ملاک هر کار به پایان آن است

۹-سبک زندگی دینی در سیره نبوی / تلاش و فعالیت، عاقبت ‏اندیشی، اتقان و پیشگامی در امور

از نکات مهمی که هر شخص در زندگی خویش باید به آن توجه نماید، عاقبت­ اندیشی و سنجیدن جوانب کار می ‏باشد؛ امری که توجه به آن، کیفیت کار را بالا برده و رسیدن به هدف را مقدور می ‏سازد و به سبب اهمیت فراوانش مورد تأکید رسول خدا صلی ­الله علیه و آله قرار گرفته است…

************************************************************************************

پدید آورنده: سید علی شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

سبک زندگی دینی در سیره نبوی

تلاش و فعالیت، عاقبت ‏اندیشی، اتقان و پیشگامی در امور

 

۱۵- اصل تلاش و فعالیت

در دین مبین اسلام به سبب اهمیت و جایگاه ممتاز کار و تلاش، از کسانی که تن به کار و فعالیت نمی ‏دهند و بار زندگی خویش را بر دوش دیگران می ‏اندازند، با بدی و سرزنش یاد می ‏گردد؛

«رَأَى رَسُولُ اللَّهِ ص قَوْماً لَا يَزْرَعُونَ قَالَ مَا أَنْتُمْ قَالُوا نَحْنُ الْمُتَوَكِّلُونَ قَالَ لَا بَلْ أَنْتُمُ الْمُتَّكِلوُن‏»[۱]

«پيامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله عدّه ‏اى را دیدند که كشاورزى را رها کرده ‏اند. به آن ­ها فرمودند: چه كاره ­ايد؟ عرض كردند: ما توكّل كنندگانيم. فرمود: نه، شما سر بار [ديگران] هستيد»

و در بیانی دیگر فرمودند:

«أن الله يبغض الصحيح الفارغ لا في شغل الدنيا و لا في شغل الآخرة»[۲]

«همانا خداوند انسان سالم و بیکار، که نه در امور دنیا و نه در امور آخرت اشتغال دارد را دشمن می ­داند»

از ابن عباس نیز نقل شده است:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا نَظَرَ إِلَى الرَّجُلِ فَأَعْجَبَهُ قَالَ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَيْنِي قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِه»[۳]

«هرگاه پيامبر اكرم صلّى ‏اللّه علیه و آله به مردى نگاه مى‏ كرد و از او خوشش مى ‏آمد، مى ‏پرسيد: آیا كارى دارد؟ اگر مى ‏گفتند: نه؛ مى ‏فرمود: از چشمم افتاد. سئوال می‏ کردند: اى پيامبر خدا، چرا چنين است؟ می ­فرمود: براى اين ­كه‏ مؤمن اگر حرفه ‏اى نداشته باشد، با دينش زندگى مى‏ كند»

و نیز فرمودند:

«ليس الجهاد أن يضرب الرّجل بسيفه في سبيل اللَّه تعالى، إنّما الجهاد من عال والديه و ولده فهو في جهاد و من عال نفسه فكفّها عن النّاس فهو في جهاد»[۴]

«جهاد آن نيست كه مرد در راه خداوند شمشير زند، بلكه جهاد را کسی انجام مى ‏دهد كه بار زندگى پدر و مادر و فرزند مى ‏برد. هر كه بار زندگى خويش مى ‏برد تا از مردم بى ‏نياز شود، جهاد مى ‏كند»

و اهمیت مسأله تا بدان‏ جاست که امیرالمؤمنین علیه‏ السلام ‏بفرمایند:

«ان الله يحب أن يرى عبده تعبا في طلب الحلال»[۵]

«خداوند دوست دارد بنده ‏اش در طلب درآمد حلال، متحمل رنج گردد»

و این همه تأکید و سفارش شاید بدین جهت باشد که بسیاری از جرم ­ها و ناهنجاری ­های اجتماعی، هم‏ چون گرایش به مواد مخدر، ارتباط و تأثیرپذیری از دوستان بد و نیز دزدی و قتل، محصول بیکاری و تنبلی است.

کار و تلاش در زندگی پیامبر اعظم (ص)

از پیامبر صلوات ‏الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند:

«ما بَعَثَ اللَّه نَبِيًّا إِلّا رَاعِيَ غَنَمٍ، قالُوا: و أَنْتَ يا رَسُولَ اللَّه؟ قالَ: و أَنا كُنْتُ أَرْعَاهَا على قَرَارِيطَ لأَهْلِ مَكَّة»[۶]

«خداوند پیامبری نفرستاد، جز این­ که گوسفند چرانی می‏ کرد. اصحاب عرض کردند: شما نیز ای رسول خدا؟ فرمودند: آری، من نیز برای اهل مکه در برابر چند قیراط گوسفند می ­چراندم»

و در حالات آن‏ حضرت آمده است، خرید و حمل آذوقه مورد نیاز خانواده‏ را، خود انجام می ­دادند و به کسی اجازه کمک کردن در این‏ خصوص را نمی­ دادند:

«و كان سيّد المرسلين صلّى الله عليه و آله و سلّم يشتري الشي‏ء فيحمله إلى بيته بنفسه فيقول له صاحبه: أعطني أحمله، فيقول: صاحب المتاع أحقّ بحمله»[۷]

«رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله جنسی را از بازار خريدارى کرده و شخصاً به خانه مى ‏بردند. وقتی كسى كه همراه ایشان بود، می ­گفت آن را به من بدهيد، تا بياورم؛ می ­فرمودند: صاحب کالا شایسته ­تر به حمل آن است»

و زمانی که پای به محیط خانه می ­گذاشتند، علی­ رغم گرفتاری‏ های زیاد و وظایف سختی که برعهده داشتند، کار می‏ کردند و انجام امور منزل را به عهده می ‏گرفتند؛ چنان­ چه نقل شده است:

«و كان النبي ص يرقع ثوبه و يخصف نعله و يحلب شاته و يأكل مع العبيد و يجلس على الأرض و يركب الحمار و يردف و لا يمنعه الحياء أن يحمل حاجته من السوق إلى أهله‏»[۸]

«پیامبر صلّى اللّه علیه و آله جامه خود را وصله مى ‏كرد، پاى ‏افزار خويش را پينه مى ‏زد، و گوسفندش را مى ‏دوشيد، با خدمتكارش غذا مى ‏خورد، بر روی زمین می ­نشست، بر الاغ سوار می ­شد و كسى را هم پشت خود سوار مى كرد و خجالت نمى‏ كشيد كه كالاى خویش را از بازار به سوى خانواده ‏اش حمل كند»

در جنگ تبوک به جوانی نیرومند برخورد کردند که شتران فربهی را می ­راند. اصحاب گفتند: اگر نیرومندی و چابکی این جوان و فربهی شترانش در راه خدا مصرف می‏ گردید، هرآینه بهتر بود. پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله آن جوان را فراخوانده و فرمودند:

«در نظر داری با این شتران چه کنی؟ گفت: ای رسول خدا، من، همسر و خانواده­ دارم و با این شتران به کسب درآمد می پردازم تا آنان را از اظهار حاجت نزد مردم بی ‏نیاز سازم و بدهی خویش را بپردازم. حضرت فرمودند: مبادا هدفت جز این باشد. عرض کرد: نه. وقتی جوان رفت، پیامبر صلّى ‏اللّه علیه و آله فرمودند: اگر راست گفته باشد او را پاداشی است، همانند پاداش رزمنده، حج گزارنده و عمره به جای آورنده»[۹]

و همین است که نسبت به حقوق کارگران و کشاورزان این‏ طور سفارش ‏می ‏نمایند:

«أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ وَصَّى رَسُولُ اللَّهِ ص‏ ‏ يَا عَلِيُّ لَا يُظْلَمُ الْفَلَّاحُونَ بِحَضْرَتِك»[۱۰]

«امام صادق علیه ­السّلام می­ فرمایند: رسول خدا صلّى ­اللّه علیه و آله به حضرت علی علیه ­السّلام وصیت و سفارش کردند که اى على، مبادا بر كشاورزان با حضور تو ستم رود»

در بین کارها به کشاورزی، درخت‏ کاری و باغ‏ داری، کارگری، تجارت و چوپانی سفارش ­کرده و می ‏فرمودند:

«ما كَسَبَ الرَّجُلُ كَسبا أطيَبَ مِن عَمَلِ يَدِهِ»[۱۱]

«برای مرد درآمدی بهتر از دست‏ رنج خود نمی ‏باشد»

و نیز این بیان ارزشمند و زیبا:

«مَن أكَلَ مِن كَدِّ يَدِهِ، نَظَرَ اللّهُ إلَيهِ بِالرَّحمَةِ، ثُمَّ لا يُعَذِّبُهُ أبَدا»[۱۲]

«اگر کسی به وسیله‏ ی دست ‏رنج خویش طلب روزی کند، خداوند به او نظر رحمت می‏ کند، سپس هیچ‏ گاه او را عذاب نخواهد کرد»

۱۶- عاقبت ­اندیشی

از نکات مهمی که هر شخص در زندگی خویش باید به آن توجه نماید، عاقبت­ اندیشی و سنجیدن جوانب کار می ‏باشد؛ امری که توجه به آن، کیفیت کار را بالا برده و رسیدن به هدف را مقدور می ‏سازد و به سبب اهمیت فراوانش مورد تأکید رسول خدا صلی ­الله علیه و آله قرار گرفته است؛ امام صادق علیه ­السلام در این زمینه می ­فرماید:

«إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ! أَوْصِنِي فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ: «فَهَلْ أَنْتَ مُسْتَوْصٍ إِنْ أَنَا أَوْصَيْتُكَ؟» حَتَّى قَالَ لَهُ ذَلِكَ ثَلَاثاً وَ فِي كُلِّهَا يَقُولُ الرَّجُلُ: نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ: «فَإِنِّي إِذاً أُوصِيكَ، إِذَا هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ يَكُنْ رُشْداً فَامْضِهِ وَ إِنْ يَكُنْ غَيّاً فَانْتَهِ عَنْه‏.»[۱۳]

«مردي از رسول خدا صلی ‏الله علیه و آله درخواست كرد تا او را نصيحت كند. پیامبر فرمود: آيا اگر تو را نصيحت كنم به آن عمل مي كني؟ سه مرتبه اين سئوال را از آن شخص پرسيدند و او هر سه بار عرضه داشت: بله؛ یا رسول الله. پيامبر صلی ‌الله عليه و آله فرمودند: به تو سفارش مي ‏كنم اگر تصميم بر كاري گرفتي، به عاقبت آن بينديش؛ پس اگر آن كار باعث رشد و پيشرفت تو بود به آن عمل كن و اگر باعث توقف و انحرافت بود، از آن صرف نظر كن»

از این بیان نورانی رسول اکرم صلّى ‌الله عليه و آله، چهار مطلب استفاده می ‏شود که هر کدام در جای خود بسیار مهم و سرنوشت ساز می ­باشد؛ این امور عبارتند از:

الف: اتخاذ تصمیم پس از شناخت راه و مسیر؛ زیرا تصمیم بر انجام کار، بدون وجود معرفت و شناخت، نتیجه­ ای جز ورود به گمراهی در بر نخواهد داشت.

ب: عاقبت ­سنجی و در نظر گرفتن پایان کار؛ یعنی در انجام کار نباید به ظواهر توجه نمود و فایده­ ی کنونی آن در نظر گرفته شود؛ بلکه ضروری است سرانجام آن نیز در نظر باشد و جوانب کار مورد ارزیابی قرار گیرد.

ج: اگر انسان با شناخت و تحقیق و مشورت به درستی راه پی ‏برد، می ­باید با جدیت و تلاش آن را ادامه دهد و با توکل بر خدا و اعتماد بر او کار را پی‏ گیرد و در انجام آن تزلزل و تذبذب نداشته باشد.

د: اگر در مسیر انجام کار به سبب تصمیم­ عجولانه و شتاب ­زده، نشانه ‏ای از سستی عمل و خسارت را مشاهده کرد، آن را رها  نماید، زیرا جلوی ضرر از هر جا گرفته شود، منفعت و سود خواهد بود.

در برخی از موارد ممکن است کاری در ابتدا خوب به نظر رسد ولی پایان خوبی نداشته باشد، اما این مطلب قطعی است که درست اندیشیدن درباره­ ی پایان کار، آسیب­ ها را کم کرده و از بین می ­برد.

ضرورت اتمام عمل

به مناسبت مبحث ضرورت توجه به عاقبت عمل، خوب است به این مطلب نیز اشاره ‏ای داشته باشیم که برخلاف تصور شایع در اهمیت شروع کار، مسأله ‏ای که در متون دینی مورد تأکید واقع گردیده است، ضرورت اتمام کار و به سرانجام رسانیدن عمل می ‏باشد؛ چنان ‏چه از پیامبر صلوات ‏الله علیه و آله نقل شده است:

«وَ مِلَاكُ الْعَمَلِ خَوَاتِيمُه»[۱۴]

«و ملاك عمل، خاتمه آن است»

حضرت عیسی بن مریم علیه ­السّلام نیز خطاب به یاران خویش می ‏فرمایند:

«بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ الْبِنَاءَ بِأَسَاسِهِ وَ أَنَا لَا أَقُولُ لَكُمْ كَذَلِكَ» قَالُوا: فَمَا ذَا تَقُولُ يَا رُوحَ اللَّهِ! قَالَ: «بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ إِنَّ آخِرَ حَجَرٍ يَضَعُهُ الْعَامِلُ هُوَ الْأَسَاس‏»[۱۵]

«به حقیقت می­ گویم، مردم می ­گویند: میزان استحكام و درستى بنا و ساختمان به اساس و پایه آن بستگى دارد ولى من چنین نمی ­گویم. عرضه داشتند: پس شما چه می ­فرمائید؟ فرمود: به حقیقت می ­گویم، آخرین سنگى كه عامل و بنّا می ­گذارد، آن، اساس كار است»

مسأله ‏ای که در زبان فارسی با این‏ گونه عبارات، مورد سفارش واقع شده است: «کار را که کرد، آن که تمام کرد»

۱۷- اصل اتقان و محکم کاری

از اصول ارزشمند در سیره رفتاری و گفتاری پیامبر صلی ­الله علیه و آله، اتقان عمل و محکم­ کاری در انجام کار می ‏باشد؛ این شخصیت بزرگوار از سهل ­انگاری در انجام امور، پرهیز داشته و مؤمنین را به دقت در انجام کارها دعوت و توصیه می ­نمودند.

در این رابطه نمونه ‏های فراوانی در زندگی آن حضرت وجود دارد که به دو ماجرای معروف اشاره ­ای خواهیم داشت:

سفارش به اتقان عمل در مراسم تدفین سعد بن معاذ و ابراهیم

سعد بن معاذ از یاران پیامبر صلی ­الله علیه و آله و دارای شخصیت برجسته­ ای بود. در هنگام وفات این صحابی بزرگوار، پیامبر صلی­ الله علیه و آله بدن سعد را در قبر گذاشتند و به هنگام پوشیدن قبر، حفره­ ها و سوراخ­ ها را با سنگ­ ریزه پر کردند. اصحاب که شاهد دقت پیامبر صلوات ­الله علیه و آله بودند، گفتند: لحظاتی دیگر و با وقوع فشار قبر، همه­ ی این ‏ها به هم خواهد ریخت و زحمات شما از بین خواهد رفت؟! اما پیامبر در جواب فرمودند:

«وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَه‏»[۱۶]

«خداوند دوست دارد هر گاه بنده­ اش کاری را انجام می ­دهد، آن­ را محکم­ نماید»

هم ­چنین در زمان تدفین بدن فرزند خردسال خویش، جناب ابراهیم علیه ­السلام، اصحاب مشاهده کردند، حضرت سوراخ ­ها را پر می­ کند و با دست مبارکش، گودال­ ها را منظم می ­نماید. در این­ صحنه نیز پیامبر صلوات ‏الله علیه و آله فرمودند:

«إِذَا عَمِلَ‏ أَحَدُكُمْ‏ عَمَلًا فَلْيُتْقِنْ‏»[۱۷]

«هر یک از شما عملی انجام می ­دهد، آن ‏را محکم کند»

و به این دو ماجرا می ­توان سخنان جاودانه‏ ی ایشان را اضافه نمود که فرمودند:

«إنّ اللَّهَ تَعالى يُحِبُّ إِذا عَمِلَ‏ أحَدُكُم‏ عَمَلا أَن‏ يَتقِنَه‏»[۱۸]

«خداوند دوست دارد، وقتى يكى از شما كارى مي­ كند، آن را درست انجام دهد»

و نیز این روایت:

«يُحِبُّ اللَّهُ العامِلَ إِذا عَمِلَ أَن‏ يُحسِنَ‏»[۱۹]

 «خداوند دوست دارد وقتی کسی کاری انجام می ­دهد، به خوبی و بدون عیب آن را انجام دهد»

متأسفانه علی رغم وجود چنین بیانات ارزشمند و راهگشا، از مشکلاتی که جامعه ‏ی ما با آن مواجه می ‏باشد عدم دقت در انجام کارهاست؛ معضلی که به سبب آن، شاهد خسارات جبران ناپذیری هستیم؛ تا جایی که با وجود تولیدات گسترده داخلی، مردم به سراغ اجناس خارجی رفته و از طرفی تولید کنندگان نیز برای فروش جنس نامرغوب خویش، محصول خود را با برچسب کشورهای دیگر عرضه می ‏نمایند. این در حالی است که صاحبان صنایع در بسیاری از کشورها نسبت به تولید خویش از وجدان کاری بالایی برخوردار بوده و حاضر نیستند، آبرو و اعتبار کشورشان را با ثمن بخس و سودی اندک معامله نمایند.

مقام معظم رهبری در این خصوص می ­فرمایند:

«كار در اسلام، عبادت و ارزش شمرده شده است و لازمه آن نيز در اين است كه هر كس كارى را قبول كرد آن را به بهترين وجه انجام دهد. مضمون و مفهوم وجدان كارى در احساس مسؤوليتى است كه هر كس بايد در قبال آن كار احساس كند و كليد حل مشكلات كشور نيز در اين است كه كننده هر كارى وجدان كارى داشته باشد» [۲۰]

ایشان هم ‏چنین در نماز جمعه تهران فرمودند: چرا بعضی از کشورهای غربی با داشتن روحیه ظلم و ستم به دیگران و فسادی که در آن ­ها وجود دارد، دارای زمینه­ های پیشرفت در کشورهای‏ شان از نظر صنعتی هستند؛ آن­ ها علی ­رغم بعضی از خصلت­ های ظالمانه، دارای محسنات و صفات خوبی هستند مثل سحرخیزی؛ با این ­که اهل عبادت نیستند، اما نفس سحرخیزی، تأثیرگذار است. هم ­چنین وجدان کاری؛ یعنی حاضر نیستند در کارهای ‏شان سهل انگاری کنند. از صفات خوب آن ­ها این است که اهل دروغ نیستند و حاضر نیستند به آسانی متوسل به دروغ شوند.

و در سخنرانی مهم خویش در استان خراسان شمالی، بار دیگر نسبت به عواقب این معضل تذکر داده و این پرسش را مطرح ساختند که «ما چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟!»

۱۸- اصل پیشگامی و سبقت در امور

سرعت و سبقت در کار خیر از دیگر سفارشات و توصیه‏ های قرآن کریم به مؤمنین می ­باشد:

«وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ»[۲۱]

«و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود، بشتابيد»

هم ‏چنین این آیه­ ی شریفه:

«فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ»[۲۲]

«پس در كارهاى نيك بر يكديگر سبقت گيريد»

درباره‏ ی نماز جمعه نیز می­ فرماید:

«فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ»[۲۳]

«به سوى ذكر خدا بشتابيد»

این سه تعبیر با وجود قرابت و شباهتی که دارند، هرکدام به نوعی از کار و تلاش اشاره می ‏نماید؛ در یکی سخن از لزوم سرعت در کار خیر است و در آیه­ ی دیگر تشویق به مسابقه و جلو افتادن مطرح می ­باشد؛ در آیه ­ی سوم نیز با امر به شتاب و حرکت تند به سوی نماز جمعه که ذکر خداست، مواجه هستیم.

پیامبر (ص) پیشگام در انجام کار خیر

برخی از انسان­ ها از این ویژگی ممتاز برخوردارند که قبل از اقدام دیگران، در مسیر کار خیر وارد گردیده و قدم در میدان مسابقه و مسارعه می ‏نهند و در این زمینه پیش ­گام، پیش­ قراول و خط شکن می ‏شوند؛ انسان‏ های بزرگی که در قرآن کریم با تعبیر«السَّابِقُونَ السَّابِقُون‏» از ایشان یاد می ­شود. این افراد هیچ ­گاه به دیگران نگاه نمی‏ کنند که اقدامی کرده‏ اند یا خیر، بلکه در حرکت به سوی خیر، اسوه، الگو و شاخص هستند.

شخصیت نبی مکرم صلّى ‏اللّه علیه و آله به عنوان الگویی ممتاز و بی بدیل در عرصه‏ های مختلف زندگی، اعم از دینی، اجتماعی، سیاسی و … از این خصلت پسندیده برخوردار می ‏باشند. ایشان حتی در مواقع خطر و بحرانی، هم ‏چون مشعل هدایت، جلوتر از دیگران حرکت کرده و خود را در معرض آسیب قرار می ‏دادند تا راه را هموار سازند؛ درست مقابل کسانی که در زمان راحتی و آسایش جلودار هستند، اما با احساس کوچک ­ترین خطر و یا خسارت، میدان را خالی کرده وعقب نشینی می ‏کنند.

مولای متقیان علیه ­السلام در خصوص کار بزرگ پیامبر صلی ­الله علیه و آله می ­گویند:

«يَبْدَأُ الْقَوْمَ إِذَا سَارَعَ إِلَى خَيْر»[۲۴]

«هنگام رفتن به سوی خیر، شروع کننده در میان مردم بود»

این سخن نیز بیان دیگری است از امیرالمؤمنین علیه ‏السلام درباره‏ ی عظمت شخصیت نبی مکرم صلوات­ الله علیه و آله:

«كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْه‏»[۲۵]

«هر گاه آتش جنگ شعله مى ‏كشيد، ما به رسول خدا صلّى ‏اللّه علیه و آله پناه مى ‏برديم؛ و در آن لحظه كسى از ما همانند پيامبر صلّى ‏اللّه علیه و آله به دشمن نزديك ‏تر نبود»

مطلبی که از عمران بن حصین نیز نقل شده است:

«ما لقي رسول الله صلّى ‏الله عليه و آله و سلّم كتيبة إلّا كان أوّل من يضرب»[۲۶]

«پیامبر صلّى ‏الله عليه و آله به لشکری نمی­ رسید مگر آن­ که اولین کسی بود که با دشمن می­ جنگید»

علی علیه ‏السلام در نامه‌ ای به معاویه، پیامبر اعظم صلّوات‏ اللّه علیه و آله را این‌ چنین معرفی می‏ کند:

«وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا احْمَرَّ الْبَأْس وَ أَحْجَمَ النَّاسُ قَدَّمَ أَهْلَ بَيْتِهِ فَوَقَى بِهِمْ أَصْحَابَهُ حَرَّ السُّيُوفِ وَ الْأَسِنَّةِ فَقُتِلَ عُبَيْدَةُ بْنُ الْحَارِثِ يَوْمَ بَدْرٍ وَ قُتِلَ حَمْزَةُ يَوْمَ أُحُدٍ وَ قُتِلَ جَعْفَرٌ يَوْمَ مُؤْتَة»[۲۷]

«پيامبر اسلام صلّى ‏اللّه علیه و آله اهل بيت خود را پيش مى‏ فرستاد تا به وسيله آن­ ها، اصحابش را از سوزش شمشيرها و نيزه ‏ها حفظ فرمايد، چنان ­كه عبيدة بن حارث در جنگ بدر و حمزه در احد و جعفر در موته شهيد شدند»

در روایتی از امام صادق علیه­ السلام نیز در این خصوص می ­خوانیم:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمْ يَدْعُ لِلْبِرَازِ يَوْمَ بَدْرٍ غَيْرَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ عِنْدَ الْمُبَاهَلَةِ جَاءَ بِعَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ ع أَ فَيَكُونُ لَهُمُ الْمُرُّ وَ لَهُمْ الْحُلْو»[۲۸]

«پیامبر صلّى ‏اللّه علیه و آله در جنگ بدر برای مبارزه فرا نخواند مگر اهل بیتش را و در روز مباهله علی و فاطمه و حسن و حسین سلام‏ الله علیهم اجمعین را آورد. سپس فرمودند: مگر می ­شود تلخی ­ها و مقاومت ­ها برای اهل بیت باشد، اما شیرینی­ ها، غنیمت گرفتن ­ها و استحقاق ­ها مال دیگران باشد»

در جنگ احزاب وقتی مسلمانان تصمیم به دفاع از مدینه و حفر خندق گرفتند، پیامبر صلّى ‏اللّه علیه و آله اولین کسی است که اقدام به این کار می ‏کند:

«فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِحَفْرِهِ … وَ بَدَأَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَخَذَ مِعْوَلا فَحَفَرَ فِي مَوْضِعِ الْمُهَاجِرِينَ بِنَفْسِهِ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَنْقُلُ التُّرَابَ مِنَ الْحُفْرَةِ- حَتَّى عَرَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَيِي‏»[۲۹]

«پس رسول الله صلّى ‌اللّه علیه و آله به کندن خندق امر کردند …. و خود شروع به این کار نمودند. آن بزرگوار شخصاً با برداشتن کلنگ، در یکی از دسته‏ های مهاجرین به کندن خندق مشغول شده و زمین را حفر می ­کردند و علی علیه ‏السّلام نیز خاک­ ها را بیرون می‏ ریختند؛ تا جایی که عرق از سر و روی حضرت سرازیر شده و خستگی ایشان را می ‏آزرد»

نمونه ­ای دیگر از سبقت گرفتن آن‏ حضرت در کار­های پسندیده، مبادرت به سلام و مصافحه است که قبل از دیگران، انجام می ­دادند:

«قال أنس‏ و كان يبدأ من لقيه بالسلام و يبدأ أصحابه با لمصافحة»[۳۰]

«انس روایت می ­کند: از خلق و خوی ایشان این بود که با هر کس برخورد می ‏کردند، ابتدا سلام نموده و هرگاه با مسلمانی دیدار می ‏کردند، ابتدا با او مصافحه می ­گرفتند»

[۱]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۱۱، ص۲۱۷، ح۱۲۷۸۹

[۲]. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏۱۷، ص۱۴۶

[۳]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۱۳، ص۱۱، ح۱۴۵۸۱

[۴]. نهج الفصاحة، ص۶۵۷، ح۲۳۷۷

[۵]. المحجة البيضاء، ج۳، ص۱۴۰

[۶]. تاج العروس من جواهر القاموس، ج‏۱۰، ص۳۷۶

[۷]. المحجة البيضاء، ج۴، ص۳۳

[۸]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏۱، ص۱۱۵

[۹]. توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، ج۱، ص: ۱۸۷

[۱۰]. الكافي، ج‏۵، ص۲۸۴

[۱۱]. حکم النبی الاعظم، ج۷، ص۱۹

[۱۲]. حکم النبی الاعظم، ج۷، ص۱۸

[۱۳]. مجموعة ورام، ج‏۲، ص۱۴۶

[۱۴]. تفسير القمي، ج‏۱، ص۲۹۱

[۱۵]. بحار الأنوار ، ج‏۱۴، ص۳۲۲

[۱۶]. وسائل الشيعة، ج‏۳، ص۲۳۰

[۱۷]. الكافي، ج‏۳، ص۲۶۳

[۱۸]. نهج الفصاحة، ص۳۰۵

[۱۹]. نهج الفصاحة، ص۸۰۱

[۲۰]. سخنان مقام معظم رهبری در جمع کارگران و معلمان، اریبهشت ۱۳۷۶

[۲۱]. آل عمران/۳۳

[۲۲]. مائدة/۴۸

[۲۳]. جمعه/۹

[۲۴]. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج‏۱، ص۱۵۷

[۲۵]. نهج البلاغة، حکمت شگفت­ آور۹

[۲۶]. المحجة البيضاء، ج۴، ص۱۵۱

[۲۷]. نهج البلاغة، نامه۹

[۲۸]. تفسير العياشي، ج‏۱، ص۱۷۷

[۲۹]. تفسير القمي، ج‏۲، ص۱۷۷

[۳۰]. سفينة البحار، ج‏۲، ص۶۹۱

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.