۱۵-سبک زندگی دینی در سیره نبوی / شناخت و عمل به وظیفه (بخش اول)
اسلام، در زندگی زن و شوهر کارهایی که با دشواری و خشونت همراه می باشد را بر عهده ی مردان و کارهای لطیف و همراه با آرامش را بر عهده ی زنان قرار داده است، تا زن با مدیریت معقول و حساب شده، زمینه ی سکونت و آرامش شوهر و فرزندان را در محیط خانه فراهم سازد؛ مرد نیز با تلاش و فعالیت روزانه، امکانات زندگی آبرومندانه را برای همسر و اهل خانه مهیا نماید و با یاری همسر خویش در انجام کارهای خانه، خستگی را از تن او برهاند و…
*************************************************************
پدید آورنده: سید علی شاهچراغی
دسته بندی: خطبه
سبک زندگی دینی در سیره نبوی
«شناخت و عمل به وظیفه (بخش اول)»
۳۰- اصل شناخت و عمل به وظیفه
هر فرد در جامعه ی خویش، با اقشار و گروه های مختلفی مواجه می باشد که بر اساس آموزه های دینی، نسبت به آنان تکالیفی بر عهده دارد که باید آن را شناخته و نسبت به این وظایف در مقام عمل برآید؛ همسر، فرزندان، والدین، بستگان، خویشاوندان، دانشمندان، معلمان، همسایگان، شهروندان از جمله ی این افراد و گروه ها هستند.
در این بخش از سلسله مطالب پیرامون سبک زندگی بر اساس سیره و سنت نبی مکرم صلی الله علیه و آله به بیان برخی از تکالیفی خواهیم پرداخت که توسط دین مبین اسلام تبیین گردیده است و ملزم به انجام آن در برابر اطرافیان خود می باشیم.
-
همسر
بدون تردید زیر بنا و اساس جامعه، نهاد خانواده است؛ کانون مقدسی که با نعمت محبت و مودت، برپا می گردد:
«وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً»[۱]
«و ميان تان دوستى و رحمت نهاد»
تا پوشاننده ی عیوب و نقائص هر یک از زن و مرد باشد:
«هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ»[۲]
«آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستيد»
و نشانه ای از آیات خداوند متعال و عامل آرامش و سکونت زن و مرد، به گونه ای که هر یک از زن و شوهر با دیدن یکدیگر، از غم ها و نگرانی ها مصون مانند:
«وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا»[۳]
«و از نشانه هاى او اين كه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدان ها آرام گيريد»
حال اگر این نهاد مقدس در یک جامعه به سوی اصلاح و تکامل حرکت نماید، انتظار اصلاح و رشد جامعه امری معقول می باشد و گر نه هیچ گاه پیشرفت جامعه رنگ تحقق به خود نخواهد گرفت و این رفعت و تکامل شکل نمی گیرد مگر در صورت رعایت حقوق متقابلی که در اسلام برای زن و شوهر تعریف گردیده است؛ حقوق و وظایفی که در یک کلام می توان آن را محبت و احترام متقابل نامید.
اسلام، در زندگی زن و شوهر کارهایی که با دشواری و خشونت همراه می باشد را بر عهده ی مردان و کارهای لطیف و همراه با آرامش را بر عهده ی زنان قرار داده است، تا زن با مدیریت معقول و حساب شده، زمینه ی سکونت و آرامش شوهر و فرزندان را در محیط خانه فراهم سازد؛ مرد نیز با تلاش و فعالیت روزانه، امکانات زندگی آبرومندانه را برای همسر و اهل خانه مهیا نماید و با یاری همسر خویش در انجام کارهای خانه، خستگی را از تن او برهاند و علقه های مودت و دوستی را محکم و استوارتر سازد. سلام در هنگام ورود به خانه، خواندن یکدیگر با نام نیک و کلمات زیبا، بدرقه ی شوهر به هنگام خارج شدن از منزل، ابراز محبت و داشتن صبر در محیط خانه از جمله وظایفی است که زن و شوهر باید نسبت به انجام آن متعهد گردند تا در کنار یکدیگر به مراحل رشد و کمال دست یابند.
از ویژگی های مثبت و برجسته ی دین مبین اسلام این است که نه تنها حقوق و تکالیف زوجین را به صورت مبسوط مطرح ساخته است و هر یک را با وظایف خویش آشنا نموده است، بلکه الگوهایی ممتاز از رابطه ی کامل بین زن و شوهر را معرفی نموده است تا مؤمنان بتوانند با تأسی به این الگوهای درخشان، مسیر حساس و سرنوشت ساز زندگی مشترک را طی کرده و از عهده و انجام تکالیف سرفراز بیرون آیند که در این میان، زندگانی، رفتار و نیز گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله برترین نمونه و الگویی است که در اختیار بشر می باشد.
آن چه در ادامه می آید، فرازهایی است از رفتار و گفتار اشرف مخلوقات، حضرت رسول صلوات الله علیه و آله در قبال همسران خویش:
انس بن مالک می گوید:
«مَا رَأَيْتُ أَحَدًا كَانَ أَرْحَمَ بِالْعِيَالِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ»[۴]
«کسی را نسبت به أهل و عیال خود، مهربان تر از پیامبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ندیدم»
عایشه نیز در مورد رفتار و برخورد رسول خدا صلی الله علیه و آله در محیط خانه، با این جملات در صدد توصیف ایشان بر آمده است:
«كانَ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ أليَنَ النّاسِ وأكرَمَ النّاسِ وكانَ رجُلاً مِن رِجالِكُم إلاّ أ نّهُ كانَ ضَحّاكا بَسّاما»[۵]
«رسول خدا صلى الله عليه و آله نرم خوترين و بزرگوارترين مردم بود؛ او هم مردى چون مردان شما بود با اين تفاوت كه همواره خنده رو بود و تبسّم بر لب داشت»
آن حضرت صلوات الله علیه و آله درباره ی مردی که در خانه به همسر خود توجه نموده و او را یاری می کند، می فرماید:
«لَا يَخْدُمُ الْعِيَالَ إِلَّا صَدِّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اللَّهُ بِهِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة»[۶]
«به زن خود خدمت نکند، مگر صديق يا شهيد و يا مردي که خداوند خير دنيا و آخرت او را بخواهد»
هم چنین در حالات آن حضرت صلی الله علیه و آله نقل شده است که ساعات زندگی خویش را، به چند بخش تقسیم نموده بودند، بخشی را به عبادت، بخشی را به مردم و قسمتی را برای همسر و فرزندان، اختصاص می دادند.
ابو سعید خدری نیز که از صحابه ی ایشان می باشد، برخی از کارهای حضرت در خانه را این گونه بیان می کند:
«أن رسول الله صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ كان يعلف البعير و يقم البيت و يخصف النعل و يرقع الثوب و يحلب الشاة و يأكل مع الخادم و يطحن معها إذا أعيت»[۷]
«رسول خدا صلی الله علیه و آله شتر را علف مي داد و خانه را مي روفت و پاى افزار را پينه مى زد و جامه را وصله مى كرد و شير گوسفندان را مى دوشيد، با خادمش غذا می خورد و چون خدمتكارش در دستاس كردن خسته مى شد، او را یاری مى كرد»
در همین رابطه در روایت دیگری آمده است:
«كَانَ النَّبِيُّ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ يَرْقَعُ ثَوْبَهُ وَ يَخْصِفُ نَعْلَهُ وَ يَحْلُبُ شَاتَهُ وَ يَأْكُلُ مَعَ الْعَبْدِ وَ يَجْلِسُ عَلَى الْأَرْضِ وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ وَ يُرْدِفُ وَ لَا يَمْنَعُهُ الْحَيَاءُ أَنْ يَحْمِلَ حَاجَةً مِنَ السُّوقِ إِلَى أَهْلِه»[۸]
«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله لباس خود را وصله می زد و کفش خویش را می دوخت و از گوسفندان، خود شیر می دوشید و با بردگان غذا می خورد و بر روی زمین می نشست و بر درازگوش سوار می شد و (گاهی) کسی را هم با خود سوار می کرد و شرم و حیاء، آن حضرت را باز نمی داشت از این که لوازم زندگی را از بازار تهیه کرده و به منزل ببرد»
عایشه نیز کارهایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در محیط خانه انجام می دادند را این گونه برشمرده است:
«يَخِيطُ ثَوْبَهُ وَ يَخْصِفُ نَعْلَهُ وَ يَصْنَعُ مَا يَصْنَعُ الرَّجُلُ فِي أَهْلِه»[۹]
«در منزل لباس خود را می دوخت و کفش خود را وصله می زد و در کارهای خانه کمک می کرد»
تا آن جا که برخی در سیره آن حضرت گفته اند:
«كَانَ النَّبِيُّ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ يَخْدُمُ فِي مِهْنَةِ أَهْلِهِ وَ يَقْطَعُ اللَّحْم»[۱۰]
«رسول اکرم صلی الله علیه و آله در کارهای خانواده به آنان خدمت می کرد و با دست خود گوشت خرد می کرد»
از ویژگی های آن حضرت این بود که هیچ گاه اجازه نمی دادند، در رابطه با انجام امور مربوط به خانه و خانواده، کسی به ایشان کمک کند:
«وَ كانَ سَيِّدُ المُرسَلين صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ يَشتَري الشِيءُ فَيَحمِلُه إِلى بِيتِه بِنَفسِه فَيَقولُ لَهُ صاحِبُهُ: أَعطِني أَحمِلهُ. فَيَقولُ: صاحِبُ المَتاعِ أَحَقُّ بِحَملِهِ»[۱۱]
«رسول اكرم صلی الله علیه و آله چيزى را از بازار خريدارى كرد و شخصاً به خانه مى برد. كسى كه همراه آن حضرت بود، گفت: آن را به من بدهيد تا بياورم. ایشان فرمود: صاحب کالا شایسته تر به حمل آن است»
اگر بخواهیم به اهمیت وظایف زنان در محیط خانه نیز اشاره ای داشته باشیم، می توان به این ماجرا اشاره نمود: هنگامی که برخی از زنان مسلمان به سبب عدم شرکت در جهاد و از دست دادن ثوابش اندوهگین و ناراحت گردیدند، پیامبر صلی الله علیه و آله جهاد زنان را این گونه معرفی کردند:
«جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّل»[۱۲]
«جهاد زن، شوهرداری نیکو است»
وظیفه ای حساس و خطیر که به شکل مستقیم با سعادت و سلامت جامعه پیوند خورده است؛ زیرا موفقیت هر مرد مرهون تلاش یک زن است و در پس مردان موفق، زنان فداکاری وجود دارند.
البته اگر بانویی علاوه بر قبول مسئولیت در محیط خانه، علاقه مند به حضور و فعالیت در صحنه ی اجتماع باشد، باید به این مطلب توجه داشته باشد که فعالیت و تلاش او زمانی منتج به فایده است که اولاً: به حقوق همسر و نیز فرزندان، به ویژه تربیت ایشان آسیب و خللی نرسد و حقی از آنان ضایع نگردد. ثانیاً: محیط بیرون خانه، موجب اختلاط و روابط با نامحرم نگردد که فساد و تباهی خانه و اجتماع را موجب می گردد.
-
فرزندان
بهره مندی از فرزند خوب و ذریه صالح، خواسته و آرزوی اولیاء دین و پیامبران الهی بوده است؛ چنان چه در دعای حضرت ابراهیم علیه السلام آمده است:
«وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ»[۱۳]
«و از نسل ما، امتى فرمانبردار خود [پديد آر]»
و در جای دیگر از خداوند طلب می کند:
«وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي»[۱۴]
«و فرزندانم را برايم شايسته گردان»
حضرت زکریا علیه السلام نیز از درگاه خداوند، فرزندی صالح، درخواست می کند:
«رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً»[۱۵]
«پروردگارا، از جانب خود فرزندى پاك و پسنديده به من عطا كن»
خداوند نیز دعای پیامبرش را مستجاب نموده و به او فرزندی صالح عطا می کند:
«يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى»[۱۶]
«اى زكريا، ما تو را به پسرى كه نامش يحيى است، مژده مى دهيم»
فرزندی که دارای ویژگی ها و برجستگی های خاص می باشد:
برخوردار از مقام نبوت:
«وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا»[۱۷]
«و از كودكى به او نبوت داديم»
مهربان و با شفقت:
«وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا»[۱۸]
«و [نيز] از جانب خود مهربانى [به او داديم]»
پاکدامن:
«وَزَكَاةً»[۱۹]
«و [نيز] از جانب خود پاكى [به او داديم]»
پرهیزکار:
«وَكَانَ تَقِيًّا»[۲۰]
«و تقواپيشه بود»
نیکو رفتار نسبت به والدین:
«وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ»[۲۱]
«و با پدر و مادر خود نيك رفتار بود»
ترک کننده ظلم و عصیان:
«و َلَمْ يَكُن جَبَّارًا عَصِيًّا»[۲۲]
«و زورگويى نافرمان نبود»
این آیات شریفه هم چنین ما را به این مطلب رهنمون می گردد که برای داشتن فرزند یا فرزندانی صالح به درگاه خداوند رجوع و از اظهار نیاز به غیر پرهیز نماییم؛ کاری که حضرت زکریا و حضرت ابراهیم علیهماالسلام انجام دادند و خداوند نیز لطفش را شامل حال ایشان نمود.
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا»[۲۳]
«پروردگارا، به ما از همسران و فرزندان مان آن ده كه مايه ی روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزکاران گردان»
البته این سخن به این معنی نیست که انسان در سعادت مندی و رشد فرزند خویش نقشی نداشته و رشد و ضلالت امری قهری می باشد، بلکه همان طور که از سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله استفاده می شود، والدین جهت رشد و تکامل اخلاقی و رفتاری فرزندان خویش باید به اموری توجه نمایند که به برخی از این موارد اشاره می گردد:
-
ریشه ی خانوادگی
پیامبر صلی الله علیه و آله بر وصلت با خانواده های صالح تاکید فراوانی داشته اند، زیرا ارتباط و وصلت با این گونه خانواده ها در تولد فرزندانی شایسته و نیکوسرشت، مؤثر می باشد. ایشان در این خصوص می فرماید:
«تزوجوا في الحجر الصالح فإن العرق دساس»[۲۴]
«با خانواده ی خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون، اثر دارد»
و تدیّن را، ملاک اصلی احراز اصالت یک زن معرفی نموده اند:
«عَلَيْكَ بِذَوَاتِ الدِّين»[۲۵]
«پس بر تو باد به ازدواج با زنان متدين»
هم چنین در مقابلِ کسانی که در امر ازدواج، تنها بر ویژگی های ظاهری تکیه می کردند، واکنش نشان داده و توجه به اصالت خانواده همسر را دارای اولویت شمرده اند:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْء»[۲۶]
«از خضراء الدمن (گیاه روییده در خرابه) بپرهیزید. گفته شد: ای رسول خدا، خضراء الدمن چیست؟ فرمود: زن زیبارویی که در خانواده ای فاسد رشد کرده باشد»
-
دامان مادر
دامان پاک مادر، بی تردید در پدید آمدن فرزندانی صالح و شایسته، اثر مهم و حیاتی دارد؛ چنان چه در خصوص اهل بیت علیهم السلام، عرضه می داریم:
«أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ»[۲۷]
«شهادت مى دهم كه تو نورى بودى در صلب هاى شامخ، و رحم هاى پاكيزه»
بر این اساس، در امر ازدواج باید به پاکی دامان همسر و کمالات اخلاقی او توجه زیادی صورت گیرد.
-
نام زیبا
از تأکیدات دین مبین اسلام، انتخاب اسم نیک و زیبا بر فرزندان می باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله در تعبیری ارزشمند انتخاب نام نیک برای فرزند را نخستین هدیه ی پدر و مادر به او می داند:
«إِنَّ أَوَّلَ مَا يَنْحَلُ أَحَدُكُمْ وَلَدَهُ الِاسْمُ الْحَسَنُ فَلْيُحْسِنْ أَحَدُكُمْ اسْمَ وَلَدِه»[۲۸]
«نخستین هدیه هر پدری به فرزندش، نام نیکو بر وی نهادن است»
بلکه آن را از حقوق فرزندان می داند که بر عهده ی والدین می باشد؛ به همین خاطر به امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«يَا عَلِيُّ! حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ يُحْسِنَ اسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ يَضَعَهُ مَوْضِعاً صَالِحا»[۲۹]
«یا علی! حق فرزند بر پدر این است که اسم خوب برايش انتخاب كند، به خوبى او را تربيت نمايد و به كارى مناسب و پسنديده بگمارد»
و در این راستا به انتخاب نام «محمد» برای فرزندان، سفارش کرده و از مسلمانان می خواستند در صورت انتخاب این اسم، حرمت فرزند را پاس بدارند:
«إِذَا سَمَّيْتُمُ الْوَلَدَ مُحَمَّداً فَأَكْرِمُوا وَ أَوْسِعُوا لَهُ فِي الْمَجَالِسِ وَ لَا تُقَبِّحُوا لَهُ وَجْها»[۳۰]
«هر گاه بر فرزندتان نام محمد نهادید، او را گرامی بدارید و در مجلس برای او جا باز کنید و بر او چهره درهم نکشید»
و اهمیت انتخاب این نام را تا بدان جا می داند که بفرماید:
«مَا مِنْ مَائِدَةٍ وُضِعَتْ وَ حَضَرَ عَلَيْهَا مَنِ اسْمُهُ أَحْمَدُ أَوْ مُحَمَّدٌ إِلَّا قُدِّسَ ذَلِكَ الْمَنْزِلُ فِي كُلِّ يَوْمٍ مَرَّتَيْن»[۳۱]
«هیچ سفره ای گسترده نمی شود که بر آن شخصی با نام محمد یا احمد باشد، مگر این که آن منزل روزی دو بار مورد تقدیس قرار می گیرد»
-
شیر مادر
رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از عوامل رشد و نمو فرزند صالح را، تغذیه از شیر مادر می دانند و در این خصوص می فرماید:
«لَيْسَ لِلصَّبِيِّ لَبَنٌ خَيْرٌ مِنْ لَبَنِ أُمِّه»[۳۲]
«براي كودك، شيري بهتر از شير مادرش نيست»
امیرالمؤمنین علیه السلام نیز بر تغذیه کودک با شیر مادر تأکید می فرماید و آن را در سرشت و طبیعت کودک مؤثر می داند:
«تَخَيَّرُوا لِلرَّضَاعِ كَمَا تَتَخَيَّرُونَ لِلنِّكَاحِ، فَإِنَّ الرَّضَاعَ يُغَيِّرُ الطِّبَاع»[۳۳]
«در امر دايه و شير دادن كودك دقت كنيد و بهترين افراد را انتخاب كنيد، هم چنان كه در انتخاب همسر دقت مي كنيد؛ زيرا شير دادن، طبيعت كودك را تغيير مي دهد»
-
بوسیدن کودک
بوسیدن فرزند به عنوان نشانه ی آشکار ابراز علاقه و مهر پدر و مادر به فرزند نیز از دستورات مؤکد دین اسلام می باشد پیامبر صلی الله علیه و آله در این رابطه می فرماید:
«مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَة»[۳۴]
«هر کس فرزند خود را ببوسد، خداوند به او حسنه ای عنایت می کند»
و در سیره آنحضرت صلی الله علیه وآله آمده است که حسنین علیه السلام را مورد مهر و تفقد خویش قرار داده و می بوسیدند و عزیز می داشتند. ابوهریره نقل می کند:
«كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ إِذ دَخَلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَیهِمَا السَلامُ فَأَخَذَهُ النَّبِيُّ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ: «حُزُقَّةٌ حُزُقَّةٌ تَرَقَّ عَيْنَ بَقَّةَ» وَ وَضَعَ فَمَهُ عَلَى فَمِهِ وَ قَالَ: «اللَّهُمَّ! إِنِّي أُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ وَ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّه»[۳۵]
«خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم که حسین بن علی علیهماالسلام وارد شد، پیامبر صلی الله علیه و آله او را گرفت و بوسید و فرمود: «بالا برو، بالا برو، چشم کوچولو!» و دهان خود را به دهان حسين عليه السّلام نهاد و فرمود: «خدايا، من او را دوست دارم، تو هم او را دوست بدار و دوست دار هر كس كه او را دوست می دارد»
این عمل به ظاهر کوچک تا بدان حد دارای اهمیت است که پیامبر صلوات الله علیه و آله سرنوشت کسانی که مبادرت به آن نمی کنند را جهنم می داند. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید:
«جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: «مَا قَبَّلْتُ صَبِيّاً قَطُّ.» فَلَمَّا وَلَّى قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ هَذَا رَجُلٌ عِنْدِي أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّار»[۳۶]
«مردی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمد و به حضرت عرض کرد: من هیچ یک از فرزندانم را نبوسیده ام. هنگامی که از نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بیرون رفت، حضرت فرمود: او به نظر من، همانا از اهل جهنم است»
در نقل دیگری که شبیه به روایت فوق می باشد، نیز می خوانیم:
«قَبَّلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ علیهما السلام فَقَالَ الْأَقْرَعُ بْنُ حَابِسٍ: إِنَّ لِي عَشَرَةً مِنَ الْأَوْلَادِ مَا قَبَّلْتُ وَاحِداً مِنْهُمْ. فَقَالَ: مَا عَلَيَّ إِنْ نَزَعَ اللَّهُ الرَّحْمَةَ مِنْكَ أَوْ كَلِمَةً نَحْوَهَا»[۳۷]
«رسول اکرم صلی الله علیه و آله حسن وحسین علیهما السلام را می بوسید و به ایشان محبت می کرد، در این بین اقرع بن حابس به آن حضرت عرض کرد: من ده پسر داشتم و تا به حال هیچ کدامشان را نبوسیدم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من چه کنم اگر خدا رحمت را از دل تو کنده باشد؛ یا کلامی به این مضمون فرمود»
-
تربیت فرزندان و آموزش احکام دین
یکی از سفارشات مهم رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسلمانان، تربیت صحیح فرزندان می باشد، آن حضرت در بیانی تلاش جهت تربیت فرزند را، عامل بخشش گناهان انسان معرفی می کنند:
«أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا أَدَبَهُمْ يُغْفَرْ لَكُم»[۳۸]
«فرزندان خود را گرامى بداريد و خوب تربيت شان كنيد تا گناهان شما آمرزيده شود»
آموزش احکام دینی به فرزندان از تکالیفی است که بر عهده ی پدر و مادر قرار گرفته است و تاثیر بسزایی در تربیت صحیح فرزندان ایفا می کند؛ امری که در بیان نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله به آن تأکید گردیده است و مبین جایگاه آموزش و تأثیر آن در سعادت خانواده می باشد. آن حضرت صلوات الله علیه و آله در این رابطه می فرماید:
«أَنَّ الْقُرْآنَ يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِالرَّجُلِ الشَّاحِبِ يَقُولُ لِرَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ يَا رَبِّ هَذَا أَظْمَأْتُ نَهَارَهُ وَ أَسْهَرْتُ لَيْلَهُ وَ قَوَّيْتُ فِي رَحْمَتِكَ طَمَعَهُ وَ فَسَّحْتُ فِي مَغْفِرَتِكَ أَمَلَهُ فَكُنْ عِنْدَ ظَنِّي فِيكَ وَ ظَنِّهِ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَعْطُوهُ الْمُلْكَ بِيَمِينِهِ وَ الْخُلْدَ بِشِمَالِهِ وَ … وَ اكْسَوْا وَالِدَيْهِ حُلَّةً لَا يَقُومُ لَهَا الدُّنْيَا بِمَا فِيهَا فَيَنْظُرُ إِلَيْهِمَا الْخَلَائِقُ فَيُعَظِّمُونَهُمَا وَ يَنْظُرَانِ إِلَى أَنْفُسِهِمَا فَيَعْجَبَانِ مِنْهَا فَيَقُولَانِ يَا رَبَّنَا أَنَّى لَنَا هَذِهِ … فَيُقَالُ هَذَا بِتَعْلِيمِكُمَا وَلَدَكُمَا الْقُرْآنَ وَ بِتَصْيِيرِكُمَا إِيَّاهُ بِدِينِ الْإِسْلَامِ وَ بِرِيَاضَتِكُمَا إِيَّاهُ عَلَى حُبِّ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍّ وَلِيِّ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا»[۳۹]
«قرآن روز قیامت، مردی رنگ پریده را می آورد و به پروردگار خویش می گوید: این شخص، کسی است که من روزش را با تشنگی و شبش را به بیداری گرفته بودم و طمع او را به رحمت تو قوی کرده بودم و آرزویش را به مغفرت تو گسترده بودم، پس براساس گمان من و گمان او به تو، درباره اش عمل کن. خدا می فرماید: ملک را به دست راستش و جاودانگی را، به دست چپش قرار دهید… و پدر و مادرش را زیوری دهید که تمام دنیا و آن چه در آن است، به ارزش آن نباشد. پس همه به پدر و مادر این فرد می نگرند و منزلت آن دو را عظیم می شمرند. این پدر و مادر به خود نگریسته و از مقام خویش در شگفتی فرو رفته و می پرسند: پروردگارا، این عظمتی که ما بدان دست یافته ایم از کجاست؟ خدا می فرماید: این عظمت به سبب آموختن قرآن به فرزندتان و تربیت او برای دین اسلام و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله و علی بن ابی طالب علیه السلام، ولی خدا می باشد»
آن حضرت هم چنین در خصوص آموزش نماز به فرزندان از سنین کودکی، توصیه نموده اند:
«مُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعا»[۴۰]
«کودکان تان را آن گاه که به سن هفت سالگی رسیدند، به نماز فرمان دهید»
پدر و مادر وظیفه دارند با تربیت صحیح فرزندان خویش، آنان را از عذاب الهی و آتش جهنم مصون بدارند و بدانند که مسئولیت مستقیم در تربیت صحیح فرزندان بر عهده ی ایشان می باشد و چه بسا انحراف فرزندان از مسیر حق و ابتلای آنان به آتش جهنم در قیامت، دامان ایشان را نیز بگیرد.
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: هنگامی که این آیه ی شریفه نازل شد:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا! قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»[۴۱]
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خودتان و كسان تان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگ هاست، حفظ كنيد»
مردى از مسلمانان همان طور که نشسته بود، گريه می كرد و می گفت:
«أَنَا قَدْ عَجَزْتُ عَنْ نَفْسِي كُلِّفْتُ أَهْلِي فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَسْبُكَ أَنْ تَأْمُرَهُمْ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ نَفْسَكَ وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا تَنْهَى عَنْهُ نَفْسَك»[۴۲]
«من از خود عاجز هستم، اكنون چگونه خانواده ی خویش را نگهدارم. رسول خدا صلی الله علیه و آله در جواب فرمودند: شما وظيفه دارى آن ها را به آن چه امر شده ای، دعوت نمائی و نهى کنی از آن چه خود از آن نهی شده ای»
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در کلام ارزشمند دیگری به نقش برجسته مرد در تربیت صحیح خانواده، اشاره کرده و می فرمایند:
«وَ الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُم»[۴۳]
«مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سئوال مى شود»
-
آموزش مهارت های دفاعی
سفارش به آمادگی جسمانی و دفاعی فرزندان، جهت حراست از کیان اسلامی در مواقع ضروری از دیگر سفارشات پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحاب خویش می باشد.
«علّموا أولادكم السّباحة والرّماية»[۴۴]
«به فرزندانتان شنا كردن و تيراندازى را بياموزيد»
-
ازدواج
هم چنین از وظایف پدر و مادر در قبال فرزندان، فراهم کردن مقدمات ازدواج ایشان می باشد. امری که در اسلام، نسبت به آن تأکید فراوان شده و تأمین کننده نیمی از دین شخص معرفی گردیده است. پیامبر صلی الله علیه و آله در این رابطه می فرماید:
«مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ يُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغ»[۴۵]
«از جمله حقوق فرزند بر پدر، انجام امر ازدواج او در هنگام بلوغ می باشد»
[۱]. روم/۲۱
[۲]. بقره/۱۸۷
[۳]. روم/۲۱
[۴]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۱، ص۱۲۱
[۵]. الطبقات الكبرى، ج۱، ص۳۶۵
[۶]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۳، ص۴۹
[۷]. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج۱۱، ص۱۹۶
[۸]. وسائل الشيعة، ج۵، ص۵۴
[۹]. بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۳۰
[۱۰]. بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۲۷
[۱۱]. المحجة البيضاء، جلد۴، ص۳۳
[۱۳]. بقره/۱۲۸
[۱۴]. احقاف/۱۵
[۱۵]. آل عمران/۳۸
[۱۶].مریم/۷
[۱۷]. مریم/۱۲
[۱۸]. مریم/۱۳
[۱۹]. مریم/۱۳
[۲۰]. مریم/۱۳
[۲۱]. مریم/۱۴
[۲۲]. مریم/۱۴
[۲۳]. فرقان/۷۴
[۲۴]. الوافي، ج۳، ص۷۰۶
[۲۵]. وسائل الشيعة، ج۲۰، ص۳۸
[۲۶]. الكافي، ج۵، ص۳۳۲
[۲۷]. مفاتیح الجنان، زیارت وارث
[۲۸]. بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۱۳۰
[۲۹]. من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۲
[۳۰]. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج۱۹، ص۳۶۹
[۳۱]. بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۱۲۹
[۳۲]. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۳۴
[۳۳]. سفينة البحار، ج۳، ص۳۶۲
[۳۴]. الوافي، ج۲۳، ص۱۳۸۷
[۳۵]. بحار الأنوار، ج۳۶، ص۳۱۳
[۳۶]. الكافي، ج۶، ص۵۰
[۳۷]. بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۹۲
[۳۸]. مکارم الاخلاق، ص۲۲۲
[۳۹]. بحار الأنوار، ج۸۹، ص۳۲
[۴۰]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص۱۹
[۴۱]. تحریم/۶
[۴۲]. بحار الأنوار، ج۹۷، ص۹۲
[۴۳]. مجموعة ورام، ج۱، ص۶
[۴۴]. جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي)، ج۲۶، ص۸۵۲
[۴۵]. مكارم الأخلاق، ص۲۲۰
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!