برای تمام شما پایانی است پس به پایان خود برسید

برترین خواسته ها در دعای مکارم الاخلاق/ نیکوترین اعمال – اصول عمل

در دین مبین اسلام، فرجام عمل و به نهایت رساندن کار، مهم ‌تر از شروع آن می ‌باشد؛ زیرا انجام کار خیر از مرحله‌ ی آغاز تا پایان، با آسیب‌ ها، موانع و خطراتی هم‌ چون ریا، عجب و … روبرو است که فساد و ضایع شدن عمل را به دنبال خواهد داشت؛ به همین خاطر مؤمن می ‌باید هم و غم خویش را به کار گیرد تا  کار را با رعایت دقیق موازین عقل و نقل به پایان رساند…

******************************************************

پدیدآورنده: سید علی شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

 نیکوترین اعمال

«اصول عمل»

«وَ بِعَمَلِی إِلَی‏ أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ‏‏»[۱]
«و عمل مرا به جایگاه برترین اعمال برسان»

قرآن کریم در مورد رفتار، به أحسن اعمال و در خصوص گفتار، به أحسن اقوال توصیه کرده است؛ در ادعیه و روایات نیز مسئله ‌ی أحسن احوال مورد تأکید قرار گرفته است؛ اما به سبب اهمیت مسأله ‌ی عمل، طرح مطالبی پیرامون اصول آن و نیز آسیب شناسی عمل مناسب می ‌باشد.

در فرهنگ دینی ما همواره پاداش ویژه به برترین‌ ها اختصاص یافته و بهترین‌ ها هستند که مورد تمجید و توجه خاص قرار گرفته ‌اند که موارد ذیل شاهد بر آن‌ است:

  • بهترین مردمان

پیامبر گرامی اسلام صلی ‌الله علیه و آله فرمود:

«خيارُ المؤمنينَ القانِعُ، و شَرُّهُمُ الطامِعُ»[۲]

«بهترين مؤمنان، قناعت پيشه است و بدترين آن‌ ها، طمع ‌كار»

امیرالمؤمنین علیه ‌السلام می ‌فرماید:

«إنّ أفضَلَ النّاسِ عِندَ اللّه مَن أحيا عَقلَهُ، و أماتَ شَهوَتَهُ»[۳]

«به ‌درستى كه افزون‌ ترين مردم نزد خدا كسي است كه عقل خود را زنده و خواهش خود را ميرانيده باشد»

امام صادق علیه ‌السلام نیز در این ‌باره می ‌فرماید:

«خِيارُكُم سُمَحاؤكُم، و شِرارُكُم بُخَلاؤكُم»[۴]

«بهترينِ شما بخشنده‌ ترين شما و بدترينِ شما بخيل ‌ترين ‌تان هستند»

و در حدیثی دیگر پیامبر صلی ‌الله علیه و آله فرمود:

«خَيْرُ المُؤْمِنِينَ مَنْ كَانَ مَأْلَفَةً لِلْمُؤْمِنِينَ،وَ لاَ خَيْرَ فِيْمَنْ لاَ يُؤلَفُ وَ لاَ يَألَفُ»[۵]

«بهترين مؤمنان كسى است كه مؤمنان بدو الفت مى ‌گيرند، و در كسى كه با ديگران الفت نگيرد و ديگران نيز با او الفت نيابند خيرى نيست»

  • بهترین عبادت

در این ‌باره از رسول خدا صلی ‌الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند:

«أفضلُ العبادةِ انتظارُ الفَرَجِ »[۶]

«برترين عبادت ‌ها انتظار فرج است»

و امام جواد علیه ‌السلام می ‌فرماید:

«أفضَلُ العِبادَةِ الإخلاصُ»[۷]

«برترين عبادت اخلاص است»

و نیز امیرالمؤمنین علیه ‌السلام فرمود:

«أفضَلُ العِبادَةِ العَفافُ»[۸]

«برترين عبادت پاكدامنى است»

  • برترین مکان ‌ها

مساجد از بهترین مکان ‌ها محسوب می‌ شود:

«ألا ومَن مَشى إلى مَسجِدٍ يَطلُبُ فيهِ الجَماعَةَ كانَ لَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ سَبعونَ ألفَ حَسَنَةٍ ويُرفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجاتِ مِثلُ ذلِكَ»[۹]

«آگاه باشيد كه هر كس براى [نماز] جماعت رهسپار مسجدى شود، برابر هر گامى هفتاد هزار نيكى براى او خواهد بود و به همين مقدار نيز بر درجات او افزوده مى ‌شود»

حرم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم ‌السلام همچون کربلا و مشهد الرضا به دلیل وجود مضجع شریف ابا عبدالله و علی بن موسی الرضا علیهما السلام از بهترین مکان ‌ها هستند. از امام رضا علیه ‌السلام نقل شده است که فرمود:

«مَن زارَ قَبرَ أبي عَبدِ اللَّه عليه السلام بِشَطِّ الفُراتِ، كَمَن زارَ اللَّهَ فَوقَ عَرشِهِ»[۱۰]

«هر كس قبر اباعبد اللَّه عليه السلام را كنار رود فرات زيارت كند، گويى خدا را در بالاى عرشش زيارت كرده است»

همچنین حضرت کاظم علیه ‌السلام فرمود:

«مَنْ‏ زَارَ قَبْرَ وَلَدِي‏ عَلِيٍ‏ كَانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ كَسَبْعِينَ حَجَّةً مَبْرُورَةً قُلْتُ سبعين (سَبْعُونَ) حِجَّةً مَبْرُورَةً؟ قَالَ نَعَمْ، سبعين‌اَلفَ (سَبْعُونَ‌اَلْفَ) حِجَّةٍ»[۱۱]

«هر كه قبر فرزندم على علیه السلام را زيارت كند نزد خداي عزوجل برايش هفتاد حج مبرور ثبت است. گفتم هفتاد حج مبرور؟! فرمود: آرى هفتاد هزار حج مبرور»

  • ارزشمند ترین زمان ‌ها

از پیامبر خدا صلی ‌الله علیه وآله نقل شده که فرمود:

«إنَّ اللّهَ عز و جل اختارَ مِنَ الأَيّامِ الجُمُعَةَ ومِنَ الشُّهورِ شَهرَ رَمَضانَ و مِنَ اللَّيالي لَيلَةَ القَدرِ»[۱۲]

«خداوند از ميان روزها جمعه ‌ها را، از ميان ماه‌ ها ماه رمضان را، و از ميان شب ‌ها شب قدر را برگزيد»

  • برترین اعمال

اما در زمینه بهترین کارها که موضوع این بخش می‌ باشد، پیامبر صلی ‌الله علیه و آله بهترین کارها را این‌ گونه معرفی کرده ‌اند:

«إنَّ أحَبَّ الأَعمالِ إلَى اللّهِ الصَّلاةُ وَالبِرُّ وَالجِهادُ»[۱۳]

«محبوب ‌ترينْ كارها نزد خدا نماز، نيكى كردن و جهاد است»

همچنین در حدیثی دیگر می ‌فرماید:

«إنَّ مِن أفضَلِ الأَعمالِ بَعدَ الفَرائِضِ إدخالُ السُّرورِ عَلَى المُؤمِنِ»[۱۴]

«برترين كارها پس از انجام دادن واجبات، خوشحال كردن مؤمن است»

امیرالمؤمنین علیه ‌السلام نیز فرمود:

«أحَبُّ الأعمالِ إلى اللّهِ عزّ و جلّ في الأرضِ الدُّعاءُ»[۱۵]

«محبوب ‌ترين كارها نزد خداوند عزوجل در زمين، دعا كردن است»

اصول کار مؤمن

اما نکته‌ ی مهمی که در مورد عمل باید به آن توجه شود، این است که در آیات و روایات اهل بیت علیهم ‌السلام اصول متعددی در خصوص کارهایی که انجام می ‌دهیم، بیان گردیده است که دانستن آن ضروری می ‌باشد.

این اصول عبارتند از:

اصل اول: معرفت

شناخت و معرفت در مسیر انجام عمل از مهم ‌ترین اموری است که نسبت به آن سفارش گردیده است. در این زمینه بیان امیرالمؤمنین علیه ‌السلام خطاب به کمیل شاهدی گویا می باشد:

«يا كُميلُ ما مِن حَرَكةٍ إلاّ و أنتَ مُحتاجٌ فيها إلى مَعرِفَةٍ»[۱۶]

«اى كميل! هيچ حركت و رفتارى نيست، مگر اين كه تو در آن به شناخت نيازمندى»

هم ‌چنین رسول خدا صلی ‌الله علیه وآله در این زمینه می ‌فرماید:

«مَنِ ازدادَ عِلمًا ولَم يَزدَد هُدًى، لَم يَزدَد مِنَ اللّهِ إلاّ بُعدًا»[۱۷]

«هر كس بر دانش خويش افزود ولى بر هدايتش نيفزود، جز بر دوريش از خدا نيفزوده است»

و امام صادق علیه ‌السلام فرمود:

«لا يَقبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إلّا بِمَعرِفَةٍ، ولا مَعرِفَةَ إلّا بِعَمَلٍ…»[۱۸]

«خداوند هيچ عملى را جز با شناخت نپذيرد و هيچ شناختى را جز با عمل… .»

اصل دوم: اخلاص

عمل باید خالص باشد زیرا تنها عمل خالص است که پذیرفته خواهد شد؛ قرآن کریم در این خصوص می فرماید:

«وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»[۱۹]

«و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان هنگامى ­كه [هر يك از آن دو] قربانيى پيش داشتند پس، از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد [قابيل] گفت: ‏حتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفت:‏ خدا فقط از تقوا پيشگان مى‏ پذيرد»

و ماندگاری اعمال تنها در سایه اخلاص میسر خواهد بود:

«وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ»[۲۰]

«و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند»

امیرالمؤمنین علیه ‌السلام نیز درباره اخلاص در کارها فرمود:

«إنَّكَ لَن يُتَقَبَّلَ مِن عَمَلِكَ إلاّ ما أخلَصتَ فيهِ»[۲۱]

«از عمل تو هرگز پذيرفته نشود، مگر آنچه را كه در آن اخلاص داشته باشى»

اصل سوم: نشاط در عمل

حضرت سجاد علیه ‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی از چند چیز به خدا پناه برده است که یکی از آن‌ ها کسالت در کار می ‌باشد. هم ‌چنین امام باقر علیه ‌السلام فرمود:

«الكَسَلُ يَضُرُّ بِالدّينِ وَالدُّنيا»[۲۲]

«تنبلى به دين و دنيا زيان مى ‌رساند»

امام علی علیه ‌السلام نسبت به افراد تنبل و بی‌ حوصله می‌ فرماید:

«لا تَتَّكِلْ في اُمورِكَ على كَسلانَ»[۲۳]

« در كارهاى خود به آدم تنبل تكيه مكن»

و در این خصوص از امام صادق علیه ‌السلام نقل شده است:

«لا تَستَعِنْ بِكَسلانَ،و لا تَستَشيرَنَّ عاجِزا»[۲۴]

«از آدم تنبل كمك مگير و با ناتوان مشورت مكن»

امیرالمؤمنین علیه‌ السلام نیز در روایتی پاداش را محصول نشاط می دانند:

«بِالعَمَلِ يَحصُلُ الثَّوابُ لا بِالكَسَلِ»[۲۵]

«با كار است كه پاداش به دست مى آيد نه با تنبلى»

و امام باقر علیه ‌السلام فرمود:

« إنّي لاُبغِضُ الرَّجُلَ أو اُبغِضُ لِلرَّجُلِ أن يَكونَ كَسلانا عن أمرِ دُنياهُ، وَمَن كَسِلَ عَن أمرِ دُنياهُ فَهُوَ عَن أمرِ آخِرَتِهِ أكسَلُ»[۲۶]

«همانا من بیزارم نسبت به مردی که در کار دنیایش اهل کسالت و سستی است؛ و کسی که در امر دنیایش کسل باشد در امر آخرتش کسل ‌تر خواهد بود»

اصل چهارم: هماهنگی قول و عمل

امام صادق علیه ‌السلام در کلامی ارزشمند در لزوم هماهنگی سخن و عمل و نیز اهمیت عمل چنین می فرماید:

«كونوا دُعاةَ النّاسِ بِأَعمالِكُم ولا تَكونوا دُعاةً بِأَلسِنَتِكُم»[۲۷]

«مردم را با اعمالتان فراخوانيد و با زبان ‌هايتان، دعوت ‌كنندگان مردم نباشيد»

در قرآن کریم نیز در دو سوره و با زبان تهدید به عالمان خوش‌ گفتار و بی ‌عمل چنین خطاب می‌ کند:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ – كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»[۲۸]

«اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد چرا چيزى مى‏ گوييد كه انجام نمى ‏دهيد – نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد»

«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ»[۲۹]

«آيا مردم را به نيكى فرمان مى ‏دهيد و خود را فراموش مى ‏كنيد با اينكه شما كتاب [خدا] را مى ‏خوانيد آيا [هيچ] نمى ‏انديشيد»

در این جا باید به‌ مسئولیت بسیار حساس و خطیر عالمان دینی و روحانیت اشاره نماییم؛ زیرا روایات زیادی در مذمت دانشمندانی که بین گفتار و اعمال ایشان فاصله وجود دارد وارد شده است.

آیت الله مشکینی رحمۀ الله علیه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در جلسه درس اخلاق، که در مسجد اعظم قم برگزار می ‌گردید حدیثی از امیرالمؤمنین علیه ‌السلام را قرائت کردند که حضرت می ‌فرماید:

«لَعَنَ اللّهُ الآمِرينَ بِالمَعروفِ التّارِكينَ لَهُ،وَالنّاهينَ عَنِ المُنكَرِ العامِلينَ بِهِ»[۳۰]

«نفرين خدا بر كسانى كه به خوبى فرمان مى ‌دهند و خود، آن را فرو مى ‌گذارند، و بر كسانى كه از زشتى باز مى ‌دارند و خود، مرتكب آن مى ‌شوند»

این عالم بزرگوار بعد از ذکر این حدیث می ‌فرمود: خداوند مرا نیامرزد که سخنی را به شما بگویم و عمل نکنم و یا شما را از چیزی نهی کنم و آنرا ترک نکرده باشم یا تصمیم به ترک نگرفته باشم.

اصل پنجم: پایداری و استقامت

حضرت علی علیه ‌السلام در نهج البلاغه می ‌فرماید:

«العَمَلَ العَمَلَ ثُمَّ النِّهايَةَ النِّهايَةَ و الاستِقامَةَ الاستِقامَةَ ثُمَّ الصَّبرَ الصَّبرَ و الوَرَعَ الوَرَعَ إنَّ لَكُم نِهايَةً فَانتَهوا إلى نِهايَتِكُم» [۳۱]

«به جِد، عمل كنيد و حتما آن را به پايانش رسانيد و در آن پايدارى كنيد، آن ‌گاه سختْ شكيبايى ورزيد و به راستى پارسا باشيد. همانا شما را پايانى است؛ پس خود را به آن پايان (بهشت) رسانيد»

پیامبر اکرم صلی ‌الله علیه و آله نیز در حدیثی فرمودند:

«و كانَ آلُ مُحَمَّدٍ إذا عَمِلوا عَمَلاً أثبَتوهُ»[۳۲]

«خاندان محمّد هر گاه عملى انجام مى‌ دادند آن را پايدار و استوار مى‌ ساختند»

اصل ششم: اتقان و استحکام در عمل

و در روایتی دیگر از آن حضرت (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که:

«إِنّ اللَّهَ تَعَالى يُحِبّ إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلاً أَنْ يُتْقِنَهُ»[۳۳]

«خداوند متعال دوست دارد هرگاه فردى از شما كارى مى ‌كند آن را درست و بى‌ عيب انجام دهد»

و خود در مقام عمل این اصل را با دقت رعایت می‌ کردند؛ به عنوان نمونه هنگامی که قبر فرزندش ابراهیم و همچنین قبر سعد بن معاذ را می ‌پوشاندند، سوراخ‌ ها و مکان‌ های خالی را کاملاً پر کردند، تا آن‌ جا که اصحاب پرسیدند: یا رسول الله، بعد از لحظاتی و بر اثر فشار قبر همه این‌ ها خراب می‌ شود! فرمود: می‌ دانم، «ولكِنَّ اللّهَ يُحِبُّ عَبداً إذا عَمِلَ عَمَلاً أحكَمَهُ»[۳۴]

«ليكن خداوند دوست مى ‌دارد كه هرگاه بنده اش كارى انجام مى‌ دهد، آن را استوار گردانَد»

اصل هفتم: انجام سخت ترین کارها

سفارش دیگری که در مورد عمل وارد گردیده است به استقبال کارهای سخت و دشوار رفتن می ‌باشد که در این خصوص نیز آیات و روایات زیادی وارد گردیده است.

خداوند در قرآن کریم در مقام مقایسه اعمال چنین می‌ فرماید:

«أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»[۳۵]

«آيا سيراب ساختن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند [كار] كسى پنداشته ‏ايد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد مى‏ كند [نه اين دو] نزد خدا يكسان نيستند و خدا بيدادگران را هدايت نخواهد كرد»

 و در آیه دیگری می ‌فرماید:

«وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»[۳۶]

«و شما را چه شده  كه در راه خدا انفاق نمى ‏كنيد و [حال آنكه] ميراث آسمان‌ ها و زمين به خدا تعلق دارد كسانى از شما كه پيش از فتح [مكه] انفاق و جهاد كرده ‏اند [با ديگران] يكسان نيستند آنان از [حيث] درجه بزرگتر از كسانى ‏اند كه بعداً به انفاق و جهاد پرداخته ‏اند و خداوند به هر كدام وعده نيكو داده است و خدا به آنچه مى ‏كنيد آگاه است»

پیامبر صلی ‌الله علیه وآله نیز می ‌فرماید:

«أفضَلُ الأعمالِ أحمَزُها»[۳۷]

«برترين عمل، استوارترين آنهاست»

اصل هشتم: مداومت در عمل

امام باقرعلیه ‌السلام در حدیثی می‌ فرماید:

«أحَبُّ الأعمالِ إلَى اللّهِ عَزَّ و جلَّ ما داوَمَ عَلَيهِ العَبدُ، و إن قَلَّ»[۳۸]

«محبوب‌ ترين عمل در پيشگاه خداوند عزوجل، عملى است كه آدمى بر آن مداومت ورزد، هرچند اندك باشد»

از امام صادق علیه‌ السلام نیز نقل شده که فرمود:

«إنّ العَمَلَ الدّائمَ القَليلَ علَى اليَقينِ أفضَلُ عِندَ اللّهِ مِن العَمَلِ الكَثيرِ على غَيرِ يَقينٍ»[۳۹]

« عملِ پيوسته و اندك كه با يقين همراه باشد، نزد خداوند برتر از عمل بسيار است كه با يقين توأم نباشد»

و حضرت علی علیه‌ السلام نیز در این‌ باره می ‌فرماید:

«المُداوَمَةَ المُداوَمَةَ فإنَّ اللّهَ لَم يَجعَلْ لِعَمَلِ المُؤمِنينَ غايَةً إلاّ المَوتَ»[۴۰]

«مداومت ورزيد، مداومت ورزيد؛ زيرا كه خداوند براى عمل مؤمنان پايانى جز مرگ قرار نداده است»

اصل نهم: توجه به عاقبت عمل

انسان مؤمن در زمان انجام اعمال عبادی و غیر عبادی، باید به فرجام کارش بیندیشد و به آن توجه نماید، زیرا این مواظبت و مراقبت او را از ارتکاب کارهای مضر و بیهوده باز خواهد داشت و سبب رستگاریش می‌ گردد؛ امری که رسول خدا صلی ‌الله علیه و آله به آن سفارش فرموده ‌اند:

«فإنّي اُوصِيكَ إذا أنتَ هَمَمتَ بأمرٍ فتَدَبَّرْ عاقِبَتَهُ فإن يَكُ رُشدا فأمضِهْ وإن يَكُ غَيّا فانْتَهِ عَنهُ»[۴۱]

«به تو سفارش مى ‌كنم كه هر گاه خواستى كارى انجام دهى به عاقبت آن بينديشى، اگر سبب رستگارى بود آن را انجام بده و اگر گمراهى بود رهايش كن»

 در خصوص این توصیه می ‌توان به این مطلب اشاره نمود که در دین مبین اسلام، فرجام عمل و به نهایت رساندن کار، مهم ‌تر از شروع آن می ‌باشد؛ زیرا انجام کار خیر از مرحله‌ ی آغاز تا پایان، با آسیب‌ ها، موانع و خطراتی هم‌ چون ریا، عجب و … روبرو است که فساد و ضایع شدن عمل را به دنبال خواهد داشت؛ به همین خاطر مؤمن می ‌باید هم و غم خویش را به کار گیرد تا  کار را با رعایت دقیق موازین عقل و نقل به پایان رساند و آن را از نابودی رهایی بخشد و دقت نماید که عملش، اساس و شالوده ‌ای نادرست نداشته باشد و در ادامه نیز از گزند آفات در امان بماند تا از سرانجامی خوب برخوردار گردد.

متأسفانه در این زمینه برخی از افراد از افق دید بسیار محدودی برخوردار هستند و تنها به جلوی پای خویش نظر می ‌افکنند که همین نیز سبب گرفتاری‌ شان می‌ شود؛ اما در مقابل انسان‌ های صاحب توفیقی نیز هستند  که در همان آغاز عمل، به پایان کار نگاه دوخته و آن را مورد ارزیابی قرار می ‌دهند، لذا هیچ‌ گاه با مشکل نافرجامی عمل روبرو نمی‌ گردند و از ثمرات شیرین عمل خویش بهره‌ مند می ‌گردند.

این که بسیاری از اولیاء خدا دغدغه فرا رسیدن پایان عمر خویش و فرزندان خود را داشته ‌اند و نسبت به سالم ماندن عقاید و افعالشان، به خداوند پناه می ‌برده و یاری می ‌جسته ‌اند را باید نشان دیگری از اهمیت این موضوع دانست. به عنوان نمونه طبق نقل قرآن کریم، حضرت یوسف علیه ‌السلام به درگاه خداوند عرضه می‌ دارد:

«…تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِين‏»[۴۲]

«…مرا مسلمان بميران؛ و به صالحان ملحق فرما»

سفارشی که حضرت ابراهیم و نیز حضرت یعقوب در واپسین لحظات عمر به فرزندان خویش کرده بودند:

«يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ‏ مُسْلِمُونَ‏»[۴۳]

«(و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من، خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است؛ و شما جز به آيين اسلام از دنيا نرويد»

امری که امام سجاد علیه ‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی آن را از خداوند کریم، این ‌چنین طلب می ‌کند:

«وَ اخْتِمْ‏ عَمَلِي‏ بِأَحْسَنِهِ»‏[۴۴]

«و پایان بخش، عملم را به بهترین شکل»

اصل دهم: عمل صالح

هر برنامه‌ ی مفید، فعالیت اجتماعی، قدم خیر و اقدام خداپسندانه ‌ای که رضایت خداوند و خشم دشمنان را به دنبال داشته باشد، یقیناً مصداقی از عمل صالح است؛ صفتی که قرآن کریم بیش از هشتاد و پنج بار از آن سخن گفته است.

تعبیر به عمل صالح و تأکید بر آن در قرآن کریم، مبین این حقیقت است که نزد خداوند تبارک و تعالی، ذات عمل و کار از ارزش و اعتبار برخوردار نیست، بلکه اتصاف به عنوان «صالح» است که به او ارزش می ‌دهد و موجب قبول آن از جانب خداوند می‌ گردد؛ چنان ‌چه، در سوره ‌ی مبارکه عصر می ‌خوانیم:

«وَ الْعَصْرِ – إِنَ‏ الْإِنْسانَ‏ لَفِي‏ خُسْرٍ – إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»[۴۵]

«به عصر سوگند، كه انسان ‌ها همه در زيانند؛ مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند…»

و نیز در سوره نمل می ‌فرماید:

«فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ»[۴۶]

«سلیمان از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: پروردگارا در دلم افكن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانی داشته ‏اى سپاس بگزارم و به كار شايسته ‏اى كه آن را مى ‏پسندى بپردازم و مرا به رحمت ‏خويش در میان بندگان شايسته‏ ات داخل كن»

امیرمؤمنان علیه ‌السلام نیز در عهد نامه ‌ی خویش به مالک اشتر می ‌فرماید:

«فَلْيَكُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَيْكَ ذَخِيرَةُ الْعَمَلِ‏ الصَّالِحِ‏»[۴۷]

«پس باید نیکوترین اندوخته و ذخیره ی تو، اعمال و کردار نیک باشد»

 و در بیان ارزشمند دیگری این حقیقت را مطرح می ‌نماید که:

«الْقَرِينُ‏ النَّاصِحُ هُوَ الْعَمَلُ‏ الصَّالِحُ‏»[۴۸]

«هم ‌نشین خیرخواه، عمل صالح است»

برکات عمل صالح:

پس از آن که به جایگاه و نقش عمل صالح در رستگاری و سعادت انسان، اشاره ‌ای شد، لازم است به چند فایده و ثمره‌ ی آن نیز اشارتی داشته باشیم تا از این حیث نیز بر اهمیت عمل صالح، تأکید شده باشد:

  • ملاقات پروردگار

از ثمرات عمل صالح، بلکه مهم ‌ترین و ارزشمند ‌ترین فایده‌ ی انجام عمل صالح، لقاء خداوند متعال می ‌باشد که در قرآن به آن تصریح گردیده است:

«فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ‏ فَلْيَعْمَلْ‏ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»[۴۹]

«پس هر كه به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند»

  • بالارفتن کلام طیب

در آیه‌ ی مبارکه دهم سوره فاطر، بالا رفتن و اوج گرفتن کلام طیب و پاکیزه به سوی خداوند متعال، از نتایج عمل صالح معرفی گردیده است:

«إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ‏ الصَّالِحُ‏ يَرْفَعُهُ‏»[۵۰]

«سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‏كند و عمل صالح را بالا مى‏برد»

  • محبوبیت

هم ‌چنین نفوذ در قلوب و کسب محبوبیت، به مانند دو فایده قبل، در قرآن کریم مطرح شده است:

«انَّ الَّذينَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ‏ الرَّحْمنُ‏ وُدّاً»[۵۱]

«مسلّماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده ‏اند، خداوند رحمان، محبّتى براى آنان در دل ‌ها قرار مى ‏دهد»

  • آماده سازی جایگاه انسان در بهشت

امام صادق علیه ‌السلام نیز فرمودند: عمل صالح در بهشت، مکان را برای صاحبش آماده می ‌کند، مانند غلامی که برای مولایش فرش را مهیا می ‌کند؛[۵۲] سپس حضرت این آیه قرآن را تلاوت فرمودند:

«مَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ»[۵۳]

«هر كه كفر ورزد كفرش به زيان اوست و كسانى كه كار شايسته كنند [فرجام نيك را] به سود خودشان آماده مى‏ كنند»

اصل یازدهم: شایسته ‌ترین عمل

پایان بخش این اصول را به بیان این امر اختصاص می ‌دهیم که پسندیده است عمل با ویژگی افضلیت همراه باشد؛ زیرا انسانی  که توانایی انجام کارهای مختلف را دارد، باید در صدد باشد برترین اعمال را به جا آورد و به کیفیت آن توجه نماید.

برخی از اهل ایمان انجام واجباتی را راحت و آسان دانسته و به راحتی به آن مبادرت می ‌نمایند، اما در مقابل بعضی دیگر از دستورات دین، نظیر جهاد در راه خدا، پرداخت زکات و خمس و امر به معروف و نهی از منکر خود را ناتوان می ‌بینند و آن ‌ها را سخت و مشکل می ‌پندارند؛ در حالی که خوب است مؤمنین به استقبال کارهای دشوار رفته و از انجام آن واهمه‌ ای نداشته باشند و بدانند این گونه کارها از ارزش بالاتری در نزد خداوند برخوردار می ‌باشد و مسیر تکامل را برای انسان هموار می‌ سازد.

«أَ جَعَلْتُمْ‏ سِقايَةَ الْحاجِ‏ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ»[۵۴]

«آيا سيراب كردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار داديد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده، و در راه او جهاد كرده است؟! (اين دو) نزد خدا مساوى نيستند؛ و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمى‏ كند – آن ‌ها كه ايمان آوردند و هجرت كردند و با اموال و جان‌ هايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقام ‌شان نزد خدا برتر است و آن ‌ها پيروز و رستگارند»

و نیز در این آیه‌ ی شریفه:

«لا يَسْتَوِي‏ مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ‏ قَبْلِ‏ الْفَتْحِ‏ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا»[۵۵]

«كسانى كه قبل از پيروزى انفاق كردند و جنگيدند (با كسانى كه پس از پيروزى انفاق كردند) يكسان نيستند؛ آن ‌ها بلند مقام ‌تر از كسانى هستند كه بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد كردند»

در احادیث و سخنان معصومین علیهم ‌السلام نیز به اهمیت عمل برتر توجه شده که به چند نمونه اشاره می‌ گردد تا انشاء الله با شناخت افضل اعمال، به انجام آن مبادرت ورزیم.

اما قبل از این که به بیان روایاتی در این خصوص بپردازیم، لازم است به این مطلب توجه نماییم که بیانات متعدد و به ظاهر مختلف نسبت به افضل اعمال در روایات، به معنای وجود تعارض و تناقض در پاسخ نمی‌ باشد، بلکه ممکن است جواب ‌ها به دلیل تفاوت مراتب مخاطبین و یا به جهت تفاوت زمان ‌هایی بوده است که سئوال مطرح گردیده و یا به سبب جهتی دیگر که تحقیقی جداگانه را می ‌طلبد.

در شب معراج، پیامبر صلی ‌الله علیه و آله از خداوند متعال سئوال کردند که افضل اعمال چیست؟

«فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَفْضَلَ‏ عِنْدِي‏ مِنَ‏ التَّوَكُّلِ‏ عَلَيَّ وَ الرِّضَا بِمَا قَسَمْتُ»[۵۶]

«خداوند عزّوجلّ فرمود: هیچ عملى نزد من بالاتر از توکل و راضى بودن به آنچه که من قسمت کرده ام، نیست»

هم‌ چنین وقتی شخصی با گرفتن لگام مرکب پیامبر صلی ‌الله علیه و آله از ایشان خواستند، برترین اعمال را بیان نماید؛ آن حضرت در جواب فرمودند:

«إِطْعَامُ الطَّعَامِ‏ وَ إِطْيَابُ الْكَلَامِ‏»[۵۷]

«غذا دادن و خوش زبان بودن»

و هنگامی ‌که از امام صادق علیه ‌السلام سئوال شد، افضل اعمال چیست؟ فرمودند:

«أَفْضَلُ‏ الْأَعْمَالِ‏ الصَّلَاةُ لِوَقْتِهَا وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ‏ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»[۵۸]

«برترین کارها، نماز اول وقت، نیکی به پدر و مادر و جهاد در راه خداست»

امیرالمؤمنین علیه ‌السلام نیز در این‌ باره می ‌فرماید:

«أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ‏ نَفْسَكَ‏ عَلَيْهِ‏»[۵۹]

«برترین کارها، عملی است که نفست نسبت به انجام آن کراهت دارد»

راحت طلبی نفس، امری است که مانع از انجام کارهای خوب می ‌گردد و انسان برای آن که خود را بنده ‌ی نفس رفاه طلب نکرده باشد، باید بر خلاف میل او عمل نماید تا  کنترل آن را به دست بگیرد؛ زیرا در غیر این صورت، نفس، باعث نابودی و هلاکت شخص می ‌گردد.

اصل دوازدهم: همت بلند

از آیات و روایات به دست می ‌آید که خداوند صاحبان همت‌ های بلند را دوست می ‌دارد و ارزش کار مؤمن به همت بلند او گره خورده است؛ چنان‌ چه امیرالمومنین علیه‌ السلام در کلامی نورانی فرمودند:

«قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ»[۶۰]

«ارزش هر کسی به اندازه همت بلند او است»

اصلی که در شعر فارسی نیز این‌چنین مورد تأکید قرار گرفته است:

همت بلند دار که مردان روزگار                       از همت بلند به جایی رسیده اند

[۱]. صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق

[۲]. نهج­ الفصاحه، ص۴۶۲

[۳]. غررالحکم و دررالکلم، ص۲۳۶

[۴] .تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۲۸۴

[۵].وسائل ­الشیعه، ج۱۲، ص۱۸

[۶].کمال الدین و اتمام النعمه، ج۱، ص۲۸۷

[۷]. بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۴۹

[۸]. همان، ج۶۸، ص۲۶۹

[۹]. همان، ج ۷۳، ص ۳۳۶

[۱۰]. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۱۱

[۱۱]. الكافي، ج‏۴، ص۵۸۵

[۱۲]. بحارالانوار، ج۹۴، ص۷

[۱۳]. الخصال، ج۱، ص۱۸۵

[۱۴]. نهج الفصاحه، ص۱۶۸

[۱۵]. الکافی (دارالحدیث)، ج۴، ص۳۰۰

[۱۶]. بحارالانوار، ج۷۴، ص۴۱۲

[۱۷]. همان، ج۲، ص۳۷

[۱۸]. همان، ج۱، ص۲۰۷

[۱۹]. مائده/۲۷

[۲۰]. الرحمن/۲۷

[۲۱]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۱۵۵

[۲۲]. بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۸۰

[۲۳]. غررالحکم و دررالکلم، ص۷۴۵

[۲۴]. الکافی، ج۵، ص۸۵

[۲۵]. غررالحکم و دررالکلم، ص۳۰۲

[۲۶]. مرآۀ­العقول، ج۱۹، ص۳۳

[۲۷]. بحارالانوار، ج۵، ص۱۹۸

[۲۸]. صف/۲-۳

[۲۹]. بقره/۴۴

[۳۰]. صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه۱۲۹

[۳۱]. همان، خطبه۱۷۶

[۳۲]. میزان الحکمه، ج۸، ص۱۵۲

[۳۳]. نهج­ الفصاحه، ص۳۰۵

[۳۴]. وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۳۰

[۳۵]. توبه/۱۹

[۳۶]. حدید/۱۰

[۳۷]. بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۹۱

[۳۸]. الکافی، ج۲، ص۸۲، الاسلامیه

[۳۹]. الکافی، ج۲، ص۷۵، الاسلامیه

[۴۰]. مستدرک الوسائل، ج۱، ص۱۳۰

[۴۱]. الکافی، ج۸، ص۱۵۰، الاسلامیه

[۴۲]. یوسف/۱۰۱

[۴۳]. بقره/۱۳۲

[۴۴]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ۵۹۶

[۴۵]. العصر/۳-۱

[۴۶]. نمل/۱۹

[۴۷]. نهج­ البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۴۲۷

[۴۸]. غرر الحکم و دررالکلم، ص۱۲۵

[۴۹]. کهف/۱۱۰

[۵۰]. فاطر/۱۰

[۵۱]. مریم/۹۶

[۵۲]. امالی(للمفید)، النص، ص۱۹۵

[۵۳]. روم/۴۴

[۵۴]. توبه/۱۹٫۲۰

[۵۵]. حدید/۱۰

[۵۶]. ارشاد القلوب(للدیلمی)، ج۱، ص۱۹۹

[۵۷]. المحاسن، ج۲، ص۳۸۷

[۵۸]. بحارالانوار، ج۷۱، ص۸۵

[۵۹]. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۹، ص۸۳

[۶۰]. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۷۷

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.