عفاف و پاکدامنی، بهتر است.

زاد راه/حقیقت تقوا (بخش دوم )

پرهیزکاری دارای دو شرط ضروری است؛ نخست آنکه آدمی حجاب جهل و نادانی را از بین ببرد و آنچه را که برای برخورداری از زندگی سعادت مندانه در دنیا و آخرت نیازمند است، بیاموزد و دیگر اینکه از عمل به آموخته های صحیح، غفلت نورزد و در زندگی خویش به آنچه فرا گرفته‌ جامه ی عمل بپوشاند…

******************************************

«زاد راه/حقیقت تقوا (بخش دوم )»

 

پدید آورنده: سید محمد شاهچراغی

دسته بندی: خطبه

 

علم و عمل

از دیگر تعابیری که در روایات معصومین علیهم السلام عهده دار بیان حقیقت تقواست و جهات دیگری از این موضوع بسیار مهم را روشن می سازد، سخن گران بهای رسول خدا صلی الله علیه و آله است که در آن از علم و عمل به عنوان تمام تقوا یاد کرده اند؛

«تَمَامُ‏ التَّقْوَى‏ أَنْ‏ تَتَعَلَّمَ مَا جَهِلْتَ وَ تَعْمَلَ بِمَا عَلِمْت‏»[۱]

«تمام تقوا آن است که آنچه را نمی دانی، بیاموزی و به آنچه می دانی، عمل کنی.»

بر اساس این کلام نورانی، پرهیزکاری دارای دو شرط ضروری است؛ نخست آنکه آدمی حجاب جهل و نادانی را از بین ببرد و آنچه را که برای برخورداری از زندگی سعادت مندانه در دنیا و آخرت نیازمند است، بیاموزد و دیگر اینکه از عمل به آموخته های صحیح، غفلت نورزد و در زندگی خویش به آنچه فرا گرفته‌ جامه ی عمل بپوشاند؛ زیرا تنها کناره گیری از گناه در تحقق تقوا کافی نیست، بلکه بهره مندی از توشه ی علم صحیح و عمل صالح است که انسان را به تقوای کامل، به عنوان کلید برکات دنیا و آخرت، رهمنون می سازد.

 

زاد راه

آیه یکصد و پنجاه و شش سوره ی مبارکه ی بقره، بشریت را مسافرانی می داند که حرکت خویش را از خدا آغاز کرده و به سوی پروردگار در حرکتند تا به مقصد نهایی‌ که لقاء الله است، دست یابند؛

«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون‏»[۲]

«ما از آنِ خدا هستيم و به سوى او بازمى گرديم.»‏

اما برای تامین نیازمندی های ضروری در این سفر طولانی به زاد و توشه، نیاز است و بدون آن نمی توان گام در مسیر ابدیت نهاد، زیرا وقتی برای سفر‌ کوتاه دنیوی نیاز به زاد و توشه است، چگونه ممکن است، برای ورود به عالم قبر و سفر پر مخاطره قیامت، نیازی به فراهم ساختن توشه نباشد و از مهیا نمودن آن غفلت ورزید؟!

از این رو امیرالمؤمنین علی علیه السلام پیوسته یاران خویش‌ را به تحصیل توشه‌‌ تقوا با هدف آمادگی برای سفر قیامت سفارش می فرمودند:

«تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيل‏»[۳]

«آماده ی حركت شويد، خدا شما را بيامرزد كه بانگ كوچ را سر دادند.»

چنان چه در سخنی دیگر، با بزرگ شمردن سفر آخرت و اندک دانستن توشه ی خویش در این مسیر پر خطر فرمودند:

«…آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ[۴]وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِد»[۵]

«آه! از كمى‏ توشه‏ و درازى راه و دورى سفر آخرت و سختى ورودگاه‏…»

همین امر سبب گردیده است تا بزرگان دین، نسبت به کم بودن توشه ی خویش نگران باشند؛ چنان چه در حالات مرجع بزرگ حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمۀ الله علیه نقل شده است که در روزهای پایانی عمر خویش بسیار ناراحت و مضطرب بودند و در پاسخ به سؤال اطرافیان، درباره علت این ناراحتی‌ و دلواپسی می فرمودند:

«مرگ من نزدیک است، در حالی که دستم خالی است؛ از این رو ناراحت و نگرانم.»[۶]

وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام با داشتن فضیلت ها و انجام عبادت ها، رشادت ها و خدمات بی شمار، توشه ی خویش را برای سفر قیامت اندک می شمارد، برخاستن از خواب غفلت ضروری است تا با خیالی راحت و آسوده در این سفر مهم و پر خطر گام نهاد.

  • بهترین توشه

پول و ثروت و جایگاه و منزلت مادی را نمی توان به‌ عنوان توشه ی سفر قیامت انتخاب و بر آن تکیه زد، زیرا امور اعتباری و دنیوی با وقوع مرگ، از انسان جدا می گردد تا حدی که در عالم برزخ، دارایی آدمی جز پارچه ای به نام کفن نخواهد بود. همین امر باعث گردیده است تا قرآن کریم توشه ی مناسب برای سفر آخرت را تقوا و پرهیزکاری معرفی ‌نماید؛

«تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏‌»[۷]

«زاد و توشه، تهيّه كنيد كه بهترين زاد و توشه پرهيزكارى است‏.»

چنان که پیشوای پرهیزکاران حضرت علی علیه السلام در این باره فرمودند:

«التَّقوى خَيرُ الزّادِ»[۸]

«تقوا بهترین زاد راه است.»

مشابه این سخن، در کلمات نورانی امام صادق علیه السلام نیز آمده است؛

«لَا زَادَ أَفْضَلُ مِنَ التَّقْوَى‏»[۹]

«هیچ زاد و توشه ای بالاتر از تقوا نیست.»

حقیقتی که عارف نامدار، شیخ بهایی رضوان الله علیه در بیان منظوم این آموزه ی‌ دینی درباره آن چنین می گوید:

نیست جز تقوا در این ره توشه ای                         نان و حلوا را بنه در گوشه ای[۱۰]

هم چنین در اهمیت و امتیاز توشه تقوا باید به این مطلب توجه داشت که برخلاف زاد راه سفرهای دنیوی که امکان تمام شدن آن در میانه ی راه وجود دارد و مسافر را به گرفتاری مبتلا می سازد؛ تقوا، توشه‌ای رسانا، کامل و تمام ناشدنی است که همراه خویش را تا منزل مشایعت می نماید، امتیاز بزرگی که امیرالمؤمنین علیه السلام در کلام خویش به آن تصریح فرموده اند:

«… زَادٍ مُبَلِّغ…»[۱۱]  

«… تقوا توشه ای رساننده است …»

بنابر این هر کس برخوردار از تقوا باشد، به مقصد می رسد و هرکس از تقوا و پرهیزکاری بهره ای نبرده باشد، در میانه ی راه جا مانده و به مقصد نهایی نخواهد رسید.

جامه پرهیزکاری

خداوند متعال در قرآن کریم پرهیزکاری را به عنوان جامه ای نیکو معرفی کرده و از تقوا به عنوان بهترین لباس و پوشش برای انسان یاد می نماید؛

«لِباسُ التَّقوی ذلِکَ خَیرٌ»[۱۲] 

«لباس پرهیزکاری از هر جامه ای برتر است.»

تدبّر در آیه ی شریفه و تأمل در وجه استفاده از واژه ی «لباس» برای تقوا، سبب درک هرچه بهتر حقیقت تقوا و شناخت آن خواهد شد؛ چنان که آشنایی با مصادیق جامه ی پرهیزکاری در روایات نیز در شناخت و تحقق بخشیدن به این فضیلت مهم در جامعه نقش بسزایی ایفا می کند.

  • ویژگی ها

یکی از نکات مهم در استفاده از واژه «لباس» ضرورت التباس و پوشیده بودن انسان است، زیرا همچنان که جسم انسان نیازمند لباس است و نداشتن پوشش، عیب و ننگ به‌ حساب می آید، جان آدمی نیز محتاج لباس تقوا است و فجور و بی تقوایی، رسوایی دنیا و آخرت را برای شخص در پی خواهد داشت؛ و همان گونه که لباس، جسم انسان را در مقابل آسیب ها مقاوم ساخته و به تعبیر قرآن کریم از گزند گرما و سرما حفظ می کند؛

«جَعَلَ لَکُم سَرابیلَ تَقیکَم الحَرَّ» [۱۳]

«و براى شما پيراهن هايى آفريده، كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مى كند.»

جامه ی پرهیزکاری، محافظی مطمئن در برابر خطر گناهان و مبتلا شدن به لغزش ها خواهد بود و نزاهت و پیراستگی جامعه اسلامی در برابر آسیب های اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام با به کار بردن واژه «ثَوب» درباره این حقیقت ارزشمند، تقوا را شریف ترین و گرامی ترین لباس دانسته و می فرماید:

«ثَوْبُ‏ الْتُّقَى‏ أَشْرَفُ الْمَلَابِسِ»[۱۴]

«جامه ی پرهیزکاری شریف ترین جامه ها است.»

تقوا علاوه بر اینکه پوشاننده ی عیب های انسان و نگه دارنده ی او در برابر گناهان است، از ویژگی های دیگری نیز برخوردار است که آن را از سایر لباس ها ممتاز و متفاوت می کند. تقوا و پارسایی به عنوان لباسی مشترک برای مردان و زنان، هیچ گاه رو به کهنگی و پوسیدگی نمی گذارد و جامه ای فاخر برای اهل بهشت محسوب می شود، از این رو در قرآن کریم به عنوان بهترین لباس[۱۵] و در کلام نورانی امیرمؤمنان علیه السلام به عنوان شریف ترین و ارزشمندترین لباس معرفی گردید.

  • مصادیق لباس تقوا

در سخنان ارزشمند پیشوایان اسلام و آموزه های دین، لباس و پوشش تقوا، دارای مصادیق و نمونه های برجسته ای است که از این مجموعه روایات، می توان به سخن گهربار امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه ی بیست و ششم سوره ی مبارکه ی اعراف اشاره داشت که لباس تقوا به عفاف تطبیق گردیده و از پاکدامنی به عنوان بهترین جامهی ‌ای تعبیر شده است؛

«… أَمَّا لِبَاسُ التَّقْوَى فَالْعَفَافُ لِأَنَّ الْعَفِيفَ لَا تَبْدُو لَهُ عَوْرَةٌ وَ إِنْ كَانَ عَارِياً مِنَ الثِّيَابِ وَ الْفَاجِرَ بَادِي الْعَوْرَةِ وَ إِنْ كَانَ كَاسِياً مِنَ الثِّيَابِ، ‏»[۱۶]

« … اما لباس تقوا همانا «عفاف» است، زیرا هیچ گاه زشتی انسان پاکدامن آشکار نمی شود، هرچند برهنه باشد؛ اما در مقابل، زشتی انسان فاجر و بی تقوا آشکار است، هرچند خود را با جامه ای پوشانیده باشد.»

سپس ‌‌‌آن حضرت  با قرائت آیه ‌ی شریفه،

«وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ»

«و لباس تقوا، بهتر است»

کلام‌ نورانی خویش را این گونه ادامه دادند:

«الْعَفَافُ خَيْرٌ»

«[مقصود آن است که] عفاف و پاکدامنی، بهتر است.»

عفّت ورزیدن، همچون پوششی مقاوم و مستحکم از انسان در برابر خطر گناهان و پلیدی ها محافظت می کند و مانع غلبه ی شهوات نفسانی و تمایلات شیطانی در دل و روح آدمی می شود؛ البته باید به این مطلب نیز توجه نمود که عفاف به معنای پاکی و پاکیزگی، دارای سه رکنِ پاکی سخن، پاکی طعام و پاکدامنی است و هر کس بتواند از این سه ویژگی ارزنده بهره مند گردد، بی شک خود را  به جامه ی تقوا آراسته و مزیّن ساخته است.

هم چنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در کلام ارزشمند خویش، از حیا به جامه ای بلند و فراگیر[۱۷] تعبیر نموده و عاری بودن از لباس حیا و نجابت را مایه ی بی ایمانی انسان می داند؛

«مَن أَلقا جِلبابَ الحَیا لا غِیبۀَ لَهُ»[۱۸]

«کسی‌ که لباس حیا را دور بیاندازد، انسانی محترم نخواهد بود و غیبتش حرمتی ندارد.»

عجیب این جاست، هر اندازه معصومین علیهم السلام نسبت به حرمت و جایگاه ممتاز مؤمن سفارش کرده‌ و آن‌ را ن ر‌آناز کعبه بالاتر برشمرده[۱۹] و غیبتش را از بزرگترین محرمات می دانند، درباره شخص بی حیا که بر انجام گناه جسور است و از انجام فسق و فجور پروایی ندارد، به جواز غیبتش حکم می کنند و در جامعه ی ‌اسلامی موقعیتی برایش در نظر نمی گیرند.

از دیگر مصادیق لباس تقوا، می توان به جهاد در راه خدا اشاره کرد که در کلام پیشوای پرهیزکاران حضرت علی علیه السلام مطرح گردیده است؛ بر اساس این سخن نورانی، تقوا سلاحی است که خواهش ها و تمایلات نفسانی را کنترل کرده و عامل پیروزی انسان در برابر دشمنان خواهد بود؛

« الْجِهَادُ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَة»[۲۰]

«جهاد در راه خدا، همان جامه ی پرهیزکاری و قلعه ی مستحکم خداوند و سپر قابل اطمینان الهی است.»

 

 

[۱]. مجموعة ورام، ج‏۲، ص ۱۲۰

[۲]. بقره/ ۱۵۶

[۳]. نهج البلاغة،  ص ۳۲۱

[۴]. کلمه‌ی «زاد»  که در قرآن کریم یک بار و در روایات به صورت مکرر آمده است، در لغت به معنای غذایی است که انسان برای مسافرت آماده می کند؛ به همین جهت «مَزُود» به ظرفی که غذای مسافر در آن قرار داده می شود، اطلاق می گردد. معجم المقاييس اللغة، ج‏۳، ص ۳۶

[۵]. نهج البلاغة، ص ۴۸۱

[۶]. آیت الله العظمی سبحانی، جلسه درس خارج اصول،

[۷]. بقره/ ۱۹۷

[۸]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص ۱۰

[۹]. كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏۲، ص ۱۸۵

[۱۰]. نان و حلوا، ص ۵۰

[۱۱]. نهج البلاغة، ص ۱۶۵

[۱۲].  اعراف/ ۲۶

[۱۳]. نحل/ ۸۱

[۱۴]. غرر الحکم و درر الکلم، ص ۳۳۳

[۱۵]. اعراف/ ۲۶

[۱۶].تفسير القمي، ج‏۱، ص ۲۲۶

[۱۷]. در  کتب لغت واژه «جِلباب» به معنی پیراهن و یا لباس فراخ و بلند آمده است. ر: مجمع البحرين، ج‏۲، ص ۲۴

[۱۸]. تحف العقول، ص ۴۵

[۱۹]. مجموعة ورام، ج‏۱، ص ۵۲

[۲۰]. الکافی . ج۵ . ص ۴

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.