فِيهَا مِنْ قَبْرِهِ وَ السَّاعَةُ الَّتِي يَقِفُ فِيهَا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى»[۱۱]
«سخت ترين ساعت ها براى فرزند آدم، سه ساعت است: ساعت اول، ساعتى است كه در آن ملك الموت را مى بيند و ساعت دوم، ساعتى است كه در آن از قبر خود بر مى خيزد و ساعت سوم، ساعتى است كه در برابر خداى متعال مى ايستد.»
به روشنی می توان دشواری و سنگینی لحظات قیامت را درک نمود، اما سخن امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه به گونه ای است که ترس را بر جان آدمی مستولی می سازد:
«وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللَّهُ فِيهِ الْأَوَّلِينَ وَ الآْخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِيَاماً قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ»[۱۲]
«روزی که حق تعالی پیشینیان و پسینیان را در آن گرد آورد، برای رسیدگی به حساب کار و پرداخت پاداش کردار. آنان فروتنانه بر پا باشند؛ عرق تا گوشه ی دهان شان روان و زمین زیر پای شان لرزان است.»
امری که عقبۀ بن عامر از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نسبت به آن چنین نقل می کند:
«تدنو الشمس من الأرض يوم القيامة فيعرق الناس، فمنهم من يبلغ نصف ساقه، و منهم من يبلغ ركبتيه، و منهم من يبلغ فخذه، و منهم من يبلغ خاصرته، و منهم من يبلغ منكبيه، و منهم من يبلغ فاه و أشار بيده ألجمها فاه، و منهم من يغطيه عرقه، و ضرب بيده على رأسه»[۱۳]
«روز قیامت خورشید به زمین نزدیک می شود و بر اثر آن مردم عرق می کنند، عرق برخی به نصف ساق، برخی تا زانو، گروهی به بالای ران، بعضی به کمر، برخی به شانه و بعضی به دهان شان می رسد؛ آن حضرت به دستش اشاره و آن را لجام دهان خویش کرد و [فرمود:] برخی را عرق از سر می گذرد و دستش را همین گونه بر سر گذاشت.»
-
بازگشت به سوی پروردگار
البته مهم ترین نکته در زمینه ی این قیام همگانی و فراگیر، حرکت انسان ها و بازگشت ایشان به سوی خداوند متعال است که در سوره مبارکه ی مریم درباره ی آن می خوانیم:
«وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا»[۱۴]
«و روز قيامت، همه ی آن ها به سوى او خواهند آمد، تنها.»
«یوم الحساب»
از اسامی معروف قیامت که در منابع دینی، شاهد آن هستیم «یوم الحساب» است؛ واقعه ی مهمی که نکات متعددی را در بر دارد و نیز سؤالات زیادی را موجب گردیده است؛ پرسش هایی این چنین: مقصود از حساب چیست؟ آیا حساب برای همگان است؟ چه چیزی مورد حساب واقع می گردد؟ حسابرس چه کسی است؟ سوء الحساب به چه معنا است؟ آیا در هنگام حساب، حجت بر همه تمام می شود؟ تفاوت بندگان در حساب به چه دلیل است؟ حساب چه کسانی راحت و آسان خواهد بود و چه کسانی بدون حساب وارد بهشت می شوند؟ سریع الحساب بودن خداوند چیست؟ در هنگام حسابرسی، آیا می توان به عفو الهی امید داشت؟.
حساب رسی اعمال
همان طور که اشاره گردید، یکی از سؤالات مهم در زمینه ی حسابرسی این است که کار رسیدگی به پرونده ی مخلوقات در صحنه ی قیامت توسط چه کسی و یا کسانی انجام می پذیرد. در پاسخ به این پرسش، با مراجعه به آیات و نیز روایات که از سرچشمه ی علم بی پایان الهی نشأت گرفته و توسط معصومین علیهم السلام به دست ما رسیده است، با مطالب ارزشمندی روبرو هستیم که برخی از آن ها این چنین اند:
-
خداوند متعال
کار حسابرسی اعمال در آیاتی از قرآن کریم به خداوند متعال اسناد داده می شود:
«فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ»[۱۵]
«جز اين نيست كه بر تو رساندن [پيام] است و بر ما حساب [آنان]»
در این باره در آیه ای دیگر آمده است:
«إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ»[۱۶]
«در حقيقت بازگشت آنان به سوى ماست * آن گاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست.»
-
معصومین (ع)
همان طور که به اذن خداوند متعال، کار تدبیر امور دنیوی بر عهده ی کسانی قرار می گیرد:
«فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا»[۱۷]
«و كار [بندگان] را تدبير مى كنند.»
بر اساس برخی از روایات، حسابرسی اعمال و رفتار بندگان خداوند در صحنه ی قیامت، بر عهده ی فرشتگان، انبیاء و امامان علیهم السلام می باشد؛ چنان چه امام صادق علیه السّلام در این خصوص می فرماید:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَكَلَنَا اللَّهُ بِحِسَابِ شِيعَتِنَا»[۱۸]
«روز قيامت، خداوند رسيدگى به حساب شيعيان را به ما واگذار مى كند.»
در همین زمینه از صفوان و طبق برخی نقل ها سماعۀ بن مهران از امام کاظم علیه السلام روایت شده است که آن حضرت فرمودند:
«إِلَيْنَا إِيَابُ هَذَا الْخَلْقِ وَ عَلَيْنا حِسابَهُم»[۱۹]
«همانا بازگشت و حساب مردم بر عهده ماست.»
امام رضا علیه السلام نیز در روایتی از پدران بزرگوار خویش از امیرمؤمنان علیهم السلام به نقل از نبی مکرم صلوات الله علیه و آله می فرماید:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وُلِّينَا حِسَابَ شِيعَتِنَا»[۲۰]
«در روز قیامت حساب پیروان ما به عهده ما نهاده شده است.»
البته بر اساس توحید افعالی، روشن و بدیهی است که بدون اذن الهی، هیچ کسی را یارای انجام کاری و برداشتن قدمی نخواهد بود و امور دنیا و آخرت به دست خداوند متعال محقق می گردد.
-
وجدان آدمی
وجدان آدمی در پذیرش و قبول حساب، نقش مؤثری دارد و بر درستی و صحت آن گواهی می دهد؛ زیرا هنگامی که اشخاص در صحنه ی قیامت با کارنامه ی خویش مواجه می گردند:
«وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا»[۲۱]
«و كارنامه هر انسانى را به گردن او بسته ايم و روز قيامت براى او نامه اى كه آن را گشاده مى بيند، بيرون مى آوريم.»
به یکایک انسان ها فرمان داده می شود:
«اقْرَأْ كَتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا»[۲۲]
«نامه ات را بخوان؛ كافى است كه امروز خودت حسابرس خود باشى.»
و او آگاه است که چه کاری انجام داده و کدام یک از فرامین الهی را بر زمین نهاده و مخالفت کرده است.
حسابرسی سریع
نکته ی دیگری که در زمینه ی حسابرسی قیامت وجود دارد و باید مطالبی پیرامون آن طرح گردد، سریع الحساب بودن پرودگار عالمیان است؛ امری که از سرعت در رسیدگی به وضعیت اهل بهشت و جهنم حکایت می نماید. اگر چه در این باره نیز ممکن است، این سؤال به ذهن بیاید که اگر حسابرسی قیامت این گونه با سرعت انجام می پذیرد، پس تعابیری هم چون «پنجاه هزار سال» در خصوص روزهای قیامت به چه معناست؟!
طرح این سؤال باعث گردیده است تا مفسّران قرآن کریم به منظور ارائه ی جوابی روشن و قانع کننده، نکات مفیدی را مطرح نمایند که به برخی از آن ها اشاره می گردد:
الف – مقصود از سرعت در حساب، سرعت وقوع معاد و دریافت جزای اعمال است؛ به این معنا که خداوند متعال پاداش و کیفر عمل خوب و بد را با برپایی سریع قیامت می دهد.
«وَ مَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»[۲۳]
«و كار قيامت، جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديك تر [از آن] نيست، زيرا خدا بر هر چيزى توانا است.»
ب – کثرت و زیادی محاسبه شوندگان، سبب طولانی شدن حسابرسی اعمال توسط خداوند متعال نخواهد شد؛ زیرا با توجه به احاطه و علم نامحدود الهی، انجام حسابرسی برای خداوند متعال، کاری سهل و آسان است و نباید حسابرسی خداوند را با کار بشر مقایسه نمود. اگرچه در این بین ممکن است به سبب طولانی بودن جواب ها زمان به درازا کشد و صف هایی طولانی نیز شکل گیرد؛ زیرا در هنگام قیامت به یکایک اشخاص فرصت داده خواهد شد تا نسبت به اعمال و رفتار خویش از خود دفاع کنند و آن چه را می خواهند بر زبان جاری سازند. در عین حال این مطلب نیز یقینی است که حسابرسی از نیکوکاران در کوتاه ترین فرصت محقق می گردد و به پاداش اعمال خویش نائل می گردند.
ج- مطلب دیگری که در زمینه ی سریع الحساب بودن خداوند متعال مطرح گردیده است، این نکته است که اعمال خوب یا بد انسان ها در دنیا محاسبه گردیده و پاداش و کیفر آن در نظر گرفته می شود؛ بنابر این سریع الحساب بودن خداوند را نباید تنها به معنای حسابرسی آخرت در نظر گرفت.
راحتی و سختی حساب
از جمله اموری که نسبت به حسابرسی قیامت باید از آن سخن گفت، سختی و آسانی حساب افراد است؛ مسأله ای که توجه به آن از حیث تربیتی و گرایش بندگان به انجام اعمال صالح بسیار مهم می باشد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
«فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا»[۲۴]
«پس به زودی محاسبه می شود، حسابی آسان.»
در این باره مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل می کند:
«ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فِیْهِ حاسَبَهُ اللّهُ حِساباً یَسِیْراً، وَ اَدْخَلَهُ الْجَنَّهَ بِرَحْمَتِهِ. قالوا: وَ ما هِىَ یا رَسُولَ اللّهِ؟! قالَ: تُعْطِى مَنْ حَرَمَکَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَکَ»[۲۵]
«سه خصلت است كه در هر كسى باشد، خداوند حسابرسى آسان از او به عمل آورد و به رحمت خویش او را وارد بهشت كند. عرض كردند: آن سه چيست، اى رسول خدا؟. فرمود: به كسى كه تو را [از چيزى] محروم كرده عطا كنى، با كسى كه رابطه اش را با تو قطع كرده، پيوند برقرار كنى و از كسى كه به تو ستم كرده است، درگذرى.»
هم چنین از معاویۀ بن وهب نقل شده است که امام صادق علیه السلام فرمود:
«إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ، تُهَوِّنُ الْحِسَابَ يَوْمَ الْقِيَامَة»[۲۶]
«پیوند برقرار کردن با خویشاوند، حساب روز قیامت را آسان می کند.»
بدون حساب
مطلب مهم و قابل توجه دیگری که در این رابطه وجود دارد، ورود بدون حساب برخی افراد به بهشت جاودان است که فرشتگان الهی را به حیرت و تعجب وا می دارد؛ چنان چه شیخ صدوق رضوان الله علیه در کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الأعمال» از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می کند:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أَنْبَتَ اللَّهُ تَعَالَى لِطَائِفَةٍ مِنْ أُمَّتِي أَجْنِحَةً فَيَطِيرُونَ مِنْ قُبُورِهِمْ إِلَى الْجِنَانِ يُسْرِعُونَ فِيهَا وَ يَتَنَعَّمُونَ كَيْفَ شَاءُوا فَتَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ: هَلْ رَأَيْتُمُ الْحِسَابَ؟ فَيَقُولُونَ: مَا رَأَيْنَا حِسَاباً فَيَقُولُونَ: هَلْ جُزْتُمُ الصِّرَاطَ؟ فَيَقُولُونَ: مَا رَأَيْنَا صِرَاطاً. فَيَقُولُونَ: هَلْ رَأَيْتُمْ جَهَنَّمَ؟ فَيَقُولُونَ: مَا رَأَيْنَا شَيْئاً. فَيَقُولُ الْمَلَائِكَةُ: مِنْ أُمَّةِ مَنْ أَنْتُمْ؟ فَيَقُولُونَ: مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فَيَقُولُونَ: نَشَدْنَاكُمُ اللَّهَ حَدِّثُونَا مَا كَانَتْ أَعْمَالُكُمْ فِي الدُّنْيَا. فَيَقُولُونَ: خَصْلَتَانِ كَانَتَا فِينَا فَبَلَّغَنَا اللَّهُ تَعَالَى هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ. فَيَقُولُونَ: وَ مَا هُمَا؟ فَيَقُولُونَ: كُنَّا إِذَا خَلَوْنَا نَسْتَحْيِي أَنْ نَعْصِيَهُ وَ نَرْضَى بِالْيَسِيرِ مِمَّا قَسَمَ لَنَا فَيَقُولُ الْمَلَائِكَةُ حَقٌّ لَكُمْ هَذَا»[۲۷]
«روز قيامت، خداى متعال به طايفه اى از امت من، بال هایی عنايت مى كند، به طورى كه از ميان گورهاى خود پرواز مى كنند و به سرعت و آسانى داخل بهشت مى شوند و آزادانه از نعمت هاى گوناگون آن استفاده مى كنند. ملائكه از ايشان مى پرسند: آیا از شما حساب پس گرفتند؟ در جواب مى گويند: خير. از ايشان مى پرسند: آیا از صراط گذشتيد؟ مى گويند: خير. از ايشان مى پرسند: آيا جهنم را مشاهده کردید؟ مى گويند: ما چيزى نديديم. از ايشان مى پرسند: شما از امت كدام پيامبر هستید؟ در جواب می گويند: از امت محمد صلّى اللَّه عليه و آله هستیم. سؤال مى كنند: شما را به خدا قسم، عمل تان در دنيا چه بود؟ می گويند: ما دو خصلت در دنيا داشتيم كه به واسطه ی آن ها به اين مقام رسيديم. مى پرسند: آن دو صفت چه بود؟ در جواب مى گويند: در خلوت مان از خدا حيا مى كرديم كه او را معصيت نماییم و دیگر این که به هر چه خدا براى ما مقدر كرده بود، راضى بوديم؛ اگر چه كم بود. سپس ملائكه مى گويند: اين مقام و منزلت، حق شماست.»
هم چنین نبی مکرم صلی الله علیه وآله در روایتی دیگر می فرماید:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ الْخَلَائِقَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ نَادَى مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ يَسْمَعُ آخِرُهُمْ كَمَا يَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ فَيَقُولُ: أَيْنَ أَهْلُ الصَّبْرِ؟ قَالَ: فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمْ زُمْرَةٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ. فَيَقُولُونَ لَهُمْ: مَا كَانَ صَبْرُكُمْ هَذَا الَّذِي صَبَرْتُمْ؟ فَيَقُولُونَ: صَبَّرْنَا أَنْفُسَنَا عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَبَّرْنَاهَا عَنْ مَعْصِيَتِهِ قَالَ: فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ: صَدَقَ عِبَادِي خَلُّوا سَبِيلَهُمْ لِيَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ. قَالَ: ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ آخَرَ يَسْمَعُ آخِرُهُمْ كَمَا يَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ فَيَقُولُ: أَيْنَ أَهْلُ الْفَضْلِ؟ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمُ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُونَ: مَا فَضْلُكُمْ هَذَا الَّذِي نُودِيتُمْ بِهِ؟ فَيَقُولُونَ: «ُنَّا يُجْهَلُ عَلَيْنَا فِي الدُّنْيَا فَنَحْتَمِلُ وَ يُسَاءُ إِلَيْنَا فَنَعْفُو. قَالَ: فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَى: صَدَقَ عِبَادِي خَلُّوا سَبِيلَهُمْ لِيَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ: ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَسْمَعُ آخِرُهُمْ كَمَا يَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ فَيَقُولُ: أَيْنَ جِيرَانُ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ فِي دَارِهِ؟ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمْ زُمْرَةٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَيَقُولُونَ لَهُمْ: «مَا كَانَ عَمَلُكُمْ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَصِرْتُمْ بِهِ الْيَوْمَ جِيرَانَ اللَّهِ تَعَالَى فِي دَارِهِ؟» فَيَقُولُونَ: كُنَّا نَتَحَابُّ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَتَبَاذَلُ فِي اللَّهِ وَ نَتَوَازَرُ فِي اللَّهِ قَالَ: فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَى: صَدَقَ عِبَادِي خَلُّوا سَبِيلَهُمْ لِيَنْطَلِقُوا إِلَى جِوَارِ اللَّهِ فِي الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ. قَالَ: «فَيَنْطَلِقُونَ إِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَاب»[۲۸]
«هنگامی که قیامت برپا شود، خداوند تمام مردم را در یک سرزمین جمع خواهد کرد و ندا دهنده ای از جانب پروردگار صدا می زند، به گونه ای که هم زمان تمام مردم خواهند شنید؛ می گوید: صابران کجایند؟ در اين هنگام گروهى از جاى خود بر می خیزند؛ پس گروهی از فرشتگان از ایشان استقبال مى كنند و مى گويند: صبر شما چه بود؟ آن ها مى گويند: ما نفس خود را در اطاعت خداوند به صبر واداشتيم و در معصيت او هم صبر كرديم. در اين هنگام منادى صدا مى زند: راه آن ها را باز كنيد تا وارد بهشت شوند و حسابى براى آن ها نيست. پس از آن ندا دهنده ی دیگری از جانب خداوند صدا می زند، به گونه ای که هم زمان، تمام مردم خواهند شنید؛ می گوید: اهل فضل کجایند؟ گروهى از جاى خود بر می خیزند. در اين لحظه گروهی از فرشتگان از آن ها استقبال مى كنند، می گویند: فضل شما چه بود که به آن خوانده شدید؟ می گویند: در دنیا با ما جاهلانه رفتار می کردند، ولی ما تحمل می کردیم؛ به ما بدی می شد، ولی ما گذشت می نمودیم. ندا دهنده ای از طرف خدا ندا می دهد: بندگان من راست می گویند، راه شان را باز كنيد تا وارد بهشت گردند و برای آنان حسابى نيست. بعد از آن ندا دهنده ی دیگری از جانب خداوند صدا می زند، به گونه ای که هم زمان، تمام مردم خواهند شنید؛ می گوید: همسایگان خداوند کجایند؟ در اين لحظه عده ای از جاى خود بر می خیزند، گروهی از فرشتگان از آن ها استقبال مى كنند و مى گويند: شما در دنیا چه کار کردید که امروز همسایه ی خدا شدید؟! آنان می گویند: ما در راه خدا به یکدیگر محبت می کردیم و در راه خدا به همدیگر بذل و انفاق می نمودیم و در راه خدا کمک و پشتیبان هم بودیم. در این هنگام ندا دهنده ای از طرف خدا صدا می زند: بندگان من راست می گویند، راه شان را باز کنید تا بدون حساب به جوار خدا در بهشت وارد شوند. فرمود: پس به بهشت وارد می شوند به غیر حساب.»
[۱]. تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۲۸۴
[۳]. نبأ/۳۸
[۴]. غافر/۵۱
[۵]. ابراهیم/۴۱
[۶]. واقعه/۴۹-۵۰
[۷]. قمر/۷
[۸]. مطففین/۶
[۹]. نهج البلاغه، خطبه۱۰۲
[۱۰]. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج۷، ص۱۰۲
[۱۱]. بحار الأنوار، ج۷، ص۱۰۵
[۱۲]. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج۷، ص۱۰۲
[۱۳]. المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه، ج۳، ص۶۳۵
[۱۴]. مریم/۹۵
[۱۵]. رعد/۴۰
[۱۶]. غاشیه/۲۵و۲۶
[۱۷]. نازعات/۵
[۱۸]. الأمالي (للطوسي)، ص۴۰۶
[۱۹]. بحار الأنوار، ج۷، ص۲۰۲
[۲۰]. بحار الأنوار، ج۸، ص۴۰
[۲۱]. إسراء/۱۳
[۲۲]. إسراء/۱۴
[۲۳]. نحل/۷۷
[۲۴]. انشقاق/۸
[۲۵]. مجمع البيان في تفسير القرآن، ج۱۰، ص۶۹۹
[۲۶]. بحار الأنوار، ج۷۱، ص۱۰۲
[۲۷]. مسكن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد، ص۸۴
[۲۸]. بحار الأنوار، ج۷۱، ص۳۹۳
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!