سه گانه ی حیات/ نام های قیامت (بخش سوم)
برخی از مفسران قرآن کریم در این رابطه می گویند: ممکن است سختی قیامت برای کافران از ناحیه ی حسابرسی اعمال باشد؛ زیرا هیچ گونه ارفاق و ملاحظه ای در حق شان واقع نخواهد شد و در حالی به دادگاه الهی فراخوانده می شوند که از صورت هایی سیاه، بدن هایی کبود و چشمانی کور برخوردارند و اعضا و جوارح بدن، بر ضررشان شهادت می دهد…
*******************************************************************
پدید آورنده: سید علی شاهچراغی
دسته بندی: خطبه
سه گانه ی حیات/ نام های قیامت (بخش سوم)
«یوم التغابن»
از اسامی مهم قیامت در قرآن کریم «یوم التغابن» به معنای روز آشکار شدن خسارت ها و پی بردن به ضررهاست؛
«يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ»[۱]
«اين در زمانى خواهد بود كه همه شما را در روز اجتماع گردآورى مى كند، آن روز، روز تغابن است (روز احساس خسارت و پشيمانى).»
قرآن کریم در این گونه از آیات، دنیا را به مثابه ی تجارتخانه ای می داند که انسان ها در آن، هم چون تجار و کسبه سرگرم تجارت می شوند؛ اما برخی در این موقعیت، به سود و منفعت عظیم دست یافته و بعضی دچار خسارات سنگین می شوند و سرمایه ی خویش را از دست می دهند. همین امر سبب گردیده است که خداوند متعال در ادامه ی این آیه ی شریفه به وضعیت و فرجام کار آنان اشاره و رستگاران را با این خصائص معرفی نماید:
«وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»[۲]
«و هر كس به خدا ايمان آورده و كار شايسته اى كرده باشد، بدي هايش را از او بپوشاند و او را در بهشت هايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است، درآورد؛ در آن جا بمانند. اين است آن كاميابى بزرگ.»
از طرفی نیز سرنوشت شوم زیان کاران را این گونه متذکر می گردد:
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ»[۳]
«و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كرده اند، آنان اهل آتشند [و] در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامى است.»
حقیقتی که در حدیث معروف امام هادی علیه السلام این گونه بیان شده است:
«الدُّنْيَا سُوقٌ رَبِحَ فِيهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُون»[۴]
«دنیا بازارى است که عدّه اى در آن سود مى برند و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.»
در این باره روایتی زیبا و ارزشمند از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز وجود دارد که جایگاه مؤمنان، کافران و نیز کسانی که به درستی از لحظات عمر خود بهره نمی گیرند را تبیین نموده است. آن حضرت در بخشی از این حدیث شریف می فرماید: در قیامت برای هر روز عمر آدمی، بیست و چهار صندوق وجود دارد که اگر کسی در ساعاتی از آن کار خیری انجام نداده باشد و وقت خویش را با کارهای مباح سپری کرده باشد، صندوق مخصوص به آن ساعت خالی می ماند؛ سپس زمانی که پای به قیامت می گذارد و متوجه خالی بودن آن می شود، احساسی از خسارت و غبن، وجودش را در بر می گیرد؛
«فَيَنَالُهُ مِنَ الْغَبْنِ وَ الْأَسَفِ عَلَى فَوَاتِهَا حَيْثُ كَانَ مُتَمَكِّناً مِنْ أَنْ يَمْلَأَهَا حَسَنَاتٍ مَا لَا يُوصَف»[۵]
«پس از اين كه مى توانسته اين ساعت و لحظات را با كارهاى خوب پر كند و نكرده، چنان احساسى از غبن و اندوه به او دست مى دهد كه در وصف نمى گنجد.»
تجارت پر سود
قرآن کریم ضمن بیان مطلب فوق، چگونگی بهره گیری از این فرصت بی مانند و دست یابی به سود عظیم آن را در اختیار مؤمنان قرار می دهد و به آنان خطاب می کند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ»[۶]
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، آيا شما را بر تجارتى راهنمایي کنم كه شما را از عذابى دردناك مى رهاند؛ به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جان تان جهاد كنيد، اين [گذشت و فداكارى] اگر بدانيد براى شما بهتر است.»
تجارتی که ویژگی های مختص به خود را داراست و شبیه به آن در جای دیگر یافت نمی شود؛ معامله ای با شاخصه هایی از این دست:
الف- کسی که سرمایه را در اختیار آدمی گذارده است، خود، مشتری و خریدار آن می گردد و برای فروشنده هزینه ای در بر ندارد.
ب- هم چنین این تجارت، سرشار از سود خالص است و زوال، کسادی و ورشکستگی در آن راه ندارد؛
«يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ»[۷]
«اميد به تجارتى بسته اند كه هرگز زوال نمى پذيرد.»
ج – دیگر این که اگر کالا در نظر فروشنده ناچیز و بی مقدار باشد، خداوند متعال آن را قبول می کند و پذیرای آن می گردد؛ زیرا خود فرمود:
«فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ»[۸]
«پس هر كه هم وزن ذره اى نيكى كند، [نتيجه] آن را خواهد ديد.»
د- پروردگار متعال نه تنها عمل را می پذیرد، بلکه تا هفتصد برابر ارزش کار را برای انجام دهنده ی آن در نظر می گیرد؛ بلکه افزون تر و باز از فضل و رحمتش بر آن می افزاید.
با این حساب باید گفت: چه بی چاره و بدعاقبت است بنده ای که از انجام معامله ای چنین پر سود و منفعت روی بر می تابد و سرمایه ی خویش را به قیمتی ناچیز در معرض دیگران قرار می دهد و مبتلا به ضرری عظیم می گردد؛
«فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ»[۹]
«داد و ستدشان سود[ى به بار] نياورد.»
و ضمن از دست دادن ایمان و عمل صالح، مهر خسارت و تغابن بر زندگی خویش می کوبد و با خواری و ذلّت، به صحنه ی قیامت وارد می گردد:
«فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ»[۱۰]
«و از پيشانى و پاي شان بگيرند.»
نشانه های خسارت
هشدار نسبت به بروز نشانه ها و علائم ضرر از جمله اقدامات ممتازی است که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در زمینه ی پیشگیری از وقوع این خسارت و متوجه ساختن انسان ها به سرمایه ی گران بهایی که در اختیارشان قرار گرفته است، به آن مبادرت نموده اند؛ نکات ارزشمندی که به مواردی از آن ها اشاره می گردد:
-
تساوی روزهای عمر
امام صادق علیه السلام در کلامی ماندگار، مساوی بودن روزهای عمر و عدم حرکت در مسیر رشد را از نشانه های خسارت بر می شمارند:
«مَنِ اسْتَوَى يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ»[۱۱]
«هر كه دو روزش برابر باشد، مغبون است.»
-
تکبر و غرور
از آفات زشتی که بر اثر جهل و غفلت آدمی، شکل می گیرد و او را به بیچارگی و نابودی می کشاند، غرور و تکبر است که امام صادق علیه آلاف التحیۀ و الثناء درباره ی آن می فرماید:
«الْمَغْرُورُ فِي الدُّنْيَا مِسْكِينٌ وَ فِي الْآخِرَةِ مَغْبُونٌ»[۱۲]
«متکبّر و مغرور در دنیا فقیر و در آخرت مغبون است.»
-
محرومیت از شب زنده داری
این امام همام هم چنین ترک شب زنده داری را از دیگر نشانه های انسان مغبون می داند:
«لَا تَدَعْ قِيَامَ اللَّيْلِ، فَإِنَّ الْمَغْبُونَ مَنْ حُرِمَ قِيَامَ اللَّيْلِ»[۱۳]
«دست از قيام شب بر مدار، مغبون كسي است كه از قيام و عبادت شب محروم گردد.»
-
ترک جهاد در راه خدا
جهاد در راه خدا فرصتی ارزشمند جهت وصول به حریم الهی است که خداوند متعال درب آن را به روی بندگان خاص خویش گشوده شده است؛ بر این اساس کسی که از این فرصت روی بر می گرداند، ضرر و خسارتی سنگین را متوجه خود می سازد که جبرانش ممکن نخواهد بود. امیرالمؤمنین علیه السلام در این باره می فرماید:
«وَ مَنْ تَرَكَ الْجِهَادَ فِي اللَّهِ كَانَ كَالْمَغْبُون»[۱۴]
«کسی که جهاد در راه خدا را ترک کند، مانند مغبون است.»
«یوم تبلی السرائر»
از نام های قرآنی روز واپسین «تبلی السرائر» است که در سوره ی مبارکه ی «الطارق» وارد گردیده است:
«يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ»[۱۵]
«آن روز كه رازها فاش شود.»
«تُبلَی» که از ماده ی بلاء و به معنای امتحان و آزمایش است، حکایت کننده ی این واقعیت است که اگر در آزمایشات و امتحانات مختلف، سره از ناسره و خوب از بد تشخیص داده و جدا می گردد، در قیامت نیز حقیقت انسان ها آشکار شده و باطن کسانی که مبتلای به نفاق و دورویی هستند و یا ریاکارانی که برای خوشآمد دیگران به کار خیر وارد می شوند، هویدا می گردد و رسوا خواهند شد؛ در مقابل نیز کسانی که دارای نیّات خوب بوده و با قصد و نیت خیر، گام بر می داشته اند، مشخص می گردد.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در پاسخ به سؤال معاذ بن جبل که تفسیر «تبلی السرائر» را از محضر آن حضرت درخواست کرده بود، می فرماید:
«سَرائِرُكُم هِيَ أَعمالُكُم مِنَ الصَّلاهِ وَ الصِّيامِ وَ الزَّكاهِ وَ الوُضُوءِ وَ الغُسلِ مِنَ الجِنابَهِ وَ كُلٌّ مَفروضٌ لِأَنَّ الأَعمالَ كُلُّها سَرائِرٌ خَفيَّهٌ فَإِن شَاءَ قَالَ الرَّجُلُ: صَلَّيتُ وَ لَم يُصَلِّ وَ اِن شَاءَ قَالَ: تَوَضَّأتُ وَ لَم يَتَوَضَّأ»[۱۶]
«سرائر شما، همان اعمال شما از نماز، روزه، زکات، وضو، غسل جنابت و تمام فرایض است، زیرا تمام اعمال باطن هایى ناپیداست؛ اگر انسان بخواهد، مى گوید: نماز خوانده ام، در حالى که نخوانده و اگر بخواهد، مى گوید: وضو گرفته ام، در حالى که وضو نگرفته است.»
بنابر این در روزی که کوه ها و تپه ها برچیده می شود و زمین به صورت بیابانی هموار و بدون پستی و بلندی در می آید و حجاب ها کنار می رود؛
«فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا»[۱۷]
«پس آن ها را پهن و هموار خواهد كرد.»
و انسان ها از قبرها بیرون انداخته می شوند و زمین آن چه را در دل دارد، آشکار می سازد؛
«وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا»[۱۸]
«و زمين، بارهاى سنگين خود را برون افكند.»
و نامه ی اعمال آدمی گشوده می شود و محتوای آن در مقابل دیدگانش قرار می گیرد؛
«وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ»[۱۹]
«و آن گاه كه نامه ها گشوده شوند.»
و شاهدان اعمال، برخاسته و از گفته ها و ناگفته ها خبر می دهند؛
«وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ»[۲۰]
«و روزى كه گواهان بر پاى مى ايستند.»
هر چه به واسطه ی ستّار العیوب بودن خداوند مخفی گردیده و کسی از آن خبر و آگاهی نداشته است، پدیدار می شود و فردی را یارای پوشاندن آن نخواهد بود؛
«يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَي»[۲۱]
«روزى كه همه آنان آشكار مى شوند و چيزى از آن ها بر خدا پنهان نخواهد ماند.»
همان کارهای زشت و شرم آوری که اگر دیگران در دنیا از آن مطلع می گردیدند، آدمی را از خود می راندند و از او متنفر می شدند؛ صفات زشت و ناپسندی که امیرالمؤمنان علیه السلام بر اساس روایت جناب عبدالعظیم حسنی از طریق اجداد بزرگوار خویش علیهم السلام درباره ی آن فرمودند:
«لَوْ تَكَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُم»[۲۲]
«اگر از باطن های یکدیگر آگاه شوید، یکدیگر را دفن نخواهید کرد.»
بنابر این ضروری است تا زمانی که انسان، بهره مند از ستاریت و رحمانیت خداوند متعال است، به منظور اصلاح اخلاق، رفتار، کردار و باطن خویش تلاش نماید تا مبادا در هنگام آشکار شدن امور، مبتلا به رسوایی و خذلان گردد و پلیدی ها و زشتی ها شرمساری و بدبختی او را رقم زنند.
در این زمینه توجه به این نکته نیز ضروری است که آشکار شدن امور نهانی در همه ی موارد، موکول به آخرت نمی گردد و رسوایی ابتلاء به کارهای ناپسند، در این عالم دامن گیر شخص می شود که ارتکاب گناهانی هم چون ریختن آبروی اشخاص و عیب جویی از دیگران از جمله ی آن هاست؛ رفتار ناپسندی که مجازات آن در دنیا آغاز می گردد، اگر چه فرد خطاکار در پستوی منزلش پنهان شده باشد.
«یوم عسیر»
«یوم عسیر» به معنای روز سخت و ناگوار، از دیگر اسامی قیامت است که در قرآن کریم دو بار از آن سخن به میان آمده است؛ خداوند متعال که یک بار در سوره ی مبارکه ی فرقان این تعبیر را مطرح فرموده است:
«الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا»[۲۳]
«آن روز فرمانروايى برحق، از آن [خداى] رحمان است و روزى است كه بر كافران بسى دشوار است.»
در سوره ی مبارکه ی مدّثر نیز از دشواری قیامت با همین نام یاد می کند:
«فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ * فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ * عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ»[۲۴]
«پس چون در صور دميده شود، آن روز [چه] روز ناگوارى است؛ بر كافران آسان نيست.»
برخی از مفسران قرآن کریم در این رابطه می گویند: ممکن است سختی قیامت برای کافران از ناحیه ی حسابرسی اعمال باشد؛ زیرا هیچ گونه ارفاق و ملاحظه ای در حق شان واقع نخواهد شد و در حالی به دادگاه الهی فراخوانده می شوند که از صورت هایی سیاه، بدن هایی کبود و چشمانی کور برخوردارند و اعضا و جوارح بدن، بر ضررشان شهادت می دهد؛ هم چنین وقتی نامه ی عمل را در دست چپ شان می گذارند و جهنّمی بودن شان آشکار می گردد، با مشکلات بی شماری روبرو می شوند، این احتمال نیز وجود دارد که دشواری قیامت برای کفار و گناه کارن از این جهت باشد که آنان را کشان کشان و با ذلّت و خواری به سوی جهنّم می برند و مجازات دردناکی برای شان در نظر گرفته می شود.
«یوم الثقیل»
واژه و اسمی که از غیر قابل تحمّل بودن قیامت و سنگینی آن، به ویژه برای کافران و مشرکان خبر می دهد:
«إِنَّ هَؤُلَاء يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا»[۲۵]
«اينان دنياى زودگذر را دوست دارند و روزى گران بار را [به غفلت] پشت سر مى افكنند.»
«یوم ألیم»
اسمی که از دردناک بودن و سهمگینی حوادث قیامت حکایت می کند:
«إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ»[۲۶]
«زيرا من از عذاب روزى سهمگين بر شما بيمناكم.»
«یوم الوعید»
هنگامه ی وقوع تهدیدات الهی نسبت به مشرکان و گناه کاران:
«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ»[۲۷]
«و در صور دميده شود. اين است روز تهديد.»
«یوم عظیم»
در قرآن کریم از قیامت به روز بزرگ نیز یاد شده است:
«قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»[۲۸]
«بگو: اگر به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روزى بزرگ مى ترسم.»
«یوم کبیر»
نامی که در سوره ی مبارکه ی هود آمده است:
«وَ إِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ»[۲۹]
«و اگر رويگردان شويد، من از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم.»
[۱]. تغابن/۹
[۲]. تغابن/۹
[۳]. تغابن/۱۰
[۴]. تحف العقول، ص۴۸۳
[۵]. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص۱۱۳
[۶]. صف/۱۰-۱۱
[۷]. فاطر/۲۹
[۸]. زلزله/۷
[۹]. بقره/۱۶
[۱۰]. الرحمن/۴۱
[۱۱]. الأمالي( للصدوق)، ص۶۶۸
[۱۲]. بحار الأنوار، ج۶۹، ص۳۱۹
[۱۳]. هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج۳، ص۳۲۹
[۱۴]. بحار الأنوار، ج۳۳، ص۵۷۳
[۱۵]. طارق/۹
[۱۶]. رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج۷، ص۱۴۵
[۱۷]. طه/۱۰۶
[۱۸]. زلزله/۲
[۱۹]. تکویر/۱۰
[۲۰]. غافر/۵۱
[۲۱]. غافر/۱۶
[۲۲]. الأمالي( للصدوق)، ص۴۴۶
[۲۳]. فرقان/۲۶
[۲۴]. مدثر/۸و۹و۱۰
[۲۵]. انسان/۲۷
[۲۶]. هود/۲۶
[۲۷]. ق/۲۰
[۲۸]. أنعام/۱۵
[۲۹]. هود/۳
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!